نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - زندگى
شهید «مهناز فتح الهی»، 20 اسفند 1363 در روستای گرمله در نوسود دیده به جهان گشود. تا اینکه 30 اردیبهشت 1367 با پدر خود در بازگشت به منزل لحظه‌ای که در خیابان منتظر تاکسی هستند هواپیمای دشمن پاوه را بمباران می‌کند و شهید را هنگامی‌که دستان معصوم و کودکانه‌اش در دستان پدر است به شهادت می‌رسد.
کد خبر: ۵۵۸۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶

پدر شهید «غضنفر درخشان‌خواه» نقل می‌کند: «عکسی را که در مشهد گرفته بود، به زن داداشش داد و گفت: این عکس برای شهید شدن چطوره؟ بهش می‌یاد که بگن شهید؟» به مناسبت هفته فراجا، زندگی این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۸۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶

زندگی نامه شهید«دادمحمد هوت»
شهید«دادمحمد هوت»، بیست و پنجم تیرماه 1347، در روستای جعفرآباد از توابع شهرستان ایرانشهر، در خانواده ای مومن، کشاورز و محروم به دنیا آمد. در جهت صعود حرکت نهضت اسلامی زحمات زیادی را متحمل شد تا اینکه در سال ۱۳۵۷ انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی به پیروزی رسید. پانزدهم اسفند ماه 1365، در شلمچه به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۸۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۵

شهید «مهدی بهرامی» پانزدهم خرداد ۱۳۵۰ در شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. فرزند اول بود و متأهل و پدر دو فرزند. فعال بود و پرتلاش و خودجوش. مهربان و دلسوز. مخلص و باوقار. رأس ساعت، کارش را شروع می‌کرد و از همه دیرتر دست از کار می‌کشید. بسیار دقیق و منظم هم بود. سرانجام بیست و سوم مهرماه ۱۳۸۳ در حین انجام رزمایش امداد و نجات در منطقه شامان دامغان به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۸۲۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۲

شهید «عامر امین‌احمد» اولین روز بهار ۱۳۴۶ در خانقین عراق دیده گشود. سال ۱۳۵۳ ایران را برای ادامه زندگی انتخاب کردند. با پیروزی انقلاب و شروع جنگ، عامر که از بسیجیان فعال روستای خود بود، داوطلبانه به مرز‌های مبارزه و دفاع از اسلام شتافت. سرانجام در مریوان و منطقه شیخ لطیف در سال ۱۳۶۴ به آرزویی که در نماز‌ها و در مناجات شبانه‌اش از خدا می‌خواست رسید.
کد خبر: ۵۵۸۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۰

سردار شهید ابوالفضل خوش‌رفتار؛
سردار شهید ابوالفضل خوش‌رفتار از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت شده‌ است با شجاعت، درایت و اندام ورزیده‌ای که داشت، انجام مأموریت‌های خطیر فقط به دست او ممکن بود.»
کد خبر: ۵۵۸۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۹

شهید «امرعلی کماسی» از همان کودکی بسیار فعال و مهربان بود به واجبات دینی اهمیت زیادی می‌داد. نماز را به موقع می‌خواند و دوستان را به خواندن نماز تشویق می‌کرد و از اهمیت نماز برای آنها توضیح می‌داد.
کد خبر: ۵۵۸۱۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۹

شهيد «جليل صادقی فرد» مهر سال 1324 به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا کلاس پنجم ابتدایی گذراند. 18 ساله بود که به خدمت سربازی رفت. با آغاز جنگ تحمیلی همراه فرزند خود راهی جبهه شد و ...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۷۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۱

شهید «غلامرضا ترابی» آخرین روز تابستان ۱۳۴۲ در بندرگز متولد شد. او بر بستری از مهر و صفا و ایمان بالید و بالغ شد. در رشته شیمی دانشگاه زاهدان پذیرفته شد. دانشجوی ممتاز دانشگاه بود. سرانجام در عملیات کربلای پنج، منطقهٔ شلمچه، در بیستمین روز از زمستان سرد ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش به رسم عاشقان، سر فدای دوست کرد.
کد خبر: ۵۵۷۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۳۰

سیری در کلام شهید محمدرضا گلباز؛
«شهید محمدرضا گلباز» از شهدای دوران دفاع مقدس است. در روایت از او آمده است: «در آن جایگاه میدان را برای رشادت، عشق‌بازی، جوانمردی و ایثار وسیع یافت و مشتاقانه به دفاع از خاک پاک میهن عزیز خویش پرداخت و مردانه در برابر دشمن حیله‌گر و متجاوز روزگار سپری کرد.»
کد خبر: ۵۵۷۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۹

«شهید محمد فرح‌زاد» چهارم شهریور ۱۳۴۶ در روستای غنی‌آباد دامغان به دنیا آمد. در روستا نیز در کار‌های فرهنگی و انقلابی نقش ویژه‌ای داشت. از فعالان بسیج روستا و سرپرست کتابخانه نیز بود. وی سیزدهم فروردین ۱۳۶۷ در ماووت عراق به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۷۸۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۸

بیستم شهریور ۱۳۴۳ «شهید محمد نجاری» در روستای غنی‌آباد شهرستان دامغان به دنیا آمد. مادرش می‌گوید: «لالایی‌ام برای خواباندن محمد در بچگی، خواندن سوره‌های کوچک قرآن بود.» وی بیست و ششم تیرماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان مصادف با شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۷۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۷

«شهید حسن ممتازی» سوم شهریور ۱۳۴۱ در روستای قادرآباد دامغان متولد شد. تخریب‌چی‌ای که دنیا را با تمام بندهایش تخریب کرده بود و هر مین را که خنثی می‌کرد، زیر لب آرزوی شهادت داشت و دعای فرج و گشایش را می‌خواند. وی هجدهم بهمن‌ماه ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی هنگاهم خنثی کردن مین به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۷۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۶

شهید «احمد فوادیان» پانزدهم دی‌ماه ۱۳۴۵ در دامغان به دنیا آمد. خانواده‌اش می‌گویند: «شاگرد زبر و زرنگی بود. وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود، سرِ پا بند نمی‌شد. تند خداحافظی کرد و رفت. بیست و ششم شهریور ۱۳۶۲ در منطقه سردشت با برخورد گلوله به سر به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۷۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۲

خواهر شهید «محمدرضا طوسی» نقل می‌کند: «می‌پرسیدم: سر قبر خالی برای کی فاتحه می‌خونی؟ همیشه همان‌جا می‌رفت. می‌گفت: برای خودم فاتحه می‌خونم و دعا می‌کنم! همین‌جا خونه آخرت منه!»
کد خبر: ۵۵۷۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۰

شهید «محمدرضا خسروی» بیست و پنجم آبان ۱۳۳۱ در دامغان به دنیا آمد. از همان آغاز پیروزی انقلاب و ورود امام (ره) به ایران در جماران به کار گمارده شد. هشت سال هم محافظ امام بود. پانزدهمین روز شهریور ۱۳۶۷ در جزیره خارک مجروح گردید که منجر به شهادتش در بیمارستان شد.
کد خبر: ۵۵۷۶۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۹

شهید «عربعلی جشن» اول فروردین ۱۳۴۳ در روستای بادله دامغان چشم به جهان گشود و کنار خواهر و برادر‌ان در دامن پرمهر پدر و مادر بزرگ شد. با دختری از بستگان مادری وصلت کرد. چنان زندگی ساده و یکرنگی را ترتیب داد که مایه حسرت دنیای رنگ‌به‌رنگ خدا بود. به جبهه رفت. بیست و شش شهریور ۱۳۶۴ هنگامه عروج عربعلی از ارتفاعات کلاشین به آسمان رفیع سعادت و شهادت است.
کد خبر: ۵۵۷۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۲

شهید «شهنور ویسی» با ورود حضرت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی زندگی سیاسی شهید شروع شد. وی با شرکت در راهپیمای‌های زمان انقلاب دوشادوش مردم منطقه سهم بسیار بالایی در بیداری جوانان محل زندگی خود داشت. با فرمان امام مبنی بر شکل گیری شورا‌های اسلامی و برگزاری انتخابات در روستا با رای قاطع مردم روستای کلنو به عنوان شورا‌ی محل انتخاب گردید.
کد خبر: ۵۵۷۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۷

شهید «حسن یحیایی» سیزدهم آذرماه ۱۳۴۶ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. هنگامی که در جبهه حضور پیدا کرد، هفده ساله بود. در فرصت‌های مناسب در سالن کشتی حاضر می‌شد و راه و رسم فتوت و جوانمردی را فرا می‌گرفت. سرانجام هشتم شهریور ۱۳۶۳ در غرب کشور منطقه سردشت به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۷۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۶

خواهر شهید «اسدالله مومنی» نقل می‌کند: «ساکش آماده بود و قرار شد دو ساعت دیگر برود. گفت: آبجی! همین‌جا از همه خداحافظی می‌کنم و لطفاً نذار بابا و مامان پیِ من بیان سپاه برای بدرقه. گفتم: اگه بیان چی می‌شه؟ گفت: می‌ترسم مامان گریه کنه و من سست بشم و نتونم برم. دل دیدن غم و غصه‌اش رو ندارم.»
کد خبر: ۵۵۷۵۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۴