مصاحبه با نوید شاهد در سالروز حمله شیمیایی به سردشت
نوید شاهد - شبنم شیخی، از جانبازان شیمیایی سردشت گفت: داشتن عوارض شیمیایی جانبازان شیمیایی رنجی پنهان است. بانوان جانباز شیمیایی باید علی‌رغم تمامی مسئولیت‌های فردی و اجتماعی و تحمل عوارض شیمیایی، زندگی را روی روال عادی حفظ کنند.

شبنم شیخی، جانباز شیمیایی که در کودکی و در جریان بمباران شیمیایی سردشت (7 تیرماه سال 1366) دچار عرضه شیمیایی شده بود، به خبرنگار نوید شاهد گفت: عوارض شیمیایی جانبازان شیمیایی بسیار سخت اما در عین حال رنجی پنهان است. اگر فردی جانباز قطع نخاعی باشد، مردم می‌توانند رنج او را بهتر درک کنند اما مردم معمولا متوجه رنج جانباز شیمیایی نیستند مگر آن‌که ناگهان سرفه کند و پی به مشکلات ریوی او ببرند.

زندگی کردن با عارضه شیمیایی رنجی پنهان است

 

وی ادامه داد: در سال‌هایی که به مدرسه می‌رفتم، در روز‌های ابتدایی سال تحصیلی اگر سرفه می‌کردم و مسئولان مدرسه نمی‌دانستند که من جانباز شیمیایی هستم، به من می‌گفتند «چرا با این حال به مدرسه آمدی؟ فکر نمی‌کنی دیگران را مریض کنی؟!» تازه در این شرایط بود که ان‌ها پی به مصدومیت شیمیایی من می‌بردند.

شیخی با اشاره به این‌که یک جانباز شیمیایی 50 درصد کمتر از فرد معمولی اکسیژن دریافت می‌کند، افزود: به همین دلیل باید انرژی مضاعف برای هر کاری بگذاریم. با این حال گمان می‌کنم که جانبازان شیمیایی نسبت به مردم عادی قوی‌تر و مصمم‌تر هستند. کسانی که با مشکلات ریوی رو‌به رو هستند، همواره مرگ را نزدیک خود احساس و سعی می‌کنند از زندگی خودشان لذت ببرند.

این دانش‌آموخته «شیمی کاربردی» که مراحل پایانی ارایه پایان‌نامه خود در مقطع دکتری را سپری می‌‌کند، ادامه داد: درس‌خواندن برای من سخت بود. با ناتوانی روحی مواجه بودم زیرا از طرفی احساس می‌کردم که می‌توانم درس بخوانم اما از طرف دیگر جسمم به سختی من را یاری می‌کرد. با این حال هنوز هم مصمم هستم و می‌خواهم ادامه دهم.

وی اظهار کرد: بسیاری از همشهریان من به این دلیل که سرفه‌هایشان در کلاس درس بقیه دانش‌آموزان را اذیت می‌کرد، ناچار شدند که از ادامه تحصیل دست بکشند و در همان مقطع دیپلم بمانند.

شیخی با اشاره به نحوه آشنایی با همسرش و ازدواج با او، گفت: همسرم عارضه شیمیایی ندارد. ما در تبریز هم‌دانشگاهی بودیم. یک روز که اسپری من تمام شده بود، خیلی سرفه می‌کردم و ناچار شدم کلاس را ترک کنم. باید به شهرم باز می‌گشتم. بسیاری از همکلاسی‌های من این‌گونه در جریان مصدومیت شیمیایی من قرار گرفتند و به سرعت برای من اسپری تهیه کردند. آشنایی با همسرم به این ترتیب اتفاق افتاد. او پیش از ازدواج کاملا در جریان مشکلات عارضه شیمیایی من بود. ما سال 79 ازدواج کردیم و پسرانم که سال‌های 82 و 84 متولد شده‌اند، در مدرسه از دانش‌آموزان ممتاز و هنرمند (سه‌تار‌نواز) هستند. فرزند بزرگم در مدرسه تیزهوشان و فرزند دومم در مدرسه نمونه دولتی تحصیل می‌کنند.

این جانباز شیمیایی یادآور شد: شرایط کرونا برای جانبازان شیمیایی روزهای سخت و ترسناکی را رقم می‌زند. همانطور که گفتم، ما همواره مرگ را بسیار نزدیک احساس می‌کنیم اما با شیوع کرونا همواره به احساس مسئولیتی که نسبت به فرزندانم دارم فکر می‌کنم و این نگرانی‌ها را بیشتر می‌کند زیرا فرزندانم هنوز نیاز دارند که در کنارشان باشم. البته الان با ادامه شریط کرونایی کمی از اضطرابم کاسته شده است. پزشکم با توضیح این مطلب‌ که «مبتلایان به کرونا وضعیتی شبیه به جانبازان شیمیایی پیدا می‌کنند و مصدومان شیمیایی سال‌هاست که در برابر این عوارض تاب آورده‌اند»، کوشید از نگرانی من بکاهد.

وی درباره نحوه مواجهه با این ویروس توضیح داد: ما سعی می‌کنیم جز در مواقع ضروری بیرون نرویم. قبل از شیوع کرونا برای آن‌که حجم ریه‌ام را افزایش دهم، ورزش‌های هوازی انجام می‌دادم. هرچند این کار با سختی انجام می‌شد اما بسیار برایم مفید بود. اکنون می‌کوشم در خانه این تمرینات را تا حد ممکن ادامه دهم.

شیخی افزود: حس می‌‌کنم بانوانی که با عارضه شیمیایی درگیر هستند، شرایط به مراتب دشوارتری را سپری می‌کنند. مسئولیت مادر و همسر بودن و این‌که کمتر می‌توان زمانی برای استراحت یافت (در شرایطی که جانبازان شیمیایی از توان جسمانی کمتری برخوردارند) و باید زندگی را روی روال عادی پیش برد. فقط و فقط خودمان می‌دانیم که این عادی بودن چقدر سخت است!

وی با یادآوری زحماتی که مادرش (از دبیران آموزش و پرورش) با وجود داشتن عارضه شیمیایی متحمل شد، گفت: مادرم 2 سرطان را پشت سر گذاشت و یک عمل قرنیه هم انجام داد. تلاش مادرم برای نگه داشتن روال عادی زندگی با وجود عارضه شیمیایی نشان می‌دهد که تا جایی جسم می‌تواند ما را یاری کند و از جایی به بعد دیگر کم می‌آورد. متاسفانه بنیاد شهید و امور ایثارگران خیلی به این موضوع توجه ندارد.

این جانباز شیمیایی با اشاره به مشکلاتی که به دلیل وجود تحریم‌ها برای دریافت دارو‌های جانبازان شیمیایی در کشور پدید آمد، اظهار کرد: به دلیل کمبود دارو، مجبورم که داروهایم را به صورت یک در میان استفاده کنم و این کار حملات ریوی شدیدی را پدید می‌آورد. به طوری که گاهی حس می‌کنم به کرونا مبتلا شدم اما وقتی تست می‌دهم، خبری از کرونا نیست. اگر بنیاد شهید بتواند تمهیداتی برای دریافت به موقع دارو‌ها فراهم کند، بسیار خوب خواهد بود.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده