شهيد ابوالقاسم محمدي صياد کلوير در منطقه ميله مرزي از توابع اشنويه در نيمه هاي شب بدست منافقين کوردل و از خدا بي خبر که به آنان حمله ور مي شوند خليل عزيز ما با ايثارگريهايي که از خود نشان داد.
زندگينامه شهيد ابوالقاسم محمدي صياد کلوير
به گزارش نویدشاهدگیلان؛ ابوالقاسم ( خليل ) محمدي صياد کلوير در 27 بهار سال 1325 در يک خانواده مذهبي و فقير تهي دست در کلوير بدنيا آمد و تا سن سه سالگي مهر محبت مادري را احساس کرده که بعد از سن سه سالگي مادر وي از پدرش جدا شده و خليل با پدر مهربان و دلسوز خود زندگي را شروع کرده که از همان کودکي با پدر خود براي گذران زندگي به صيد ماهي به دريا مي رفت و به علت فقر تنگدستي پدر وي نتوانست او را به مدرسه بفرستد.

خليل تا سن هفت سالگي با پدر خود مشغول کار صيادي بود ناگفته نماند خليل در کودکي رنج و مشقت هاي فراوان چشيده بود که قلم گوياي آن نمي باشد آري بعد از اين سن کم کم به نجار شاگردي پرداخت تا حرفه نجاري را يادگرفت و براي خودش استاد شد و از سن 15 الي 21 سالگي در رشته ورزش باستاني در استان گيلان فعاليت گسترده داشته تا اينکه در سن 21 سالگي در مورخه 46/7/19 پدرش را از دست داد و خليل بي کس و تنها ماند و شغل نجاري را کنار گذاشته و به ادامه شغل پدر خود تا سال 1349 انجام داد که در همان سال ازدواج نموده که ثمره اين ازدواج 2 دختر و 2 پسر مي باشد خليل از زندگي زناشوئي خود و با ديدن فرزندان خود بسيار خوشحال مي شد خليل بسيار مردي مهربان و دلسوز براي خانواده خود بود و اخلاقي چون اميرالمومنين علي (ع) داشته و بارها به دوستان و آشنايان نصيحت ميکرد که اخلاق علي گونه داشته باشيد و به تهيدستان کمک کنيد زيرا که خودش از اوايل کودکي طعم فقر و تنگدستي را چشيده بود و از اوايل انقلاب شکوهمند جمهوري اسلامي ايران روزها و شبها با برادران محل همکاري فراوان داشته که از سال 1359 در ستاد مقاومت شهداي کلوير نوير فعاليت گسترده اي را شروع کرده و کار براي خودش را عار نمي دانست و هميشه مي گفت من براي رضاي خدا و خلق خدا کار مي کنم و مزدم را از خدا مي گيرم و بارها مي شد که نيمه هاي شب براي انجام کار به درب خانه او مي آمدند و او نيز همچون سرباز امام زمان آماده مي شد مي رفت خليل از شروع جنگ تحميلي هر ساله چند ماه به جبهه براي تقويت روحيه خود مي رفت تا اينکه در تاريخ 67/1/28 براي مدت سه ماه اعزام بسيجيان انزلي عازم جبهه هاي نور عليه ظلمت به منطقه کردستان اعزام شده و حتي مدت ماموريت سه ماهه وي تمام شده بود و برادران در جبهه به او پيشنهاد کردند که مدت ماموريت شما تمام شده و نزد خانواده خود برگرديد.

ولي ايشان اظهار کرده تا زمانيکه جبهه به من نياز داشته باشد در اينجا مي مانم تا اينکه طي يک ماموريت به منطقه ميله مرزي از توابع اشنويه در مورخه 67/5/10 در نيمه هاي شب بدست منافقين کوردل و از خدا بي خبر که به آنان حمله ور مي شوند خليل عزيز ما با ايثارگريهايي که از خود نشان داد سرانجام با چند تن از دوستان خود بدرجه رفيع شهادت نائل ميگردد که روحش شاد و راهش مستدام باد.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده