نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
پیغام سردار را به او رساندم و خواستم که با باقی نیروهای به جا مانده‌اش برگردد؛ اما «مهدی»، بلافاصله گفت: خط نه مال توست و نه مال «زین‌الدین»!... ادامه این خاطره از همرزم شهید «مهدی شالباف» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۶۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۷

شهید "محسن احمدی" در یکی از خاطرات ش روایت می کند : «ضربان قلبمان به سرعت می زد تا اینکه آتش به اختیار شد و شروع به تیراندازی کردیم ابتدا 10 تیر "ژ 3 "را انداختند بعد 10 تیر "کلاش" همین که گروه اول تیراندازی کرد ترس همه ریخته شد و برایمان عادی شد ذوق می کردیم وحول می زدیم که گروه دوم برود و تیراندازی کند.»
کد خبر: ۴۷۲۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۷

کتاب "خیمه های قومس" به قلم ناصر صارمی، گزارشی داستانی و مستند از زندگی اسرای عراقی در ایران است. همه اتفاقات مندرج در این کتاب، مستند و منطبق بر واقعیت است.
کد خبر: ۴۷۲۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۷

شهید "احمد اکبری‌نیا" نهم بهمن ماه سال 1348، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش حسین، کارگر بود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت و سرانجام ششم بهمن 65، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای دارالسلام کاشان واقع است. نوید شاهد اصفهان برگ‌هایی از دفتر خاطرات این شهید گرانقدر از شهرستان کاشان را در سالروز شهادتش به نمایش گذاشته است که در ادامه مشاهده می‌کنید.
کد خبر: ۴۷۲۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

«نصر الدین آخرین باری که میخواست برگرده به خدمت سربازی انگار برگشتنش با قبل فرق می‌کرد، تا اون لحظه دوری از کسی آنقدر اذیتم نمی‌کرد اما این بار هنوز نصرالدین ازم جدا نشده بود دلتنگش شدم،خیلی حس عجیبی بود.» آنچه که خواندید بخشی از سخنان پدر شهید « نصر الدین پرویزی » است، که شما را به خواندن متن کامل آن دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۲۵۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

ولی من هنوز نتوانسته‌ام او را فراموش کنم و با خاطرات ش زندگی می‌کنم و بعد از او هم هیچگاه تصمیم نگرفتم که... ادامه این خاطره از همسر شهید «محمود محمدقاسمی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

کتاب «آسایشگاه 14» خاطرات 90 ماه اسارت آزاده دامغانی «علی‌اکبر امیراحمدی» به‌نویسندگی محمدمهدی عبدالله‌زاده ازسوی دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان سمنان توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
کد خبر: ۴۷۲۵۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

خاطراتی پیرامون شهید «علي‌اكبر محمدحسيني»؛
علی اکبر آرپي جي را برداشت و روي خاکريز پريد. بچه ها آب خوردند. اکبر فرصت آب خوردن پيدا نکرد. چند بار از روي خاکريز پايين آمد، ولي آب نخورد، تا شب با لب هاي خشک جنگيد .
کد خبر: ۴۷۲۴۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

وضع زننده‌ای در مجلس حاكم بود يک لحظه عباس را ديدم كه صورتش سرخ شده و از شدت خشم تاب و تحمل را از دست داده است... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی » است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۲۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

شهید"حسن چهاردوری"در نامه‌ای به خانواده اش چنین نوشته است: از خدا برای همه مان پیروزی و مقاومت و شناخت آرزو می‌کنم باشد که همه تان در پیشگاه خدا از مقام بس بزرگ برخوردار باشید آری روزگار شده روزگار باایمان‌ها، با لیاقت‌ها، مسلمان‌ها، روزگاری که تنها پیکرهای بیجان شهیدان می‌توانند بگویند ایمان تا چه حد است.
کد خبر: ۴۷۲۴۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

