اینستاگرام؛
شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۸
صفحه اینستاگرام «سپاه سایبری مدافعان حرم» خاطره ای از شهید مدافع حرم «محمد بلباسی» منتشر کرد.
نوید شاهد: صفحه اینستاگرام «سپاه سایبری مدافعان حرم» خاطره ای از شهید مدافع حرم «محمد بلباسی» منتشر کرد:


من یک غذای اضافی دارم! +عکس

من به عنوان مسئول اركان گردان موقتا به آنجا رفتم و در بدو ورودم با بچه هاي باصفاي شمال آشنا شدم كه چند نفر آنها بعدا شهيد شدند.


از جمله: شهيد بريري، شهيد بلباسي، شهيد كمالي


يادمه در اوايل انتقالم به گردان با برادر مرصاد آشنا شدم بعد با شهيد محمد بلباسي.


با اون صداي گرمش كه صحبت ميكردند؛ وقتي كه اين شهيد بزرگوار غذا را بين بچه ها تقسيم ميكرد گاهي اوقات با ايشان به خط ميرفتم.


براي رسيدن به خط بايد در دو نقطه از جلوي چشم دشمن رد ميشديم؛ گاهي اوقات دشمن شليك ميكرد اما به هدف نميزد.


يك روز كه رفتيم خط، از تل يك رد شديم به تل دو رسيديم، در آنجا جواني را ديدم كه با قدي بلند و صورت نوراني حضور داشت؛ او كسي نبود جز شهيد بزرگوار عليرضا بريري.


با او آشنا شدم و خودم را معرفي كردم و سريع صميمي شديم و گفت اگه برگشتم حتما ميام مشهد و به من هم سر ميزنه، تلفنم را گرفت.


در حال آشنايي با عليرضا بوديم كه شهيد بلباسي صدام زد سيد سيد كجايي؟ داداش بيا كه بچه ها منتظر نهار هستند.


سوار ماشين شديم و باز بايد از جلوي چشم دشمن حركت ميكرديم تا به مقر ميرسيديم در حال برگشت بوديم كه دشمن به سمت ما آتس ريخت ؛محمد بر سرعت ماشين افزود و از اونجا جون سالم به در برديم ولي كار هر روز دوستان همين بود وقتي ميرفتند بايد از جلوي تعداد زيادي از دشمن رد ميشدند.


رسيديم به مقر و شهيد بلباسي نهار را تقسيم كردند و چند تا غذا براي هم اتاقي هاي خودشون بردند و به من گفتند سيد هر وقت كسي غذا نداشت بفرست پيش من، "يك غذا" اضافي دارم.


اين جريان چند روز تكرار شد و گاهي وقتها من كسي را ميفرستادم تا غذای اضافه بگيرد و بخورد.


تا اينكه يك روز به من غذا نرسيد و من رفتم و گفتم محمد غذاي اضافي كو؟! من غذا ندارم كه بدون درنگ غذاي خودش را به من داد.


من قبول نكردم و گفتم غذا هست؛ اما از ايشان اصرار و از من انكار تا اينكه عباس يكي از رزمندگان شمالي كه بعدا مجروح شدند، گفت سيد جان غذاي اضافي در كار نيست اين محمد ما غذاي خودش رو نميخوره و اونو ميداد به بچه ها.


وقتي اين ها را شنيدم بي اختيار ايشون رو در آغوش گرفتم و بوسيدم و اظهار شرمندگي كه چرا نفهميدم.


شادي روح شهداي لشكر٢٥ كربلا صلوات.


شهيد محمد بلباسي

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده