نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - سوسنگرد
نوید شاهد - شهید "اکبر غفوری‌راد" با وجود اینکه یک بار در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل مجروح شده بود، دوباره راهی جبهه‌ها شد و سرانجام در سوسنگرد بر اثر سوختگی و اصابت ترکش گلوله توپ، به آرزوی خود که شهادت بود، رسید.
کد خبر: ۴۸۷۴۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۹

نوید شاهد - شهید "جمال فلاحتی" در بخشی از وصیت نامه خود نگاشته است: «در راه پیشبرد انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نباشید و در راه حق قدم نهید و در این راه از سختی ها و کمی رهروان نهراسید؛ زیرا خداوند به ما وعده ی پیروزی حق بر باطل داده است.»
کد خبر: ۴۸۷۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۶

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "گفته‌هایی از اسارت"، روزهای سخت و غم انگیز اسارت را روایت می‌کند، که می‌خوانیم: «آتش سنگین دشمن برای مقابله با حمله رزمندگان ما، تلفات زیادی را بر نیروهای ما وارد ساخت اما آن شب تا صبح درگیری ادامه پیدا کرد، در جبهه‌ای که ما حمله را شروع کرده بودیم، پیشروی ادامه داشت طوری که پاسگاه زید را هم پشت سر گذاشته و به طرف مرز ایران و عراق جلو می رفتیم در طول مسیر چند تن از نیروهای عراقی را نیز به اسارت گرفته و به پشت جبهه انتقال دادیم.»
کد خبر: ۴۸۱۷۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱

نوید شاهد - شهید "محمدهادی مخلصی" بیستم خرداد ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش علی‏‌محمد و مادرش طلعت نام داشت. تا پايان دوره کارشناسی در رشته ریاضی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و عضو گروه دکتر مصطفی چمران شد. هجدهم آذر ۱۳۵۹ در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. نوید شاهد سمنان، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۱۶۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹

نوید شاهد - «آهسته گفتم: هادی! برو آبی به دست و صورتت بزن! استاد داره نگات می‌کنه. از فرط خستگی سر کلاس درس چرت می‌زد. شبانه روز یکی دو ساعت بیشتر نمی‌خوابید. تا آخر ساعت به سختی چشم‌هایش را باز نگه داشت. بعد از زنگ گفتم: هادی کارهات رو کم کن، دَرسِت واجب‌تره ! کتاب‌هایش را دسته کرد و جدی و مطمئن گفت ...» آنچه خواندید به نقل از هم کلاسی دوره دانشگاه شهید "محمد هادی مخلصی" است. نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۱۲۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۲

شهید «مختار تاجیک»:
در وصیت نامه شهید «مختار تاجیک» آمده است: در این زمان که زمان جنگ است ممکن است در جامعه کمبودهایی وجود داشته باشد پس از این کمبودها ناراحت نشوید که خداوند در هر لحظه شما را آزمایش می کند.
کد خبر: ۴۷۶۷۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۷

مادر شهید "ناصر توکلی"نقل می کند:«از خدا خواستم جایگاه و منزلت پسرم را به من نشان دهد. همان شب خواب دیدم به جایی رفته ام که درآنجا دو پیرمرد نورانی نیز حضور دارند. گفتند:دنبال چی می­ گردی؟ گفتم:دنبال بچه ام می ­گردم و پسرم را گم کرده ­ام. آنها گفتند:دنبال ما بیا! با ایشان رفتم. جنازه پسرم را داخل چیزی شبیه طلا پیچیدند.من و دخترم جنازه را بلند کردیم و پرسیدیم:«کجا ببریم؟». گفتند:«ریکان.» پیش پسر عمه ­اش که شهید شده­ بود. جنازه را سینه زنان به ریکان بردیم...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه ادامه این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۶۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۵

خاطراتی پیرامون شهید «علي‌اكبر محمدحسيني»؛
اکبر دست زير اسلحه اش زد و گفت: « مگر نمي بيني؟ آب مي خورد؟!» اجازه نداد به سويش شليک کنند. بعد هم سفارش کرد:« شما مثل امام حسين (ع) باشيد، نه مانند دشمنان امام حسين (ع).»
کد خبر: ۴۷۵۶۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴

کتاب "تاو" به قلم ابوالفضل عالمی روایت دلاوری گروهی از رزمندگان دامغانی است که به دلیل آشنایی با موشک تاو، نقش مهمی در شکست حصر سوسنگرد در دوران دفاع مقدس ایفا کردند.
کد خبر: ۴۷۱۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۱

شهید مفقودالاثر «غلامحسین اسلامی» 20 ساله بود که در سوسنگرد حین حمل مهمات با اصابت توپ به خودرو، پیکرش به طور کامل سوخت و شهید شد.
کد خبر: ۴۷۰۹۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۶

شهید مفقودالاثر «پرویز راشدی‌باویل‌علیایی» در منطقه عملیاتی سوسنگرد همرزمش را نجات داد ولی خودش به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۷۰۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۵

مادر شهید احمد بیگداشتی در روایتی کوتاه از فرزندش می گوید: 20 روز قبل از اعزام گفت من شهید می شوم چون خواب دیدم که می روم و دیگر برنمی گردم.
کد خبر: ۴۷۰۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۸

«شهید علی حیدری» در دوران دفاع مقدس و در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش جام شهادت را نوشید و به شهدا پیوست. نزدیکان از خدمتگزاری او به محرومان بسیار می گویند. در واقع آنچه او می خواست درک نیاز مردمی بود که زیر بار ظلم کمر خم کرده بودند. زندگی نامه این شهید گرانقدر را در نوید شاهد اصفهان دنبال کنید.
کد خبر: ۴۶۹۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۷

شهید «علي‌اكبر محمدحسيني» سال 1337 در كرمان متولد شد و در دوازدهم آذر ماه 1360، در زير پل سابله (پل ارتباطی سوسنگرد به بستان) به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۶۹۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶

خاطره ای از شهیده فریده سیاحی
روزی که پسرش به جبهه رفت زیر لب دعا کرد که او قبل از پسرش به شهادت برسد، چون تحمل داغ فرزند دلبندش را ندارد . آن روز هیچ کس گمان نمی کرد که شهیده فریده سیاحی، از سوسنگرد به بهشت پر بکشد و با بدنی غرقه خون به دیدار حضرت فاطمه زهرا(س) بشتابد.
کد خبر: ۴۶۸۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۲

مروری بر زندگی شهید ایران بانو سعیدی پور نیسی به مناسبت روز پرستار
در جای جای شهر سوسنگرد ، هنوز می توان جای پای تو را دید که با شوق خدمت به مردم رنجیده به بیمارستان می رفتی و خسته بر می گشتی. کوچه های سوسنگرد تا همیشه ی زمان، به یاد خواهند داشت که اگر چه زمان استراحتت بود اما تو در اوج بمبارانها، بر می خاستی و با پای پیاده خود را به بیمارستان می رساندی.
کد خبر: ۴۶۸۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۰

من و همسرم با دختر دو ساله مان شهلا و خواهر کوچکش که شش ماهه بود در روستای ابو حمیظه از توابع سوسنگرد زندگی می کردیم که جنگ تحمیلی آغاز شد و هر روز روستا و اطراف آن را بمباران می شد.
کد خبر: ۴۶۸۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۲

عربده های مستانه سربازان بعثی، خواب را از چشمان کودکان ربود و رویای شیرین و کودکانه آنها را به هم زد. نعره های زشت افسران متجاوز، ترس را بر دل کودکان حاکم کرد و اشک را به گونه هایشان جاری ساخت.
کد خبر: ۴۶۸۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱

دوازده بهار کافی که تو شکوفا شوی. دوازده نوروز بس بود که در قلبها جا بگیری و غم شهادت دلها را بسوزاند. دوازده ماه رمضان توانست تورا به مهمانی خدا برساند و تو از دست بانوی آب آینه زهرای مرضیه، جام کوثر بنوشی.
کد خبر: ۴۶۸۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۲

یادنامه زنان شهیده شهرستان سوسنگرد(آینه های روبرو) شهیده حبیبه بیت لفته/
یکسال بود که از زادگاهش سوسنگر، جدا شده بود و در این یکسال چه شبهایی که خواب کوچه های خاکی اما با صفایش را می دید. خواب بالا رفتن پسر بچه ها از نخل های کوتاه و چیدن خرماها، خواب بردن گاومیش ها به رودخانه کنار شهر. روزها هم به یاد مدرسه ای می افتاد که در آن درس خوانده بود و همکلاسی هایش یکسال بود از آنها بی خبر بود.
کد خبر: ۴۶۸۶۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۸