زندگينامه
سال 62 به بسیج می پیوندد و دو سال بی وقفه برای دفاع از نظام در منطقه می کوشد ولی راه انسانهای آزاده و مکتبی راهی جز شهادت نیست و آرمانشان همین است

شهید اسماعیل عبدی

بهار زیبایی فرا رسیده و سال 30 شمسی است ، 8 اردیبهشت است و پدر و مادری منتظرند محمد حسن و ماه تابان در این روز به درگاه خداوند شاکرند که فرزندی پاک و سالم به آنها عطا کرده ، خانواده ای فقیر و زحمت کش که فرزندشان را اسماعیل نام می گذارند و او را در میان نداری و فقر بزرگ می کنند ولی قطعاً راه و روش دین داری را خوب به او می آموزند.

از همان کودکی به کار در مرزرعه و کشاورزی مشغول می شود و راه سختی را برای زندگی در پیش می گیرد و کار سخت از او آدم مومن و سخت کوشی می سازد.

در جوانی ازدواج می کند و صاحب دو فرزند پسر می شود.

در سال 57 و دوران انقلاب مکتبش امام و اسلام می شود و عشق وافری به این مسیر و مقتدای آن پیدا می کند.

و در همان اوان انقلاب و بعد پیروزی آن به پاکسازی منطقه از ضد انقلاب تلاش می کند. سال 62 به بسیج می پیوندد و دو سال بی وقفه برای دفاع از نظام در منطقه می کوشد ولی راه انسانهای آزاده و مکتبی راهی جز شهادت نیست و آرمانشان همین است در اول آبان 64 در جاده سنندج مریوان ، توسط ضد انقلاب مورد هدف قرار می گیرد و جانش را تقدیم جانان می کند.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده