نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطرات «جمشید امیری» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
یکی از بچه‌ها بدون استفاده از دستگاه مین‌یاب در مسیر جاده به آرامی پیش می‌رفت و جاهای مشکوک را بررسی می‌کرد. بعد از تلاش زیاد، یک مین را پیدا کرد که در نوع خود بی‌نظیر بود...
کد خبر: ۴۲۰۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۱

خاطرات « علیرضا سنگ‌سفیدی» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه؛
روز عملیات مرصاد مجروحین زیادی به اورژانس آوردند. یکی از مجروحین حال بسیار وخیمی داشت. تیر به گلویش اصابت کرده بود. نظرم را جلب کرد. اشک در چشمانش حلقه زده بود و حالت خنده‌ای بر لب داشت...
کد خبر: ۴۲۰۵۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۱

دهم بهمن ماه را با خاطره ای از «شهید» آغاز می کنیم
امروز بیست و یکم فروردین 1365 هم اكنون در ادوات و در پيش خمپاره اندازه ها هستم پاتك هاي دشمن همچنان بر روي ارتفاع سه پستانك و بابا هادي ادامه دارد. وستانم مشغول شليك خمپاره 82 هستند در يك لحظه صداي مهيب مرا به خود آورد و به همراه آن صداي فريادي بلند شد بله سه تن از دوستانم در ابتدا بر اثر منفجر شدن گلوله در داخل قبضه 82 مجروح شدن ما آنها را سريعاْ ...
کد خبر: ۴۲۰۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۰

معرفی کتاب
کتاب «مجنون کربلای 5» به قلم «محمدرضا تاجیک» که درباره زندگی، خاطرات و تصاویر «شهید محمدرضا تاجیک» کارمند شهید شهرداری «ورامین»پرداخته است. که انتشارات «لمپا» آن را در نوبت اول ...
کد خبر: ۴۲۰۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۱

شهید والامقام مسعود شحنه
چند تا سیب انداختن توی بشکه آب تا وقتی من می‌رم آب بیارم وسوسه بشم و اونا رو بخورم اما نخوردم
کد خبر: ۴۲۰۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۰

سردار شهید علی یار شول به روایت مادر؛
علی یار با بقيه‌ي بچه‌هايم فرق داشت. نه مثل آن‌ها بي‌تابي و بي‌قراري مي‌كرد، نه مريض مي‌شد، نه بي‌خواب و ناآرام بود. اصلاً وقتي علي يار به دنيا آمد، زندگي ما از اين رو به آن رو شد. وضعمان بهتر شد.
کد خبر: ۴۲۰۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

در سالروز شهادت شهيد محمد يوسفي رهني
وصيت نام هاي شهداء بگيريد و آنان را بخوانيد وبه آن عمل كنيد ونگذاريد كه خون آنان پيمال شود كه آنان در روز آخرت جلوي شما را خواهند گرفت شما مشغول خون شهيدان هستيد
کد خبر: ۴۲۰۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۱

در سالروز شهادت شهيد اسماعيل تقي زاده
کد خبر: ۴۲۰۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

در سالروز شهادت شهيد رحمت الله طلايي نژاد
کد خبر: ۴۲۰۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

مراسم شب خاطره با حضور راویان انقلاب و دفاع مقدس
پنج شنبه 1396/11/19 همزمان با نماز مغرب و عشاء, مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شهرک بوستان
کد خبر: ۴۲۰۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

کشوری که ما در آن زندگی می کنیم، متعلق به همه است. همه در برابر حفظ و نگهداری آن مسئولند و این، وظیفه ی یک قشر خاص از افراد جامعه نیست.
کد خبر: ۴۲۰۳۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۸

در اين جا بگويم كه خاطرات براي نوشتن زياد است ولي من توان آن را ندارم و ديگر اينكه شايد تمام سطح زمين را بتوان نوشت كم باشد ...
کد خبر: ۴۲۰۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

در سالروز شهادت شهيد احمد محمدآبادي
یکی از عوامل مهم پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن وحدت کلمه می باشد
کد خبر: ۴۲۰۳۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

شهید والامقام مجید شحنه
گفتم:«خدایا! بچه هام کوچکن و نمی تونن کاری برای انقلاب کنن، کمک کن اینا که با نام حلال و زحمت کشیده بزرگ شدن در این راه قدم بردارن!».
کد خبر: ۴۲۰۳۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

تصاویری از روز های زمستانی و برفی جبهه ها و عکس های یادگاری شهدا و رزمندگان استان سمنان
روز های زمستانی و برفی جبهه ها و تصاویر رزمندگان و شهدای استان سمنان
کد خبر: ۴۲۰۳۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۸

نویسنده علی رضا کلامی
خیلی ها فهمید که دنیا بال پروازش را بسته و از جمله سعید که قاطی آنها شده بود. آن هم با حالی خوشی که داشت. همراه بود و پایه وقت هایی که دنبال بهانه ای می گشتیم برای دم گرفتن و سینه زدن.
کد خبر: ۴۲۰۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۸

به مناسبت سالگرد عروج عاشقانه جانباز شهید حاج علی شکر الهی
جانبازیش باعث نشد تلاشش رو از دست بده ، در زمینه های کار و تحصیل و... خلاصه هر کاری که وارد میشد موفق بود . ساعت ها روی ویلچر می نشست ، برای حرکت دادن ویلچر از کسی کمک نمیخواست! می گفت نمی خوام کسی به خاطر من اذیت بشه.
کد خبر: ۴۲۰۳۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۹

حاج کاظم گفت: «من یک پاسدار هستم و عاقبت کارم یا شهادت است یا اسارت و یا معلولیت. نمی خواهم وقتی در جنگ هستم شما را نگران و آزرده خاطر ببینم.»
کد خبر: ۴۲۰۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۷

نویسنده یار محمد عرب عامری
از ماشين پياده شد و آن ها را از هم جدا كرد. چند دقيقه اي با آن ها حرف زد و بعد از جيبش شكلات در آورد و به هر كدام يك شكلات داد. صورتشان را بوسيد. آنها هم صورت يك‌ديگر را بوسيدند و دنبال كارشان رفتند.
کد خبر: ۴۲۰۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۷

خاطرات
هر وقت خبر شهادت، شهیدی را می‌شنید اشک در چشمانش حلقه می‌زد و از این که شهادت نصیب او نشده بود ناراحت می‌شد.[1]
کد خبر: ۴۲۰۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۰