«دوستانم در یک غافلگیری، افسر نگهبان و دیگر بچههای سپاهی را دستگیر کردند و روی سر آنها گونی کشیدند و دست بسته در یکی از اتاقها حبس کردند. دستور دادم تا ۲۴ ساعت در باراجین به همین حال بمانند تا یادشان باشد دشمن و ضدانقلاب با کسی شوخی ندارند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس « منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۷۷۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۸
«اولین اقدام تشکیل یک جلسه با بچههای سپاهی بود. آنها دل پری داشتند و شاکی بودند که چرا اقدامی برای اعزامشان به جبهه کردستان صورت نمیگیرد و مدعی بودند مثل یک اسیر در سپاه قزوین زندانی شدهاند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس « منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۶۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸
معرفی کتاب
کتاب «تنها آرزوی نوجوانی» داستان زندگی هفت شهید نوجوان کشور نوشته « منوچهر نعیمی قمی» وارد بازار کتاب شد.
کد خبر: ۵۶۵۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۶
«یکی از دوستانم که به منزل من رفتوآمد داشت به اهالی قصر شیرین اطلاع داد که ما در منزلمان عکس امام را قاب کرده و بر روی دیوار اتاق نصب کردهایم. با انتشار این خبر، مردم غافلگیرانه به پشت در خانه ما هجوم آوردند. وقتی در را باز کردم عدهای از روی هیجان و خوشحالی با من روبوسی کردند و اجازه ورود خواستند. آنها با دیدن تصویر امام به گریه افتادند، دستبهدست چرخاندند و بوسیدند و صلوات فرستادند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس « منوچهر مهجور» است که در آستانه ایامالله دههفجر تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۲۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۰
خاطره شهيد منوچهر الهياری «13»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بین راه در دهکدهای ما را پياده و در يک اتاق که اطراف آن همه خراب بوده... دهکدهای که سراسر پر از خاطره بود. تمام ساختمانهای آن ويران که...» قسمت سیزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
خاطره شهيد منوچهر الهياری «12»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «هواپيماهای بعثی سوسنگرد را به بمبهای خوشهای بستند و هر جا را که توانستند بمب ريختند که در اثر بمب آنها فقط...» قسمت دوازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
خاطره شهيد منوچهر الهياری «11»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «احساس میکنم که با دشمن میجنگم. فکر میکنم اين جنگی که وجود مرا فرا گرفته جنگ با نفس خود است. تنها اميدم رسيدن به جبهه است و...» قسمت یازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
«وقتی از برادرم میپرسیدند برادرت که رفته جبهه، تو دیگر کجا میروی؟ جوابی میداد که همه را وادار به سکوت میکرد. میروم تا امام زمانم را ببینم و راهی خرمشهر شد تا در عملیات بیتالمقدس شرکت کند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس « منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۹۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
خاطره شهيد منوچهر الهياری «10»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روانه آشپزخانه شديم و صبحانه گرفتیم و آماده برای اعزام. همه فکر و وجود ما متکی به جبهه است. روی تخت دراز کشيدم و به جبهه فکر میکنم. يک فيلم جنگی برای ما گذاشتهاند و...» قسمت دهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹
خاطره روزنوشت شهيد منوچهر الهياری «9»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «اولين روز حرکت ما از ميمند فارس مورخه 27 مهر ماه 1360 بود که عازم فيروزآباد شديم و در فيروزآباد مستقر شديم و...» قسمت نهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۷۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۷
خاطره شهيد منوچهر الهياری «8»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «پس از اين چند حمله باز هم به راه خود احساس میکنم که نزديکتر شدهام. من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش میدهد و...» قسمت هشتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۶
خاطره شهيد منوچهر الهياری «7»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «قلبم هر لحظه به خدا نزديکتر میشد و همه فکر و ذکرم ستيز با دشمن و پس از آن هم شهادت در راه خدا بود تا اين که حمله رمضان آغاز شد. در دومين حمله رمضان گردان ما شرکت داشت و...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۴
خاطره شهيد منوچهر الهياری «6»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «آری آن روز برای من ثابت شد که اين امام زمان است که ما را تا قلب دشمن هدايت کرد و توان مقابله را از آنها گرفت...» قسمت ششم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳
خاطره شهيد منوچهر الهياری «5»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « بزرگترين ما 20 سال داشت و موقعی که ديدند بيست نفر از آن ها تسليم بچه 13 يا 14 ساله شدهاند خودشان هم خندهشان گرفت...» قسمت پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲
خاطره شهيد منوچهر الهياری «4»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «فردای آن روز چقدر کُند میگذشت و ما بايد هم شب کار را تمام میکرديم و هم برادران نيروی انسانی پياده حمله میکردند. زمانی که با ذوق و اشتیاق سربندهای قرمز رنگ يامهدی...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱
«شهید مهدی زینالدین حین رفتن از من پرسید: «راستی مهجور تو پول داری؟» خندیدم و گفتم «فرمانده لشکر ۵۰۰ تومان هم توی جیبش پیدا نمیشود»؟ خندید و همان مبلغ را گرفت و راهی قم شد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس « منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱
خاطره شهيد منوچهر الهياری «3»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «پس از اين که مدتی در تهران يعنی در پادگان امام حسين(ع) منطقهای که بايد برويم مشخص شد و مسير ما اهواز بود بلی با چنان شوق و اشتياقی با افکار وارد اهواز شديم که...» قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
«آمدم ماوقع را برایش تعریف کنم که در یک آن شیطنتم گل کرد و قیافه غمگین به خودم گرفتم و با ناراحتی سری تکان دادم و گفتم راستش را میخواهی بدانی؟ با دلواپسی گفت «راستش را بگو». طاقتش را داری؟ دستپاچه و نگران جواب داد بگو! بگو! نکند مجروح شده؟ سرم را پایین انداختم و گفتم: علی شهید شد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس « منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۵۹۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
خاطره شهيد منوچهر الهياری «2»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «پس از آن موج ترور منافقين شروع و برنامه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت بهشتی و 72 تن شهيد...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۲۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
شهيد منوچهر الهياری «1»
شهيد « منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «اول مرداد سال 1338 در خانوادهای عشايری در استان فارس به دنيا آمدم. در آن موقع پدرم عشاير بود. زندگی آنها در کوهها و دشتهای اطراف ميمند فارس بوده است. دقيقا محل تولد خود را نمیدانم و...» قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۱۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