در همین حال و هوا، عسگری جانشین فرماندهی گردان امام رضا(ع) شروع کرد به خواندن ترانه لب کارون – همان ترانه‌ای که در زمان طاغوت می‌خواندند... ادامه این خاطره از همرزم شهید «محمداسماعیل عسگری» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۴۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

کتاب «چشم بيدار جنگل» به موضوع خاطرات رزمندگان مازندرانى در مبارزه با نیروهای ضد انقلاب می پردازد. این کتاب توسط اداره كل حفظ آثار و نشر ارزش هاى دفاع مقدس استان مازندران گردآورى و در سال 1393 به چاپ رسيده است.
کد خبر: ۴۷۲۳۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

شهید"عبدالعلی دريانورد" از شهدای دفاع مقدس است که به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. وی بيست ‌و سوم بهمن 64در فاو عراق به شهادت رسيد. به مناسبت شهادت این شهید سرافراز به نقل از پسر شهید خاطره ای از رابطه دوستانه او با پدر منتشر می گردد که در ادامه می خوانید.
کد خبر: ۴۷۲۳۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

برادرانه های دو شهید؛
«ابوعلی کجاست؟» خاطرات شهید عطایی از روزهای حضورش در جبهه‌های نبرد با دشمن تکفیری است. خاطرات ی که خود راوی آن است و قرار بوده برای نگارش کتابی در ارتباط با شهید صدرزاده مورد استفاده قرار بگیرد اما...
کد خبر: ۴۷۲۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

"شهید محمد غفاری" به روایت خواهر شهید
"شهید مدافع امنیت کشور "محمد غفاری" دو سال قبل از شهادت از سردار شهید "علی چیت سازیان" بشارت شهادت خود را گرفت و پس از آن آرام و قرار نداشت.
کد خبر: ۴۷۲۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۶

لطیف میرزایی همرزم" شهید سیاوش خداکرمیان" روایت می کند: شهید درخواست نیروهایش را فراهم می کرد و من فروتني و بلندي روح آن برادر شهيد را بعدها درك و فهميديم که شهید چقدر به يك نيرو تحت امر خود بها مي دهد.
کد خبر: ۴۷۲۳۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۳

شبی که قرار بود فردایش به جبهه اعزام شود در عالم خواب فرزند زهرا(س)، حضرت صاحب الزمان(عج) را می‌بیند که به وی می‌گوید: چرا دیر کردی... ادامه این خاطره از برادر شهید «سبحان جانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۷۲۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۳

«آئین رونمایی از کتاب خاطرات محسن رفیق‌دوست» با حضور جمعی از مسئولین لشگری و کشوری به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۷۲۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۲

خاطرات شهدا: شهید "محمد طالبیان" به روایت دوستان و همرزمان
انقلاب پیروز شد و مدتی گذشت. یک روز رفتم پیش حاج آقا و گفتم: شما برای نمایندگی حتما نامزد بشوید؛ چون من مطمئنم که اگر در مورد سابقه مبارزاتی و سیاسی خودتان برای مردم صحبت کنید و آنها کاملا شما را بشناسند و پی به توانایی های شما ببرند، به شما رأی خواهند داد. در جواب ام گفت: بودم بودم، حساب نیست؛ هستم هستم، حساب است.
کد خبر: ۴۷۲۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۲

یکی از همان روزها دو نفر از برادرها خسته و تشنه از روستایی برگشته و به پشت مسجد رفته بودند؛ به خیال خودشان جایی که کسی آنها را نمی دیده، داشتند آب می خوردند. حاج آقا طالبیان از راه رسیده و با ناراحتی گفته بود: عزیزان من! این چه کاری است که شما می کنید؟! شما به خاطر این که من به مجلس بروم، عملی واجب را ترک می کنید و می روید برای من تبلیغ می کنید؟! اگر برای من است، اگر مرا دوست دارید، دیگر این کار را نکنید. روزه بر شما واجب است.
کد خبر: ۴۷۲۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۱