مادر جان، من امانت خدا در نزد شما بودم

به گزارش نويد شاهد مازندران، شهيد رمضان محمودى چهارم بهمن 1344 در روستاى «ملاكلا» از توابع شهرستان محمودآباد به دنيا آمد. پدرش يوسف كشاورزى مى كرد و مادرش كلثوم نام داشت. تا دوم راهنمايى درس خواند. او نيز كشاورز بود. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيست و نهم خرداد 1364 با سمت آر پى جى زن در مهران توسط نيروهاى عراقى بر اثر اصابت گلوله به سر شهيد شد. مزار وى در زادگاهش واقع است.

بسم الله الرحمن الرحیم

«ان الله اشتری من المو منین انفسکم و اموالهم بان لهم الجنه»

خداوند از مومنین جانها و مالهایشن را می خرد و در مقابل بهشت می دهد و درود بی پایان به منجی بشریت مهدی (عج) و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با درود به تمامی شهدای انقلاب و جنگ بخصوص شهدای دفتر مرکزی و نخست وزیری سخنم را آغاز می کنم.

وقتی مرگ حق است و (کل نفس ذائقته الموت) و تمامی نفوس خواهند مُرد، پس بهترین نوع مردن شهادت در راه خدا می باشد. شهادت را انسان انتخاب می کند و مُردن بر اساس انتخاب   می باشد نه مُردنی که بر ایشان تحمیل شود و این بنده سالهاست که خود چگونه مردن را انتخاب کردم که امیدوارم خداوند شهادت را نصیبم کند و چنین است کسانی از مرگ می ترسند که از اعمال گذشته خود وحشت دارند ولی کسی که اعمال نیکو انجام داده باشد امروز دارد هر چه سریع تر اعمال درست خود را ببیند و دنیا به منزله محل زراعت می باشد و مرگ پلی بین این دنیا و آن دنیا می باشد و در این دنیا هر  چه زراعت کرده باشد درو می کند، و این مطلب را هم لازم می دانم که که در وصیت نامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی ها با مرامهای مختلف ادعای حق بودن را دارند و لیکن حق یک چیز بیشتر نیست و به نظر من اختلاف سر معیار سر معیار هایی می باشد و معیار من قرآن و پیغنبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می باشد و جز این نمی باشد و شدیداً معتقدم که منافقین با توجه به متعیارهای باطل که دارند تا حق ترین و باطل ترین کرمکهای هستند اگر هدایت شدنی هستند خداوند آنها را هدایت می کند وگرنه نابودشان کند و معتقدم که دست بدترین دشمن در حال حاضر آلوده به خون بیش از هزاران شهید می باشد.

از پدر و مادر عزیز می خواهم که هرگز برای من گریه نکنند. چون بالاتر از ماها کسانی بودند که به شهادت رسیدند.

پدر و مادر عزیزم به یاد فرزند حقیر خود افتادید و دلتان شکست از روی خاک بگوید: ای خدایی که موسی را به وسیله صندوق در رود نیل و بعد در کاخ فرعون حفظ نمودی و ای خدایی که ابراهیم را در درون آتش حفظ نمودی و ای خدایی که محمد (ص) را از قبیله قریش در امان داشتی این پیر جماران و این قلب تپیده امت اسلام را اخطارات دشمنان مصون و حفظ بدار.

پیام من به برادران و خواهران حزب الله این است که ذره ای آزادی خارج از حد به منافقین ندهند.

در ضمن وصیتی دارم به شما برادران و خواهران و پدر و مادر و فامیلانم که در دعای کمیل و نماز جمعه و راهپیمايی ها شرکت کنید. چون که ما در برابر این انقلاب مسئول هستیم شما باید ادامه دهنده راه شهدا باشید و همچنین گوش به فرمان امام بوده و جبهه ها را خالی نگذارید.

امانت خدا

وصیتی به مادرم، برادران انجمن اسلامی شورای اسلامی دارم که شما رسالت خون شهدا را که مسئولیت سنگینی است به عهده دارید و امیدوارم که این رسالت را به خوبی انجام دهید تا مردم از شما و از انقلاب بدبین نشوند.

مادر اگر چه بگویم فراموشم کن ولی می دانم که این امر برایت امکان پذیر نمی باشد. مادر جان من امانتی بودم که خداوند به شما داده و این امانت را هم یک روزی از شما می گیرد. مادر جان عمر دنیا کوتاه است بالاخره آدمی یک روز می آید و روزی هم از دنیا می رود پس چه بهتر که مرگ من شهادت در راه الله باشد، مادر عزیز از زحماتی که در مدت بیست سال با کمال  خوشنودی از شما تشکر می کنم.

وصیتی به پدر عزیزم، پدر جانم می دانم که چقدر زحمت برایم کشیدی و من لایق این نبودم که جبران کنم چون که جبهه واجبتر بود و می بایست آن راه را می پیمودم و امیدوارم که خداوند به شما عزت عنایت فرماید تا در راه اسلام کوشا باشید.

پیامى به برادران و خواهران دارم، که تا این موقع به شما خوش رفتاری نکردم به هر حال به بزرگی خود مرا ببخشید دیگر وقت برادران و خواهران را نمی گیرم.

(السلام علیکم و رحمته الله و برکاته)

برادر شما رمضان محمودی

 

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار 

خدایا خدایا بده قدرت به حزب الله بگیرد کربلا 

خدایا خدایا ترا به جان مهدی رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان 

یارب العالمین 

تاریخ 12خرداد 1364

منبع:مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/