چند سطر از زندگی نامه شهید "غلام عباس عسگری"
در دوم فروردین سال 1336 در شهرستان قزوین چشم به جهان گشود. پدرش علی حسین و مادرش شهربانو نام داشت.تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. در سی و یکم اردیبهشت 1360 با سمت راننده شهید چمران در ارتفاعات الله اکبر بر اثر اصابت تر کش شهید شد. مزار او در بهشت زهرای شهرستان تهران قرار دارد. برادرش قربانعلی نیز به شهادت رسیده است.
به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ؛

دریکی از روزهای تابستان سال 1336 در خانواده ای متدین و روستایی کودکی چشم به جهان گشود که نام او را غلامعباس نهادند، شاید به این امید که آینده و در دوران زندگی اش از نام و روح بزرگ عباس بن علی (ع) الهام گرفته و راه حق و حقیقت را طی کند که الحق چنین نیز شد.

دوران کودکی شهید در یکی از روستاهای اطراف قزوین گذشت . حدودا 5 ساله بود که همراه خانواده به تهران آمده و به تحصیل مشغول شد . در سن 18 سالگی به خدمت سربازی رفت و دوران خدمت خود را در پادگان "رضا دژ" در اطراف تبریز گذراند . اتفاقا ایام آخر خدمت ایشان با اوج گیری انقلاب در تبریز مصادف بود. در آنجا با اهداف انقلاب آشنا شده و از همانجا فعالیت های شبانه روزی را در راه پیروزی انقلاب اسلامی در پیش گرفت.غلام عباس پیوسته در راهپیمایی و تظاهرات شرکت داشت و مامور پخش اعلامیه های امام و انتظامات بود.

آغاز جنگ تحمیلی نقطه عطفی در زندگی شهید بود. وی که از آغاز انقلاب اسلامی آسایش و راحتی را بر خود منع می کرد ، پس از گذراندن یک ماه دوره ی چریکی با گروه نامنظم شهید چمران به عنوان آرپی چی زن عازم جبهه جنگ شد و مدتی نیز راننده دکتر چمران بود، ولی ازآنجا که در آن زمان به گروه های مردمی و پاسدار کمتر اجازه شرکت در جنگ می داند ، ایشان به تهران بازگشته و به عنوان داوطلب وارد رسته توپخانه شد و بلافاصله راهی جبهه های جنوب شد. آخرین باری که برای مرخصی به تهران آمده بود در چند مورد از دوستان خداحافظی کرده و شهادت خود را پیش بینی کرده بود؛ حتی هنگام خداحافظی با خانواده آنها را به صبر و تحمل در برابر حادثه ای که بزودی قرار است پیش آید یعنی شهادتشان سفارش نمود. از ویژگیهای اخلاقی این شهید می توان شهامت ، شجاعت و تواضع و ایثار گری که همیشه مورد تحسین همه واقع می شد ، نام برد. در عملیات ها همیشه اولین کسی بود که داوطلب می شد و اکثراً مشکلترین کارها را به عهده می گرفت ، و سرانجام در تاریخ 1360/02/31 در حمله ای که برای آزاد سازی تپه های الله اکبر سوسنگرد آغاز شد، او و چند تن از همرزمانش برای نجات یاران زخمی از سنگر خارج می شوند که مورد اصابت ترکش خمپاره قرار می گیرند و شهید به آرزوی دیرینه اش می رسد.

پس از شهادت ایشان، دکتر چمران در نامه تسلیتی خطاب به مادر ایشان می نویسند (مادرعباس ، دعا کنید مانیز بتوانیم رهرو آن شهید بزرگوار باشیم و به راه ایشان برویم)

به امید اینکه همه ما بازماندگان شهدا پیام رسانان شایسته خون سرخ آنها باشیم .


منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده