گفتگو با دبیر هیئت آزادگان استان اردبیل؛
نوید شاهد - «شهید حاج علی اکبر ابوترابی که با ما در یک اردوگاه بود، با دیدن وضعیت وخیم اسرای اردوگاه وضو گرفت و رو به قبله نشست و پس از نماز و عبادت، دستهایش را رو به آسمان کرد و گفت: خدای من صورتم را به خاک می‌گذارم و تا در این اردوگاه باز نشود، صورت از خاک سجده برنمی‌دارم. هنوز یک ساعت از شیون و التماس حاج ابوترابی به درگاه خدا نگذشته بود که ....» این بخشی از خاطرات آزاده سرافراز غضنفر محّبی است که در ادامه می‌خوانید.


خاطره‌ زیبای یک آزاده از اردوگاه/دعایی که زود مستجاب شدگفتگو با غضنفر محّبی مرد روزهای اسارت و سختی دیروز وارشد و پیشکسوت امروزدبیر هیئت آزادگان استان اردبیل
به گزارش نوید شاهد استان اردبیل؛ در آستانه سالروز بازگشت غرور آفرین آزادگان به میهن اسلامی، به یاد روزهای شیرین در دفتر خاطرات کشورمان، یادی میکنیم از حماسه سازان سنگرهای هشت سال دفاع مقدس که شجاعانه در صحنه تن به تن میدان نبرد، با رشادت و شجاعت بی بدیل‌شان پیروزی و سربلندی را برای ایران اسلامی به ارمغان آوردند و در طول جنگ و بعد از آن، سختیها و مشقتهای اسارت را به جان خریدند و نگذاشتند راه شهدا و هدف شهدا ناتمام بماند. آزادگان در سینه هایشان گنجینه ای از لحظات ناب عشق و ایثار و حماسه دارند که تا همیشه تاریخ در یادها و خاطرات، سینه به سینه و نسل به نسل، منتقل خواهد شد.

غضنفر محبی ایثارگر و آزاده کشورمان و دبیر هیئت آزادگان استان اردبیل، در سن سیزده سالگی در عملیات والفجر 4 مرحله 3 ، به مدت 7 سال به اسارت رژیم بعثی درآمد. این آزاده عزیز اکنون یکی از کارآفرینان ایثارگر است.

خاطره‌ زیبای یک آزاده از اردوگاه/دعایی که زود مستجاب شد


خاطره‌ای زیبا از اردوگاه

محبی گفت: یک هفته بود که رژیم بعثی اردوگاه را تحریم کرده بود، تحریم غذایی و ممنوعیت استفاده از سرویس‌های بهداشتی، حمام و هوای آزاد، بچه‌های اردوگاه را به ستوه آورده بود. کم کم طاقت و تحمل بچه‌ها تمام شد، حال تعدادی از اسرا وخیم بود، گرسنگی و تشنگی امان بچه ها را بریده بود. در این هنگام شهید حاج علی اکبر ابوترابی که با ما در یک اردوگاه بود، با دیدن وضعیت وخیم اسرای اردوگاه وضو گرفت و رو به قبله نشست و پس از نماز و عبادت، دستهایش را رو به آسمان کرد و گفت: خدای من صورتم را به خاک میگذارم و تا در این اردوگاه باز نشود، صورت از خاک سجده برنمی‌دارم. هنوز یک ساعت از شیون و التماس حاج ابوترابی به درگاه خدا نگذشته بود که در کمال تعجب همه دیدیم که سربازان رژیم بعثی در اردوگاه را باز کردند و بچه‌های اردوگاه صدای الله اکبرشان بلند شد و همه به بیرون از اردوگاه دویدند، بعدها فهمیدیم که از استخبارات آمده و گفته بودند چون حاج ابوترابی سید هستند و شاگرد امام خمینی (ره) بودند بنا به ترسی که از حضرت امام داشتند درهای اردوگاه را باز کردند.

پیامتان به نسل امروز

این آزاده سرافراز ادامه داد: بنده وقتی به اسارت دشمن درآمدم یک نوجوان 13 ساله بودم، در اوج روزهای طلایی عمر و آرزوهایمان، ولی آنقدر اعتقاداتمان به دین اسلام و ائمه اطهار محکم و قوی بود و نسبت به خاک وطنمان تعصب و علاقه داشتیم که تحمل همه مشقتها و سختیهای جنگ برایمان آسان می‌شد. در حال حاضر هم جوانان مملکت ذخایر با برکت انقلاب هستند، پیش بردن اهداف نظام در دست جوانان و نسل امروز است.

وی پیام خود به نسل امروز را اینچنین بیان داشت: در همه حال خدا را فراموش نکنند، توکلشان به خدا باشد و دست به دامن ائمه اطهار باشند و از این بزرگواران در زندگی مدد بگیرند .

محبی گفت: این مشکلات اقتصادی که اکنون در جامعه حاکم است در اثر تحریم و توطئه دشمن است، باید همانند دوران هشت سال دفاع مقدس قوی و محکم باشیم تا از این مرحله از مشکلات نیز عبور کنیم.

سخن آخر

مرد روزهای سخت اسارت در پایان گفت: در آن برهه، زمانی که جوانان مملکت با ایثار و از جان گذشتگی خود نگذاشتند حتی یک وجب از خاک کشور به دست دشمن بیافتد، اکنون هم در این مرحله از اوضاع اقتصادی کشور، ما همچنان در کنار مردم و مسئولین هستیم تا وضعیت معیشت مردم بهبود پیدا کند. همچنین پشتیبان رهبر عزیزمان هستیم که وجودش مایه خیر و برکت مملکت و نظام اسلامی‌مان است.

انتهای پیام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده