ولادت شهید امیر علی گروسی در نوزدهم تیرماه
من از ابتدای زندگی یک کارگر ساده بودم وبا کارگری امرار معاش می کردم و در منطقه "مرد آباد" که به "ماهدشت" هم معروف است، زندگی می کنم. قبل از انقلاب زندگی بسیار سختی داشتیم، با وجود اینکه ما کارگر بودیم و بر روی زمینهای کشاورزی می کردیم ، باید به رزیم ملعون مالیات هم می دادیم. با دستمزدهای کم زندگی به سختی می گذشت و هر گاه اعتراض هم می کردیم ،جواب ما را تیمسار با تازیانه می دادند . هنوز هم آپار شلاق های تیمسار در بدن ما وجود دارد و برای این ادعا شاهدان زیادی داریم . ..
شهیدی از مرد آباد البرز که مردانه جنگید؛ شهید امیر علی گروسی

نوید شاهد البرز:

"شهید امیرعلی گروسی" فرزند قربانعلی در تاریخ نوزدهم تیر ماه 1346 در کرج در خانواده ای معتقد به دین اسلام و مذهبی دیده به جهان گشود . وی دوران کودکی را در آغوش گرم کانون خانواده سپری کرد، در سن هفت سالگی جهت کسب علم و دانش به مدرسه رفت و تا کلاس سوم ابتدایی در یکی از مدارس مردآباد کرج تحصیل نمود و سپس به دلیل مشکلات مالی خانواده ترک تحصیل نمود و برای کمک به خانواده به همراه پدر مشغول به کار کشاورزی شد تا از این طریق بخشی از مایحتاج زندگی خانواده اش را تامین کند .

ایشان یکسال با بسیج همکاری داشتند و با شروع جنگ به صورت داوطلب از طریق بسیج به جبهه اعزام و در تاریخ شانزدهم آبان 1362 در منطقه پنجوین بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل گردید.

زندگی نامه شهید علی گروسی بروایت از پدر

"ضمن تقدیر و تشکر و با عرض سلام و با آرزوی موفقیت به تمام خدمتگزاران به دین اسلام و این آب و خاک مخصوصا به رهبر انقلاب و با درود و تهنیت به روح بلند و ملکوتی رهبر فقید، امام خمینی.

من از ابتدای زندگی یک کارگر ساده بودم وبا کارگری امرار معاش می کردم و در منطقه "مرد آباد" که به "ماهدشت" هم معروف است، زندگی می کنم. قبل از انقلاب زندگی بسیار سختی داشتیم، با وجود اینکه ما کارگر بودیم و بر روی زمینهای کشاورزی می کردیم ، باید به رزیم ملعون مالیات هم می دادیم. با دستمزدهای کم زندگی به سختی می گذشت و هر گاه اعتراض هم می کردیم ،جواب ما را تیمسار با تازیانه می دادند . هنوز هم آپار شلاق های تیمسار در بدن ما وجود دارد و برای این ادعا شاهدان زیادی داریم .

من با چنین وضعی خانواده را اداره می کردم و مشخص است که نمی توانستم زیاد به وضعیت تحصیل فرزندانم رسیدگی کنم.

من شهید علی گروسی را برای چند سال به مدرسه فرستادم ولی بر اثر فقر مالی نتوانستم موجب ادامه تحصیل بیشتر او شوم. پس از پیروزی انقلاب آزادی پیدا کردیم و از یوق قلدرها آزاد شدیم. زمین کشاورزی اجاره می نمودم و با فرزندم بر روی آن فعالیت می نمودیم. به دستور امام برای تشکیل بسیج وی در بسیج نام نویسی نمود. روزها فعالیت کشاورزی و شبها در بسیج پاسداری می نمود تا جنگ شروع شد.

امام عزیز دستور دفاع دادند و واجب عینی اعلام نمودند. شهید کشاورزی را رها نمود و عازم جبهه گردید. چون سنش کم بود قبول نمی کردند ولی با تلاش و التماس عازم جبهه گردید و چندین بار به جبهه رفت و آمد کرد. بعد از چند بار مجروحیت در 16 آبان سال 1362 در پنجوین به شهادت رسید.

شهیدی از مرد آباد البرز که مردانه جنگید؛ شهید امیر علی گروسی

وقتی که عازم جبهه بود، می گفت: مادر می خواهم بروم عمویم را از زندان بغداد آزاد نمایم. یکی از برادران من که عموی شهید علی گروسی محسوب می شود، در جبهه حق علیه باطل شهید شده است و برادر دیگرم ده سال اسیر زندان بعث عراق بوده است ولی آنچه باعث تسلای دل ما خانواده شهداست، شهادت در راه اسلام عزیز است و آروزی ما این است که قانون اسلام اجرا گردد و در مملکت ما اسلام حکمفرما باشد. درست است که صدام با همکاری امریکا شهدا را به شهادت رسانده است، تا اسلام و انقلاب را نابود کند ولی به صراحت عرض کنم هرکس به نحوی قانون اسلام را زیر پا می گذارد و هر مسئولی که شاهد بی عدالتی می شود و فریاد نمی زند، مسئول خون شهداست .

تاریخ تولد شهید "امیر علی گروسی" فرزند قربانعلی گروسی 1346 شمسی می باشد و تحصیلاتش در حد ابتدایی و در مدرسه معروف به "مدرسه تاج مردآباد" بود . از ویژگی های به خصوصی که شهید داشت می توان به این موضوع اشاره کرد که از اول نوجوانی بچه بسیار با خلوصی بود و در با خانواده اش مهربان و زحمت کش بود. محیط خانوادگی ما اسلامی و متدین است با اینکه از جهت مادی بسیار تهی دست و بر اثر داغ برادر جوان و فرزند تا حدودی شکسته شده ایم ولی در ایمان و اعتقاد بسیار محکم هستیم .

شهید در وصیتش که با خونش اغشته شده بود، سفارش نموده بود که ما هرچه داریم از امام عزیز داریم. مبادا دست از یاریش بردارید و به تمام شما سفارش می نمایم که حجاب و حدود اسلام را رعایت نمایید و اگر خواستید برای من گریه کنید به مظلومیت سیدالشهدا گریه کنید . مبادا اسلحه من را زمین بگذارید .

بر اثر همین وصیت بعد از شهادت فرزندم شهید امیر علی گروسی من عازم جبهه شدم تا تفنگ به زمین افتاده او را بردارم و نگذارم ارمانهایش از بین برود و خونش پایمال شود.به مدت شش ماه در جبهه بودم .

در پایان اینجانب قربانعلی گروسی پدر شهید امیر علی گروسی آروزی پیروز شدن اسلام بر کفر جهانی را دارم . از خداوند منان مسئلت دارم طول عمر به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای مرحمت دارد و تمام مسئولینی که قصد خدمت به دین و مملکت را دارند.

خداوند از جمیع بلایا محفوظ بدارد و آن کسانیکه با لباس خدمت قصد خیانت به این انقلاب را دارند، خداوند رسوا و نابود گرداند . خداوند توفیق مرحمت فرماید تا بتوانیم خون شهدا و پرچم خونین اسلام را برافراشته نگهداریم .

منبع: پرونده فرهنگي شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنري

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده