آخرین دست‌نوشته شهید مدافع حرم مازندرانی

روزی نزد شهید شالیکار نشسته بودیم و ایشان می فرمودند که اگر زمان مرگ ما برسد و ما در جبهه باشیم و قلباً راضی به شهادت باشیم و مرگ ما هم در جبهه رقم بخورد همان مقام بالای شهیدان را داریم و روح ما تا روز قیامت آزاد خواهد بود و ایشان چنان مشتاق شهادت بود که گویی آنرا در آغوش کشیده بود.
روز عملیات 16 آذر 94 ایشان مجروح شده بودند به ما خبر دادند که ایشان در بیمارستان حلب است یک لحظه به فکر بنده خطور کرد که عشق به شهادت ایشان چه می شود آن همه دم زدن از شهادت چه؟ و با خودم می گفتم او که حال زیادی  دارد و جانباز نیز هست دیگر جانبازی و بعضا شرایط جانبازی به دردش نمی خورد و از آن مهمتر شهید شدنش چه می شود؟ حال شایعه ای هم بود که ایشان به تهران رفت ولی بعضی می گفتند به خاطر شرایط شیمیایی اش نمی شود به تهران برود، تا اینکه خبر به ما رسید معلوم نیست در کدام بیمارستان حلب است؟ من یک لحظه با خودم گفتم حتی اگر ایشان از بیمارستان فرار کرده و رفته در یک خط مقدم دیگر تا شهید شود و می دانست عملیات ما تمام شده و خلأ عملیات دیگری نداریم. در هر صورت فکر این را نمی کردم قرار است درمان شود و دوباره سالم شود و اگر در بیمارستان بماند به امید برگشت دوباره به خط مقدم است. تا اینکه خبر شهادت مردی را به ما دادند و من خوشحال  از اینکه ایشان به هدفشان رسیدند.  سید رضا طاهر 16/2/95

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده