نوید شاهد - شهید «ولی‌الله محمدی» در وصیت نامه‌ای خطاب به دوستان و همکلاسی‌های اش نوشت: «از پوشیدن لباس های مبتذل خودداری کنید که این گونه لباس پوشیدن‌ها راه و روش سوسول‌هاست. پس لباس‌هایی بپوشید که در شأن یک ایرانی و انقلابی باشد.»

جوانان ایرانی لباسی بپوشید که در شأن یک جوان ایرانی و انقلابی است

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران: شهید ولی الله محمدی، یادگار «حبیب‌الله» در اولین روز خرداد سال 1348 در یک خانواده مذهبی در شهر شهید پرور قدس، دیده به جهان گشود. در شش سالگی وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را آغاز نمود.

همزمان با تحصیل علاوه بر فعالیتهای قرآنی و مذهبی، همراه با دیگر مردم مسلمان تهران، در راهپیمایی های انقلابی شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، صحنه را ترک نکرده و با عضویت در پایگاه های بسیج مردمی، به پاسداری از دستاوردهای انقلاب پرداخت.

شهید محمدی که با آغاز تهاجم مزدوران عراقی به مرزهای کشور، همواره شوق حضور در جبهه های نبرد را در سر می پروراند، با جلب رضایت والدین، علی رغم مخالفت پزشکان با اعزام ایشان به علت بیماری آپاندیس، چندین بار راهی مناطق جنگی شد و در عملیات های مهمی از جمله کربلای یک، دو و پنج، شرکت نمود و حماسه هایی از خود به جای گذاشت و سرانجام، پس از رشادت های فراوان، در تاریخ نوزدهم اسفند سال 1365 در کربلای شلمچه، به سعادت شهادت نائل گردید.

یک وصیت به دوستان و همکلاسی‌های سابقم دارم:

این است که راه مرا ادامه دهند و مراکز بسیج و پایگاه‌ها را پُر نمایند و همیشه به بسیج و حفظ امنیت شهر بکوشید و از پوشیدن لباس های مبتذل خودداری کنید، که این گونه لباس پوشیدن‌ها راه و روش سوسول‌هاست. پس لباس‌هایی بپوشید که در شأن یک ایرانی و انقلابی باشد.

من عاجزانه از کسانی که با این انقلاب خوب نیستند و لباس‌های مبتذل می‌پوشند، می‌خواهم نه در مراسم تشییع جنازه‌ام شرکت کنند و نه در مراسم‌های ختم من و اگر هم شرکت کنند من از آنها ناراضی هستم.

در آخر وصیتم از پدر و مادرم می خواهم که مرا ببخشند و مرا حلال کنند و در شهادت من صبر داشته باشند که خداوند با صبر کنندگان است. من از پدر و مادرم می‌خواهم که مراسم ختم مرا در هر مسجدی که خواستند بگیرند و جنازه‌ام را یا در بهشت زهرا دفن کنید. در میان دیگر برادران همرزم یا در میان دوستانم در بهشت فاطمه به هر حال اختیار با خود شما است. پدر و مادر عزیزم از کلیه همسایه‌ها و دوستان و آشنایان برای من حلالیت بطلبید.

در ضمن این چند کلمه را در حضور برادران بسیجی نوشته‌ام .به امید آزادی کربلا از یوغ صدام و صدامیان و آزادی قدس از چنگال اشتغالگران صهیونیستی.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا. رزمندگان اسلام نصرت عطاء بفرما زیارت کربلا نصیب ما بگردان صدام و لشگرش را نابودشان بگردان. همه بزم جهان بازی و بازی است.

به حق حق که حق در عشق خدائیست *** بده ره بی نوایی را بکویت *** بخوان بشکسته بالی را به سویت

والسلام

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده