نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - افتخار مى كنم
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید گرانقدر «محمد گودرزی» می‌گوید: پسرم در دوران جنگ به بلوغ رسیده بود و فهم و درکش از جنگ خیلی زیاد بود. او انسان بااخلاصی بود و هر کاری انجام می‌داد برای رضای خدا بود.
کد خبر: ۵۶۸۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۹

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «اردشیر مرادی» در خاطراتش از فرزند شهیدش می گوید: پسرم خیلی خوش اخلاق و خوش بیان بود. با رعیت و رفیق و فامیل یک رفتار دوستانه داشت و هیچگاه دل کسی را نکشست.
کد خبر: ۵۶۸۳۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۸

دانش آموز شهید «عیسی سیاهی» از شهدای جنگ تحمیلی است که عشق به دفاع از وطن باعث شد. وی کلاس درس را رها و به عنوان بسیجی راهی جبهه شود و سرانجام در اسفندماه ۱۳۶۶ در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه عملیاتی شاخ شمیران مورد اصابت ترکش دشمن قرار گرفت. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: پسرم عیسی همیشه با صدای بلند قرآن تلاوت می‌کرد و مداحی می‌کرد. در ادامه مصاحبه انجام شده با مادر گرانقدر این دانش آموز شهید منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۶۸۲۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید والامقام «احیاء طالبوند» در بیان خاطرات فرزندش می‌گوید: زمانی که پسرم شهید شد، در تشییع پیکرش بیش از هزار نفر شرکت کردند. تمام آن مردم برای ادای احترام به فرزندم آمده بودند که این موضوع باعث افتخار من شد و افتخار کردم که چنین فرزندی دارم.
کد خبر: ۵۶۷۹۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۳

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «ایرج عیدی نژاد» می‌گوید: شبی به کما رفتم و دیدم که به آن دنیا رفتم و مرا به بهشت بردند. به مامورین آنجا گفتم به خاطر پسرم بگذارید من برگردم. آنها قبول کردند و گفتند: برو ولی اینجا جایگاه توست.
کد خبر: ۵۶۷۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۲

خاطرات شفاهی جانبازان
«یوسف عزیزی‌زاده» جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «این انقلاب و جنگ بود که مسیر ما را تغییر داد. با رفتن برادرانم پای من هم به جبهه باز شد. بچه‌های ما با اسلحه‌ کلاشینکف جلوی تانک می‌رفتند و با همین وضعیت باعث شدند که عراقی‌ها دوبار عقب نشینی کنند...»
کد خبر: ۵۶۷۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴

خاطرات شفاهی جانبازان
«حاجی احمدی» جانباز 55 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «18 ماه بدون مرخصی در جبهه خدمت کردم، حتی یک روز هم غیبت نداشتم و همیشه در خط مقدم بودم. ایران قدرتمندترین کشور دنیاست و هیچ وقت رسالت حق از بین نمی‌رود.»
کد خبر: ۵۶۷۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸

خاطرات شفاهی جانبازان
«غلام‌حسین عطار» جانباز 50 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «یک روز من و نُه نفر از همکارانم کنار مخزن‌های نفت ایستاده بودیم که در یک لحظه یکی از مخزن‌ها منفجر شد و ما به اطراف پرت شدیم، نزدیک خلیج بنگال بودیم و موج همه‌ی ما را گرفته بود، در این شش روز هیچکس غذا نخورد و ...»
کد خبر: ۵۶۷۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «جهانبخش محمد راد» از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که اردیبهشت سال ۱۳۷۹ در آبدانان در حین درگیری با اشرار به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: «فرزندم عاشق شهادت بود و بار‌ها می‌گفت از امام رضا (ع) طلب شهادت کرده‌ام.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۶۷۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۰

اولین نشست هم اندیشی کارشناسان طرح اسناد افتخار و تاریخ شفاهی با حضور مدیرکل و معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی و پیشکسوتان دفاع مقدس، مدیریت و کارشناسان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و سپاه روح الله برگزار شد.
کد خبر: ۵۶۷۰۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۶

خاطرات شفاهی جانبازان
«مجید لایحی راونگی» جانباز 55 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «سال 1364 دوران اوج جنگ بود که به جبهه رفتم. به صورت داوطلب نام‌نویسی کردم و در تیپ 58 ذوالفقار مشغول به خدمت شدم. عشق رفتن به جبهه را داشتم. وظیفه هر مسلمانی است که به جبهه برود و از میهنش دفاع کند.»
کد خبر: ۵۶۶۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۵

تاریخ شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «محمدصادق پیریایی» می‌گوید: پسرم عاشق ائمه بود و می گفت؛ از تمام دنیا، ائمه برای من کافی هستند.
کد خبر: ۵۶۶۹۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۹

خاطرات شفاهی جانبازان
«محمد بلوردی» جانباز 45 درصد جنگ تحمیلی می‌گوید: «وقتی به جبهه رفتم مدت زیادی طول نکشید که به عملیات بیت‌المقدس اعزام شدم. من در آن‌ زمان راننده آمبولانس بودم، کارم اینگونه بود که می‌رفتم خط و مجروح‌ها را به بیرون از منطقه عملیات انتقال می‌دادم. یکروز با یکی از مجروحان کنار انبار مهمات بودم که کلاج ماشینم در رفت و ...»
کد خبر: ۵۶۶۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «ولی‌اله میرزایی» از شهدای دانش آموز استان ایلام است که فروردین ۱۳۶۶ در جبهه چنگوله به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می‌گوید: پسرم تنها ۱۷ بهار از عمرش گذشته بود که شهید شد، همیشه عکس امام روی سینه اش بود. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۴

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حسن غلامی» می‌گوید: پسرم می‌گفت؛ مادر اگه غذا را خوب خوردید و گفتید الحمدالله سیر شدیم اینجور نیست، باید حتما به فکر کسی که ندارد باشید و به او کمک کنید. می‌گفت؛ باید بروم. گفتم نرو، گفت نمیتوانم بمانم، برادرهایم در جبهه دارند کشته می‌شوند من چطور در خانه بمانم؟!
کد خبر: ۵۶۶۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۵

تاریخ شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عبداله نوریان» می گوید: همسایه‌ای داشتیم که مستمند بود و آب لوله کشی نداشت. عبدالله از آب لوله خودمان یک انشعاب برایشان زده بود. الان همه همسایه‌ها از او تعریف می کنند. عبداله می‌گفت این دنیا ارزشی ندارد باید مردم از تو راضی باشند.
کد خبر: ۵۶۶۴۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «آقا رضا زند بیرانوند» از شهدای سرباز استان ایلام است که فروردین سال ۱۳۶۵ در پادگان آموزشی اسلام آباد به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: آقا رضا پسرم بزرگم بود، منتظرم آمدنش بودم تا دامادش کنم که یک روز قبل از نامزدی‌اش به آرزویش رسید.
کد خبر: ۵۶۶۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰

شهید «صیدحسن فیض الهی» از شهدای بسیجی استان ایلام است که فروردین ۱۳۶۶ در قلاویزان مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر شهید می‌گوید: «همسرم قرار بود بعد از ده روز از رفتنش به جبهه برگردد، اما پیکرش به خانه برگشت و در همان روز مادرش هم به رحمت خدا رفت.» در ادامه کلیپ این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۶۶۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «غلامحسین اسدی» می گوید: غلام‌حسین برای اینکه بتواند به آن فامیلمان که محتاج بود کمک کند، از پدرش خواست که در کارهایش به او کمک کند و در مقابل پدرش به او دستمزد بدهد و پدرش نیز پذیرفت. غلام‌حسین پولی را که پدرش به‌عنوان دستمزد کار کردنش به او پرداخت می‌کرد را به آن فامیل می‌داد. در ادامه بخشی از مصاحبه مادر شهید را می‌بینید:
کد خبر: ۵۶۶۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۹

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «خسرو کاکاوند» می گوید: پسر من به هیچ کس ظلم نمی کرد، بدی از او ندیدم و از پسرم راضی هستم. از خدا می خواهم دستش را از دست حضرت فاطمه «س» جدا نکند.
کد خبر: ۵۶۶۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۷