خاطرات شفاهی پدران شهدا
عبدالله آقاخانی پدر شهید «احمد آقاخانی» میگوید: «در عملیات کربلای 5 بود که به همراه رزمندگان در عملیات حضور داشت. در همان عملیات به شهادت رسید و هنگام نماز مغرب و عشاء بود که امام جماعت محلمان به منزل ما آمد و خبر شهادت احمد را به ما داد.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۴۰۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴
خاطرات شفاهی پدران شهدا
حاج علیاکبر کردقرچهلو پدر شهید «ابوالقاسم کردقرچهلو» روایت میکند: سال ۶۲ بود که روال سالهای گذشته شب دهم ماه محرم ما هزینه مراسم سیدالشهدا میدادیم، آن شب ابوالقاسم خیلی اصرار کرد که به جبهه برود، اما مادرش گفت؛ ما امشب مراسم داریم و نمیتوانی بروی. ابوالقاسم تا آخر مراسم ناراحت بود، اما چیزی نمیگفت. تا اینکه مراسم تمام شد و تلویزیون را روشن کرد و اعلام شد امشب در پنجوین عراق حمله میکنند، نمیدانید چقدر ناراحت شد. آن شب گذشت و فردای آن روز ابوالقاسم به جبهه رفت و ۴۰ روز بد به شهادت رسید. در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۴۰۰۹۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهد «اسدالله رسولوندی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که شهریورماه 1359 در جبهه کرخه به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر والامقام شهید در ذکر خاطراتی از جوانمردی شهید می گوید: اسدالله بسیار خوش برخورد و جوانمرد بود و می گفت جوانمردانه در راه اسلام و اهداف واقعی آن تا آخرین قطره خون تلاش نموده و مایه عظمت و جلال کیان اسلامی باشید. فیلم این مصاحبه شفاهی در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۴۰۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خاطرات شفاهی پدران شهدا
علیاکبر راه چمنی پدر شهید مدافع حرم «ابوالفضل راه چمنی» میگوید: «اواخر خدمت در سپاه پاسداران بود که با شهید سعید خواجه صالحانی دوست شده بود. دوستی آنها به حدی بود که دوری همدیگر را نمیتوانستند تحمل کنند. من اینگونه رفقات را ندیده بودم. مشکلی برای ابوالفضل پیش میآمد، سعید فوراً خودش را میرساند و نمیگذاشت تنها بماند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۴۰۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
خاطرات شفاهی پدر شهید فخارنیا ؛
پدر شهید "محمد فخار نیار" در بازگویی خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: بعثی ها در اسارت چشمان او را سوزاندند و بعد او را به شهادت رساندند.
کد خبر: ۵۳۹۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۹
خاطرات شفاهی پدر شهید کوخایی؛
عبدالحسین پدر شهید "اسماعیل کوخانی" از خاطرات فرزند شهیدش در دوران دفاع مقدس گفت: اسماعیل با موتور جهاد به خانه آمده بود وقتی به او گفتم برو سرغ مادرت در راه نماند. موتور جهاد را کناری گذاشت و با موتور شخصی اش به دنبال مادرش رفت.
کد خبر: ۵۳۹۹۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۹
خاطرات شفاهی مادران شهدا
فاطمه ملکیخو مادر شهید «حسین ملکیپرست» میگوید: «از زمانی که حسین به جبهه رفت، همیشه منتظر روزی بودم که خبر شهادتش را برام بیاوردند. حسین در منطقه عملیاتی بر اثر انهدام خودرو به آرزوی دیرینهاش رسید. پدرش برایم تعریف کرد: حسین زمانی که گلوله به او اصابت میکند ندای یا حسین(ع) سر میدهد و به فیض شهادت نائل شد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۹۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۸
خاطرات شفاهی پدران شهدا
حجتالله عزیزخانی پدر شهید «موسی عزیزخانی» میگوید: «گاهی میدیدم که بعد از نمازش گریه می کند. از او پرسیدم: چرا گریه میکنی؟ گفت: برای اینکه میبینم دوستانم به شهادت میرسند و این سعادت نصیب من نمیشود گریه میکنم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۹۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا
ساره یوری مادر شهید «مهدی لیاقی» میگوید: «وقتی خبر شهادت مهدی را آوردند، مات و مبهوت بودم، اصلاً باور نمیکردم چون تنها ۱۰ روز بیشتر از خدمتش نمانده بود.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۹۰۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا
کبری اسدی مادر شهید «محمد صبوری» میگوید: «همیشه به من میگفت: مادر جان چرا مرا دیر به دنیا آوردی؟... دلم میخواست در جنگ حضور داشته باشم و به شهادت برسم. گفتم: پسرم قسمت همین بوده... تا اینکه در سربازی به آرزویش رسید و به شهادت رسید.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۸۹۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «حمیدرضا عزیزی» از شهدای ارتش استان ایلام است که مرداد ماه ۱۳۶۵ در جبهه قلاویزان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید میگوید حمیدرضا به عبادت مخصوصاً نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۸۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
مادر شهید احمد فردوسی ؛
مادر شهید "احمد فردوسی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت :«خوشبخت و سربلندم که فرزندم در این راه رفت. برای همه نامه می داد و می نوشت سربلند باشید از راهی که من رفتم. وقتی شهید شد در جیبش نامه ای گذاشته بود که نوشته بود برسد به دست مادرم.»
کد خبر: ۵۳۸۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر «شهید احمدرضا ترکی» با بیان اینکه احمدرضا مدام برای شهیدان اشک میریخت، گفت: او با زیارت قبور شهدا روحیه میگرفت.
کد خبر: ۵۳۸۳۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید محمد جعفر زاده از شهدای بعد از جنگ تحمیلی است که اردیبهشت ماه ۱۳۷۳ در منطقه سردشت بر اثر انفجار مین گروهای ضد انقلاب و اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه فیلم خاطرات شفاهی والدین این شهید والامقام تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۸۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۳
مادر «شهید رسول انصاری رنانی» بیان کرد: رسول قبل از رفتنش گفت که چشم به راه آمدنم نباشید.
کد خبر: ۵۳۷۹۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۳۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «علی نجات شکری» از شهدای استان ایلام است که آذر ماه ۱۳۶۶ در جبهه گیلانغرب به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید میگوید: الهی شکر که پسرم در راه دین قدم برداشت و به شهادت رسید. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۳۷۸۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۹
خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
پاسدار شهید «محمد صادق محمدی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که خرداد ماه ۱۳۶۷ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادر شهید میگوید: من، پدر و برادرم با هم همرزم بودیم که پیکر برادرم «محمدصادق» بیست و هشت ماه مفقود بود و اتفاق جالبتر اینکه توسط پدرم تفحص شد.
کد خبر: ۵۳۷۷۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حجت الله ملک پور» گفت: وقتی روی پیکر پسرم را برداشتند نگاهش که کردم چشم هایش را باز کرد در حالی که همه میگفتند بسته است.
کد خبر: ۵۳۷۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «حمیدرضا عزیزی» از شهدای ارتش استان ایلام است که مرداد ماه ۱۳۶۵ در جبهه قلاویزان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید میگوید حمیدرضا به عبادت مخصوصاً نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۷۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «هادی زینل زاده» از فرزند خود چنین میگوید: از لحظهای که متوجه شد جنگ شده گریه میکرد و لحظه شماری میکرد تا به جبهه برود. همیشه به من میگفت مادر تقصیر از شما است که نمیگزارید من به جبهه بروم. وقتی بیتابی هادی را دیدم راضی شدم به جبهه برود. فیلم مصاحبه با این مادر شهید معزز را در ادامه ببینید.
کد خبر: ۵۳۷۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۲۲