وصیت نامه شهید مسلم رسول سایر
مسلم رسول‌ سایر، پنجم مهر ۱۳۴۲، در روستای قلیچ‌کندی از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش قربانعلی، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دهم خرداد ۱۳۶۲، در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره و ماندن زیر آوار به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد.
به گزارش نوید شاهد قزوین:

وصیت نامه شهید مسلم رسول سایر

روحانیت خط امام را پشتیبانی نمایید

 سلام و درود بر ارواح طیبه شهدا که با ریختن خون مطهرشان نهال نوپاى ایران را آبیارى کردند.
سلام و درود بر معلولین و مجروحین جنگ تحمیلى که با دادن اعضاى بدن و مال خود، یاور انقلاب و ملت و رهبر عزیز می ‏باشند.
سلام به خانواده معزز شهدا که با فدا نمودن همسران و فرزندان خود، چون سدى فولادى در مقابل متجاوزین ایستاده و پوزه آنان را به خاک مالیدند.
سلام و درود بر رزمندگان اسلام، این سربازان امام زمان (عج).
سلام بر پدر عزیزم، آقاى قربانعلى رسول سایر.
پدر جان! مرا با لباس مقدس نظامى به خاک بسپارید.
تقاضاى من از همگان این است که از اسلام و ایران عزیز پاسدارى نمایید؛ زیرا دین اسلام، دین به حقى است و موجب افتخار کشور می ‏باشد.
پدر و مادر خوبم! از روحانیت مبارز و اصیل و در خط امام، پشتیبانى نمایید؛ زیرا وجود پر برکت آنها بود که ما را از ظلمت و سیه روزى نجات داد.
همیشه به فرموده‏ هاى گوهر بار حضرت امام گوش فرا داده و از جان و دل پذیرا باشید و تا آنجا که امکان دارد، به آن عمل نمایید.
با منافقان داخلى -که دشمن خدا و خلق خدا هستند- به مبارزه برخاسته و آنها را سرکوب نمایید.
فرزندانتان را اسلامى بار آورده و آنان را با قرآن مأنوس نمایید.
از تمامى خواهران مسلمان و متعهد به اسلام تقاضامندم، همانند بانوى بزرگ دشت کربلا، رسالت خود را -که پاسدارى از خون شهداست- با حجاب خود به اثبات رسانده و با کفار و منافقین به مبارزه برخاسته و دوشادوش برادران، اسلام را یارى دهید؛ زیرا اسلام به یاورى شما عزیزان مؤمنه بسیار نیازمند است.
...و اینک مادر عزیز و پدر مهربانم و کلیه افراد خانواده گرامی ام! من با زحمات فراوان توانستم به سعادت ابدى -که همان شهادت است- دست پیدا کنم و بیش از این آرزویى از خداوند منان نداشتم.
از خانواده‏ ام تقاضا دارم اگر برادرانم بزرگ شده و خواستند به سربازى بروند، مانع آنان نباشند و بگذارند دوشادوش دیگر رزمندگان با دشمنان اسلام نبرد کنند، تا این اسلام گرانقدر از دستمان نرود.
تا آنجایى که من می ‏دانم، هر کس در راه خدا کُشته شود، بدانید مُرده نیست؛ بلکه او زنده است و نزد خدایش روزى می ‏خورد و این فرموده خداوند در قرآن کریم است.
عشق و علاقه فراوان من به رهبر عظیم‏ الشأن، این اولاد حسین(ع)، این اسوه تقوى و پاکدامنى و این پیر جماران؛ یعنى امام خمینى، باعث شد که من راهى جبهه‏ هاى نور علیه ظلمت شده و با دشمنان زبون، نبرد کنم.
این را بدانید محبت این پیر جماران، در هم کوبنده طاغوت و طاغوتیان، چنان نورى در قلبم و نیرویى در اراده ‏ام ایجاد کرده که حاضرم همیشه در حال نبرد با دشمن باشم.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده