در سی و پنجمین سالگرد شهادت وصیت نامه شهید «عبدالله رضایی» منتشر شد
خدايا دلم شکسته است قلبم غمگين است هم شادم و هم ناراحت ،هم گريه می کنم و هم می خندم ،گريه ام به خاطر اين است که چرا غافل بوده ام و چرا کسی نبوده که مرا زودتر بيدار کند و با تو آشنا بسازد و تو را به من بشناسد و از من بپرسد از کجا آمده ام.
مناجات با خدا به شیوه شهید «عبدالله رضایی»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید عبدالله رضایی/ ششم بهمن 1340، در روستای انگوران از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش قدرت الله و مادرش ریحان نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. باطریساز و دینامساز بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم دی 1362، در بوکان هنگام درگیری با گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر او را در امامزاده عقیل شهرستان اسلامشهر به خاک سپردند.

در نوزدهم اردیبهشت 1362 شهید «عبدالله رضایی» وصیت نامه ای به یادگار گذاشته است که در ادامه می خوانید؛

(مومنان بايد در راه خدا با کسانيکه زندگي مادي دنيا را بر آخرت ترجيح داده وبرگزيدند قتال کنند وکسي که درراه خداجهاد مي کنند،کشته شود يا فاتح گردد بزودي اورا پاداش عظيمي خواهيم داد. سوره نساءآيه 74)

خدا يا شکر که دوباره بنده رو سياهت سعادت پيدا کردم برای جهاد به جبهه بيايم و وصيت نامه جديدی بنويسم خداوندا تو چقدر مهرباني ، چقدر رحماني ، چقدر رحيمي و چقدر کريمی حتي از کفار نيز قطع رحم نمی کنی ، کسانيکه همه چيز را از خودشان مي دانند و خودشان را خلق کننده و از بين برنده مي دانند.

در اين دنيا مشاهده مي کنيم وقتی که فرزندی نافرمانی پدر و مادرش را مي کند ، پدر و مادر او را تنبيه مي کنند ، کتک مي زنند غذا به او نمی دهند با اوحرف نمی زنند او را از خانه بيرون مي کنند ، فرزندشان است ولی با يک نا فرمانی کوچک از او قطع رحم مي کنند حالا معلوم نيست چه باشد درست يا غلط ولي تو چقدر مهرباني ، نافرماني تورا کرديم در پيشگاه تو معصيت کرديم ظلم به نفس کرديم، غيبت بنده تو را کرديم ، حق بنده تورا خورديم اين همه نافرماني ، گناه، معصيت باز هم اميدوارانه رو به درگاه تو آورده و ميگويم :خدايا مارا ببخش ،پروردگارا اگر مابنده ای بدهستيم تو که پروردگاری خوب هستی ، زشتی گناه ازبنده و خوبی بخشش هماز تو .

خداوندا فقط و فقط بخاطر تو اينجا آمده ام و عاجزانه از تو مي خواهم که اين خدمت ناقابل را از اين حقير رو سياه قبول کرده و از اعمال زشتي که از روی جهل و نادانی مرتکب شده ام بگذری خدايا بسوی تو مي ايم ، مرا درياب توبه ام را بپذير چون جز تو پناهگاهی ندارم و از کرده هايم پشيمانم.

خدايا دلم شکسته است قلبم غمگين است هم شادم وهم ناراحت ،هم گريه مي کنم وهم مي خندم ،گريه ام به خاطر اين است که چرا غافل بوده ام وچرا کسي نبوده که مرا زودتر بيدار کند وباتو آشنا بسازد وتورا به من بشناسد واز من بپرسد از کجا آمده ام ،براي چه آمده ام چه کار بايد انجام بدهم.

و خوشحاليم براي اين است که تو سريع الرضائي وهر کس هر وقت روبه تو بياورد جواب رد به او نمی دهی ، اورا قبول مي کني و از تقصيراتش مي گذري ودوباره ازاين خوشحالم که مرا از غفلت بيرون آوردی و بابندگان مومن و صالحت آشنا ساختي .اللهم صل علي محمد وآل محمد .سلام بر مهدی سلام بر مولا آقا وف رمانده رزمندگان اسلام .

مولا جان به اميد ديدارت به جبهه آمه ام درد فراغت خيلي رنجم مي دهد ، نمي دانم چکار کنم ،کجا بروم تا تورا زيارت کنم ، به آرزوي زيارتت فانوس را مي بندم و اسلحه را برمی دارم به سر نگهبانی می روم و آنجا گريه ها مي کنم ،ضجه ها مي زنم از کنار من همه ناراحت شده اند و فکر مي کنند من به خاطر دنيا يا پدر و مادرم گريه مي کنم ولي خودت بهتر با دردم آشنائي شبها را هميشه با وضو مي خوابم تا شايد شما رادر خواب زيارت کنم ولي نمي دانم چه گناهي مرتکب شده ام که شما هم ازمن روسياه متنفری ، مولا جان بيا و ما را هم به سربازيت قبول کن دردعاها ناله مي کنم ترا صدا مي زنم و از اين کارم نيز ايرادها مي گيرند ، مولا جان خودت به فريادم برس .

سلام بر نائب امام زمان (عج) وبا درود وسلام برگلگون کفنان وامت شهيد پرور کشورمان وچند تذکر براي برادراني که به جبهه مي ايند مي خواهم درجبهه عين يک خانواده وپدر وبرادربامهرباني به پيش بروند به هم ديگر فخر نفروشند همه آفريده يک خدايند وهمه يک هدف دارند .برادراني که تجربيات دارند ،رزمي،اطلاعاتي،سياسي ،سوادهرکس هرچي بلد است به برادران ديگر ياد بدهد مخصوصا "قرآن ودرس هاي سوادآموزي برای برای بی سوادها کساني که قرآن خواندن بلد نيستند " تنها با توپ و تانک جنگيدن کافي نيست.

جبهه جائي است که آدم هر چه بخواهد ميتواند ياد بگيرد بابی سوادي و سادگي جنگيد با کسانيکه اخلاق اسلامي ندارند رفيق بشويد و با آنها خوب رفتار کنيد تا آنها نيز درست بشوند نه اينکه ترکشان بکنيد و آنها آبروي ديگران را ببرند و خودشان نيز بدتر شده و بر عليه رزمنده ها تبلغ کنند و کسانيکه جرات کاری يا مسئوليتي ندارد به آنها مسئوليت ندهند با مردم محروم کردستان طوری رفتار کنيد که دوباره عقيده آنها برنگردد و خونهایی که در اينجا ريخته هدر نرود .

پدر و مادر عزيزم سلام برشمائيکه خون دل خورديد و مرا تربيت کرديد. پدر جان از دور دوباره دستهاي پينه بسته ات را می بوسم . پدر و مادر، فرزند رو سياه دشمنده تان راحلال کنيد که نتوانست جواب زحمات شما را بدهد انشاالله اجرتان را از خداوند بگيريد. در شهادتم گريه نکنيد که دشمنان اسلام و منافقين از ديدن گريه های شما خوشحال بشوند و سياه نپوشيد که دشمن بگويد عزا داريد و حجله برايم نگذاريد و شما برادران و خواهرانم مرا ببخشيد که شما را ناراحت کرده ام وگفته هايم رافراموش نکنيد و تا می توانيد با دشمنان اسلام مبارزه کنيد. ازتمام آشناها می خواهم که اگر اشتباهی از بنده سرزده ، باعث ناراحتی آنها شده مرا عفو کنند.

قال رسول الله (ص) : وقتی فرزند بنده ای بميرد خداوند به فرشتگان گويد: فرزند بنده مرا گرفتيد؟ گويند آری ،گويد بنده من چه گفت، گويند: ترا سپاس گذاشت و گفت همه ما متعلق به خدا هستيم و بسوی او باز می گرديم خداوند گويد : برای بنده من خانه ای در بهشت بسازيد و آن را خانه سپاسگزاری نام نهيد.

والسلام عليکم ورحمت الله وبرکاته

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده