الگوی وی شهید مغفوری بود و سعی می کرد در تمامی کارهایش مانند مغفوری عمل کند. در مراسم های دعای کمیل و ندبه و مراسم عبادی و راهپیمایی و پخش اعلامیه و کارهای فرهنگی و مذهبی شرکت می کرد.
نوید شاهد کرمان، "ماه رمضان بود، افطار کردیم بعد خوابیدیم. ساعت 1 یا 2 شب بود بلند شدم آب بخورم دیدم در مهمان خانه نماز می خواند. هر جه صبر کردم دیدم نمازش تمام نمی شود. نمازش طول کشید و بعد از نماز هم گریه می کرد و دعا می نمود. وقت سحر گفتم: محمد چرا بعد از نماز اینقدر گریه می کنی؟ مگر تو چه کار کرده ای؟ گفت مادر، آدم راه برود، حرف بزند، نگاه بکند و هر کاری بکند گناه می کند مگر ما خودمان خلق شده ایم و همه کارمان حساب شده است. ما باید مرتب پیش خدا التماس کنیم تا گناهان ما را ببخشد. یک شب نماز شب او ترک نمی شد، همیشه در نماز جمعه شرکت می نمود و همه را به شرکت در نماز جمعه فرا می خواند.  

به پرداخت خمس تاکید فراوانی داشت به گونه ای که یک بار وقتی به خانه آمد ما هنوز سال خمسی را تعیین نکرده بودیم، وی گفت: من در این خانه چیزی نمی خورم تا سال خمسی را تعیین کنید می روم مسجد ونان امام زمان را می خورم. وقتی ما سال خمس را تعیین کردیم و خمس را پرداخت نمودیم با خوشحالی در خانه غذا خورد.
راوی: مادر شهید 

الگوی وی شهید مغفوری بود و سعی می کرد در تمامی کارهایش مانند مغفوری عمل کند . او یکی از دست اندرکاران هیات محبان قائم سرآسیاب بود و در مراسم های دعای کمیل و ندبه و مراسم عبادی و راهپیمایی و پخش اعلامیه و کارهای فرهنگی و مذهبی شرکت می کرد.
راوی: خواهر شهید 

*** اولین کار شهید این بود که یک کتابخانه تشکیل داده بود (در مسجد جامع) و خودش هم مسئول کتابخانه بود و با روش های مختلفی مرا به سوی کتابخانه کشاند و همیشه با روش های خوب،ما را به سوی دعا و نماز و کارهای مفید دعوت می کرد.
راوی: برادر شهید

شهید محمد احمدي‌نژاد/ اول بهمن 1343، در روستاي سرآسياب فرسنگي از توابع شهرستان‌ كرمان به ‌دنيا آمد. تا سطح يك اتمام المعتين در حوزه علميه درس خواند. روحاني بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد1362، در مهران به شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1368، در زادگاهش به خاك سپرده شد.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده