خاطره
هر از گاهی قرآن را بر می داشت و آیاتی از این کتاب آسمانی را بسیار عاشقانه و علاقه مندانه برایم تلاوت می کرد که هر گز آن لحظه ها را فراموش نمی کنم.
نوید شاهد کردستان:

شهید معظم ؛ نجات شعبانی


فرزند انقلاب بود،در دهم آبانماه سال 1357 در خانواده ای متدیّن دیده به جهان گشود.. پدرش حسن کارمند جمعیت هلال احمر بانه بود.قبل ازرفتن به مدرسه درکلاس های قرآن مسجد محل شرکت می کرد. کودک با هوشی بود وخیلی زود روخوانی قرآن را فرا گرفت.

در مدرسه سید جمال الدین اسد آبادی کلاس اوّل ابتدائی را تمام کرد و چند روزی بود که کلاس های درس تعطیل شده بودند وصبح روز 15 خرداد سال 63 «نجات»به همراه برادرش«امید» که از او چند سالی بزرگتر بود به قصد شرکت در مراسم راهپیمائی 15 خرداد از منزل خارج شدندوبر اثر حمله و بمباران هواپیماهای رژیم بعث عراق هر دو به شهادت رسیدند.پیکر پاکشان در گلزار شهدای شهرستان بانه به خاک سپرده شدند.

هنوز به مدرسه نرفته بود،از برادرش «امید» خواست به او خواندن و نوشتن یاد بدهد.خیلی زود خواندن و نوشتن را یاد گرفت و به همراه برادرش در کلاس های قرآن مسجد محل حضور پیدا می کرد و روخوانی قرآن را آموخت.در پوست خود نمی گنجید و هر از گاهی قرآن را بر می داشت و آیاتی از این کتاب آسمانی را بسیار عاشقانه و علاقه مندانه برایم تلاوت می کرد که هر گز آن لحظه ها را فراموش نمی کنم. 1

..........................................................................................................................

1 - از خاطرات خانم آمان درویشی مادرشهید (برگرفته ازپرونده فرهنگی)


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده