به جاى عزادارى، جشن بگيريد و شيرينى پخش كنيد

««بسم الله الرحمن الرحيم »»

 اين وصيت نامه در تاريخ 23/11/1362 نوشته شده است

الم تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل (ع) الم يجعل كيدهم فى تضليل و ارسل عليهم طيرا ابا بيل(سوره فيل )

اينجانب مسلم سليمى فرزند قاسم تاريخ متولد1346 با شماره شناسنامه 752 بنا به وظيفه شرعى كه دارم عمل كرده و اين وصيت نامه ناقابل را مى نويسم.

به نام خداوندى كه رحمت بيكرانش  سراسر و جود عالم را در بر گرفته است به نام معبودى كه رحمان است و رحيم جبار است و كريم قهار است و قهور.

به نام پروردگارى كه از سلاله پاك رسولان را برگزيد تا كاروان در ظلمت فرو رفته را به سوى نور حلاليت و درماندگان در وادى ستم را به سر منزل عدالت رساند و به خدايى كه بر انسان برترى شد تا راه حق و حقيقت را شناسد.

و به نام  الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود به يگانه منجى عالم بشريت حضرت ولى عصر و با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب ابراهيم زمان خمينى بت شكن نائب بر حق امام زمان يگانه پرچمدار انقلاب اسلامى و با سلام به رزمندگان سلحشور اسلام به كفر ستيزان عدالت.

سلام و درود خدا بر اين اولياء خالص او كه‌ با ايثار قطره قطره خون خويش نهال اسلام را آبيارى كردند و سلام خدا و مقربان او بر تو اى حسين اى درس آموز ايثار وشهادت.

با سلام به تمام خانواده هاى شهدا و اسرا و معلولين و مجروحين به آنهايى كه خانواده خود را مى‌گذارند و به يارى اسلام ميشتابند .

خداوند قربانى آنها را قبول فرمايد و اكنون رسيدم خدمت پدر مادر عزيزم :

پدرم از اينكه موقع رفتن از شما خدا حافظى نكردم متأسفم چون  موقعيت طورى معلوم مى كرد كه نمى بايست كسى خبر دار شوند پدر سفارش دارم :

كه اگر خداوند شهادت را نصيبم كند هيچ ناراحت نباشيد به همه همسايگان بخصوص مادرم تبريك بگوييد و به جاى پخش خرما و عزادارى جشن بگيريد و شيرينى پخش كنيد .

و تو اى مادر عزيزم حال وقت آن رسيد كه تو زينب وار خود را نشان دهى و مادرم كوه باش و چون كوه استقامت كن لحظه اى از نام و ياد خدا غافل مباش در راه دين بكوش كه هر چه سعى كنى باز هم كم است .

پدر مادرم من در زندگى رنج فروان به شما دادم اميدوارم بعد از رفتنم مرا حلال كنيد و پدراز همه همسايگان و قوم و خويشان براى من حلاليت بطلبيد .

مادرم هر گونه افسردگى و ناراحتى مطمئنا باعث عذاب روح من مى شود خوشحال و اميدورا باش مادرم پسر خوبى براى شما نبودم اميدوارم مرا عفو كنى.

اى مادر تو در مقابل فاطمه زهرا سر بلند هستى و اى برادران عزيز هوشيار باشيد و غير اسلام و قرآن به چيز ديگرى فكر نكنيد و شما را سفارش مى كنم به اخلاص و دعاها به قول امام ما هر چه داريم از اين دعا هاست .

پدر عزيز اگر از طرف بنياد شهيد چيزى به من دادن مقدار براى دفن من و خير و هفتم بكنيد و اضافه را به جبهه كمك نماييد و محل دفن من در انتهاى چهار مردان در بهشت زهرا است و ضمنا من پدر عزيز 3 وصيتنامه نوشتم فقط همين كه به خانه مى فرستم قبول باشد و ديگر وقت خداحافظى است.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر  بيافزاى

رزمندگان اسلام نصرت عطائ بفرما

««مسلم‌سليمى »»

منبع: اسناد و مدارک موجود در آرشیو بنیاد شهید و امورایثارگران استان قم.