در زندگی نامه شهید «جواد احسانی» آمده است؛
می گفت: نمی توانم تحمل کنم که برادرانم را در جبهه ها به شهادت برسانند، شهرهایمان را به توپ ببندند و کودکان معصوم ما را در خواب به شهادت برسانند و ما بی تفاوت باشیم و در این صورت هرگز خدا ما را نخواهد بخشید.
نمی توانم ببینم که کودکان معصوم در خواب به شهادت می رسند و ما بی تفاوت باشیم

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید جواد احسانی در بیست و هشتم تیر ماه 1347 در شهر ری به دنیا آمد. او در یک خانواده مذهبی و وارسته پرورش یافت. دوستان و آشنایان، او را به جواتمردی می شناختند.

با همان سن و سال کم، روحیه والا و مبارز داشت. تحصیلاتش را تا پایان مقطع راهنمایی در مدارس پانزده خرداد و شهید رجایی گذراند، و در حین تحصیل کمک خرج پدر بود. شبها تا پاسی از شب در بسیج به حفظ و حراست از اسلام و مبارزه با منافقین می پرداخت.

پدرش می گوید؛ جوادم، عارف به تمام معنا بود. حرفهایش بسیار بالاتر از سن و میزان تحصیلش بود. با شروع جنگ تحمیلی روح مقاوم و سرشار از عشق به معبودش جواد را نمی توانست آرام و آسوده بگذارند.

می گفت: نمی توانم تحمل کنم که برادرانم را در جبهه ها به شهادت برسانند، شهرهایمان را به توپ ببندند و کودکان معصوم ما را در خواب به شهادت برسانند و ما بی تفاوت باشیم و در این صورت هرگز خدا ما را نخواهد بخشید و هیچ عذری نمی توانیم در پیشگاه خداوند داشته باشیم.

او در آبانماه سال 1364 در جمع گردان حضرت زینب(س) به منطقه کردستان اعزام شد و شش ماه تمام در آن منطقه بود، اما او همیشه می گفت: اگر چه کردستان هم منطقه جنگی است، ولی جنوب شور و حال خاصی دارد و دوست دارم اگر روزی شهادت نصیبم شد در منطقه جنوب باشد.

وی برای بار دوم به جنوب اعزام شد و در عملیات جزیره مجنون به آرزویش رسید و در تاریخ چهارم خرداد 1365 شربت شهادت نوشید.

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده