امام آرزو مى‌كند كه يک پاسدار باشد

به گزارش نويد شاهد مازندران، سيد مطيع مطيعى بيست و پنجم تير 1345 در شهرستان جويبار به دنيا آمد. پدرش سيدنقى و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره راهنمايى درس خواند. سال 1363 ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و سوم خرداد 1367 در شلمچه توسط نيروهاى عراقى بر اثر اصابت تركش به سر و سينه شهيد شد. مزار وى در گلزار شهداى روستاى جوان محله تابعه زادگاهش واقع است.

متن وصيت نامه شهيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
«إنّا لله و إنّا اليه راجعون»
با سلام و درود بر يگانه منجى عالم بشريت، حضرت بقية الله العظم ارواحنا فدا و با سلام و درود بر رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران و با سلام و درود بر آيت الله منتظرى، اميد امام و امت شهيدپرور.
با سلام و درود فراوان بر روان پاك شهيدان ايران زمين مخصوصاً شهيدان توكلى و فكورى و محمد حسن زاده و حسن حسن زاده و ذكرياپور و ديگر شهيدان همرزم ام و با سلام و درود بر ملت شهيدپرور ايران كه از مال و جان و فرزندان خود در راه اسلام و امام دريغ نمى كنند.

وصيت اينجانب سيد مطيع مطيعى، فرزند سيد نقى، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامى قائمشهر، به ملت شهيدپرور اين است كه دنبال رو رهبر باشند، گوش به حرف ضد انقلاب و انقلابى نما ندهند. آنها كه خود را در خط امام مى دانند و در باطن نيروهاى در خط امام را تهمت مى زنند، آنهايى كه سپاه و بسيج را قبول ندارند، مسلمان نيستند. چون امام آرزو مى كند كه يك پاسدار باشد. آنها چه كاره اند كه مخالف سپاه و بسيج باشند. اين افراد به ظاهر مسلمان فقط مى توانند در پشت جبهه توطئه بكنند و برعليه افراد بسيجى و سپاهى و آنها را برچسب بزنند و درباره آنها شايعاتى به راه بياندازند. آنهايى كه از خون اين همه شهيدان شرم نمى كنند و خجالت نمى كشند و به قول خودشان مى خواهند بسيج و سپاه را تضعيف بكنند ولى كور خواندند، چون اين برادران ياران مخلص امام است و امام زمان (عج) هستند و امام زمان هيچ وقت نمى گذارد كه آبروى سربازانش برود براى اين است كه آنها هرچه دسيسه و نيرنگ مى كنند، آبروى خودشان مى رود و ماهيت شيطانى خودشان مشخص مى شود.

وصيتى چند به پدرم:
پدر مهربانم، اميدوارم مرا ببخشيد كه نتوانستم در وقت پيرى عصاى دستت شوم. پدرم، چون اسلام به وجود من و جوان هايى مثل من احتياج دارد و اين را بدان كه فرزندان امانتى در دست پدر و مادر هستند، امانتى از طرف خداوند و هر وقت بخواهد مى تواند اين امانت را بگيرد و تو خوشحال باش كه امانت خود را سالم و پاك تحويل صاحب اصلى دادى و از شما مى خواهم كه نكند خدايى نخواسته سوء استفاده اى از خون فرزندت بكنى چون من راضى نيستم. پدر جان، من مى دانستم كه تو چنين پدرى نيستى و از تو انتظار دارم كه هيچ وقت رابطه خود را سپاه و بسيج قطع نكنى. اميدوارم كه با خوشحالى خود مرا هم خوشحال كنى و مشت محكمى بر دهان ياوه گويان بزنى.

وصيت ام به مادرم:
مادر عزيزم، از تو هم حلاليت مى طلبم زيرا زحمت هاى زيادى برايم كشيدى و با هزار مشكلات و گرفتارى ما را بزرگ كردى. از تو مى خواهم در وقت شهادت ام گريه و زارى نكنى و خوشحال باشى. اميدوارم كه مرا ببخشيد.

وصيت ام به همسرم:
همسر مهربانم، اميدوارم مرا ببخشيد كه در مدت كوتاه زندگى باعث رنجش خاطر شما شدم. همسرم، من هم شما را دوست داشتم و هم جبهه را، ولى از ميان اين دو جبهه را انتخاب كردم؛ چون من خودم را در جبهه شناختم و موقع اى آرام و قرار مى گرفتم كه در جبهه باشم و اين را خودت هم ميدانستى چون از اولين روز ازدواج در جبهه بودم تا حالا و مى دانم كه خوشحال هستى و افتخار مى كنى كه شوهرت براى يارى دين خدا شهيد شد. از تو مى خواهم بعد از شهادتم زينب وار صبور باشى و با حجابت مشت محكمى بر دهان بى حجاب ها بزنى.

وصيت ام به برادران و خواهران ام:
از برادران مى خواهم كه اسلحه افتاده مرا بگيرند و سنگر مرا پر كنند و نگذارند دشمن از خالى شدن سنگرها سوء استفاده بكنند و از خواهرانم مى خواهم كه حجاب شان را حفظ كنند و زينب وار پيام ام را برسانند.

وصيت ام به برادران حزب الله:
برادران عزيز، صبور باشيد و از برچسب هاى منافقان هراسى نداشته باشيد، چون شما هدف ديگرى داريد و آنها هدف ديگر. هدف شما يارى اسلام و قرآن است و هدف آنها يارى رساندن به دشمنان اسلام. من مى دانم كه شما از دست اينها درامان نيستند. از دست آنهايى كه خود را حزب اللهى دوآتشه مى دانند، آنهايى كه سنگ رجوى و بنى صدر به سينه مى زدند، آنهايى كه امام را قبول ندارند ولى خود را در خط امام مى دانند. آنهايى كه شهدا را قبول ندارند، ولى براى ظاهر فريبى آنها را تشييع جنازه مى كنند.
برادران نگذاريد اين جور افراد در جامعه پا بگيرند. از برادران انجمن هاى اسلامى و گروه مقاومت ها مى خواهم كه در كارها غفلت نكنند، سعى كنيد كه كارهاى شما براى خداوند باشد. هيچ وقت از روى هوا و هوس كارى را انجام ندهيد، به گفته امام عزيز انجمن هاى اسلامى رسالت انبيا را دارند. سعى كنيد كه از عهده اين رسالتى كه بر دوش شماست، خوب برآييد و در پيش خدا و رسولش برافراز باشيد.

چند كلامى به مردم شهيدپرور جوان محله:
از مردم مى خواهم كه از بسيج جدا نشوند. پشتيبان بسيجيان باشيد چون اينها كسانى هستند كه از ناموس شما دفاع مى كنند. بسيجيان مهمان شما هستند. سعى كنيد از مهمان خود غفلت نكنيد و به جاى حمايت از بسيجى به او برچسب نزنند، زيرا بسيجى ها هستند كه با قدرت الهى خود جنگ را پيش مى برند. از مردم مى خواهم كه مسجد را پر كنند و دنباله رو روحانيت در خط امام باشند نه مثل بعضى روحانى نماها امام را تنها نگذاريد. از جوانها ميخواهم كه جبهه ها را پر كنند. در خاتمه از تمام دوستان و فاميل ها حلاليت مى طلبم اميدوارم كه خداوند گناهان مرا ببخشيد. التماس دعا.
مرگ بر دشمنان بسيج
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى، خمينى را نگهدار.

منبع:مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/

انتهاى پيام/