در مدت زمانی که دانشجوی تربیت معلم بودم و از آنجا که زمان ما مصادف بود با به قدرت رسیدن بنی صدر بیشتر فعالیت هایمان در جهت افشای چهره نا پسند بنی صدر بود.
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید «علي طالبي قصاب» يازدهم آبان 1338، در شهرستان رفسنجان چشم به جهان گشود. وی تا پايان مقطع‌ كارداني در رشته ‌انساني درس‌ خواند. سال‌1361، ازدواج كرد و صاحب يك پسر و يك دختر شد. معلم بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سرانجام در بيستم ‌دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش شهيد شد.

زندگی نامه شهید «علي طالبي» به قلم خودش/ تلاش در جهت افشای چهره ناپسند بنی صدر
زندگی نامه شهید «علي طالبي قصاب» از یادداشت های شخصی ایشان را مرور می کنیم:
بنام آن کس که بیافرید و پرورش داد، هدایت نمود و سپس به سوی خویش فرا خواند. در رفسنجان آبان ماه 1338 بدنیا آمدم، نقش اصلی را در تربیت من و دیگر خواهران و برادرانم مادرم ایفا کرد که خداوند به او اجرعظیم دهد، دوران تحصیل را در رفسنجان پشت سر نهادم و در سال 1357دیپلم علوم تجربی گرفتم.
بدنبال ادامه راه زند گی عازم تهران شدم و پس از تلاش زیاد به نیروی هوایی برای همافری رفتم بیش از یکماه آنجا نماندم. علت خارج شدن نبودن معنویت و زندانی احساس کردن خودم بود، همان زمانی که ما داخل پادگان بودیم مردم را به رگبار می بستند و برای ما سخنرانی می کردند که بله عمال شوروی در حال فعالیت برای بدام انداختن  ایران هستند و شوروی نیروهایش را به مرز ایران انتقال داد و آنچه که برای تغییر افکار لازم بود بیان می کرد و من از آنجا زده شده بودم، دفعه اخر که اجازه خروج به من دادند دیگر نرفتم و به شهر خودم آمدم.
در تظاهرات مردمی شر کت می کردم، در سال 1358 به تربیت معلم کر مان رفتم و در اموزش ابتدایی مشغول تحصیل گشتم و در آخر برای رشته عربی- دینی امتحان دادم و در هر دو موفق شدم به لطف الهی.
در مدت زمانی که دانشجوی تربیت معلم بودم سعی کردم که در جریان انقلاب باشم، از آنجا که زمان ما مصادف بود با به قدرت رسیدن بنی صدر بیشتر فعالیت هایمان در جهت  افشای چهره نا پسند بنی صدر بود.
محل کارم رفسنجان افتاد، ولی به اصرار یکی ازدبیران که اهل رفسنجان و محل  خدمتش بم بود جایم را عوض کردم. اما  به خدمت سربازی خودم که موفق نشدم کارم را شروع کنم.
ان شاء الله که بتوانم این مسئولیت را که ادامه راه پیامبران است، به نحو احسن انجام دهم. سپاه را برای انجام خدمت سربازی انتخاب کردم و برای این به سپاه آمدم که معنویت داشت و روح اسلام بیشتر در آن موج می زد. خود را مهیای جبهه رفتن نگه داشتن و باز مبارزه  از درون و بیرون و شکست پیروزی و ...انتظار.
گرچه به مطالعه و کارهای فرهنگی خیلی علاقه داشتم هر وقت مطالعه می کردم می بینم که صفات خوب و ضعیف شده و صفات ناپسند آشکار می گردد.
از یاد نبرید مطالعه و کلاس آن قدر کم است که ضربه های فراوانی وارد کرده و می کنند و ما کمبود شدیدی در خودم در مورد آگاهی بیشتر به مسائل اسلامی احساس  می کنم، کاش مدتی  می توانستم به حوزه عفیف اجتماعی که افراد عالم و خداجو در آن است بروم و روح تشنه خودم را سیراب کنم و دوباره به جامعه برگردم.

در ادامه زندگی نامه شهید به نقل از همرزم ایشان را مرور می کنیم:
خدمت سربازیشان را در سپاه پا سداران  انقلاب اسلامی به واحد تبلیغات انتشارات آغاز کردند، در 17 اردیبهشت سال 1361  که مصادف بود با میلاد امام علی (ع) یعنی سیز دهم ماه مبارک رجب تشکیل خانواده دادند حاصل این ازدواج دو فرزند می باشد به نام های فاطمه چهار ساله و محمد صادق 16 ساله. طی این مدت بارها به جبهه برای انجام و ظیفه اعزام شده بودند، آینده انقلاب اسلامی بسته به جنگ تحمیلی و تلاش در جهت پیروزی آن است.
آخرین بار در تاریخ 26 شهریورماه عازم جبهه شدند پس ازگذشت قریب دوماه به مرخصی آمدند و دوباره رهسپار جبهه گشتند.
سپس در سحر گاه  نوزدهم دی ماه طی عملیات کربلای 5 به دنبال  نبردی دلیرانه بسوی معبود بال گشودند و با خون پاکشان عشق، معشوق دیرینه را امضا کردند. بنا به گفته یاران و همرزمان چه باشکوه گذشت لحظاتی که پیکر عزیزش ارام بر روی زمین قرار گرفت و جان عزیزش را تقدیم خریدارحقیقی نمود، در حالی که جویباری از خون سمت قبله را گرفته و پیش می رفت، می رفت تا تزلزل ایجاد کند درپایه های ظلم و استکبار و تحقق بخشد.

آخرین دست نوشته شهید «علی طالبی»:
پرودگارا قلبی پاک و سینه ای گشاده به ما عطا کن تا به معرفت نائل گردیم و خود ترا درک کنیم و چهره زیبایت را نظاره کنیم و دو جهان  از سرچشمه جوشان رحمتت سیراب گردد.
خداوندا قلب مومن عرش توست و جایگاه محبت تو پس محبت به دنیا و غیرخودت را از دل ما ببر.

روح و جسم و قلب ما را در تسبیح و تقدست هماهنگ گردان و شبهای تار ما را با چشمانی بیدار و پر اشک با یاد خودت منور بگردان. خداوندا تو از هر مادری مهربانتری تو سراسر لطفی، تو سراسر خیری و سراسر رحمتی خدایا تو ان زیبای پاکی هستی که عارف به تو نیازی به تهدید و تطیع ندارد بلکه با شناخت تو به خاک افتادن و خضوع  و خشوع در برابرت  امری بدیهی است.

خدایا انچنان نورو بصیرتی به ما عطا کن که به کمال دست یابیم که تو را برای خودت بخواهیم و آنطور که شایسته ای عبادتت کنیم و محو تماشای جمالت گردیم، خدایا آنان که تو را دارند چه کم دارند و آنان که تو را رها کرده اند چه دارند. 

خدایا آنان که تو را شناختند تو را می خواهند آنانکه  تو را می خواهند دل به دنیا نمی بندند و آنانکه دل به دنیا نمی بندند در موقع امتحان همه چیز را در راه تو می دهند و باشنای خود بجز خون و درد و ورنج وبلا به عشق  الهی خود  مهر تایید می زنند، پس خداوندا ،معبودا همه دردهای ما را محو در یک درد کن  و آن درد فراق خودت و همه آرزوهای ما را محو در یک آرزو گردان و آن آرزوی وصال خودت.

پایان پیام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده