نوید شاهد – مادر شهید «شعبان مربی‌طزره» نقل می‌کند: «حالتش خیلی فرق کرده بود. چهره‌اش نورانی شده بود. به این باور رسیده بودم که شهید می‌شود. عید قربان در عملیات مرصاد شهید شد و عید غدیر، پیکر او را آوردند.» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت می‌کند.

پسرم را در عید قربان، برای خدا قربانی کردم / مرداد

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید شعبان مربی‌طزره دوم فروردين‌ماه ۱۳۴۹ در شهرستان نکاء به دنيا آمد. پدرش علی‌‌اصغر و مادرش ليلا نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. پنجم مردادماه ۱۳۶۷ در اسلام‌‌آباد غرب توسط نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بر اثر اصابت گلوله به سر، شهيد شد. مزار وی در گلزار شهدای روستای طزره از توابع شهرستان دامغان واقع است.

 

این خاطره به نقل از مادر شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

پسرم را در عید قربان، برای خدا قربانی کردم
قیم بچه‌ها بودم ولی سواد چندانی نداشتم و به جای امضا از مهر استفاده می‌کردم. او که شانزده ساله بود وقتی برای ثبت نام مراجعه کرد، از او رضایت‌نامه می‌خواستند. بدون اطلاع من، با زدن مهر پای برگه اعزام، جواز ورودش به جبهه را برای خودش تضمین کرد. بعد از حضور چند روزه در منطقه، تازه از رفتنش خبردار شدم. وقتی هم مرخصی می‌آمد، هنوز ده روز نشده بود دوباره برمی‌گشت.

آخرین باری که می‌رفت، گفتم: «مادر! نرو!» گفت: «نترس مادر! من لیاقت شهید شدن ندارم. تازه اگر هم شهید بشم بهتر از اینه که تو رخت‌خواب بخوابم و بلند نشم!» حالتش خیلی فرق کرده بود. چهره‌اش نورانی شده بود. شب تو خواب حرف می‌زد. می‌گفت: «الان میان ما را شهید می‌کنن!» از خواب بیدارش کردم و گفتم: «شعبان! چرا داد و فریاد می‌زدی؟» گفت: «خواب می‌دیدم.» ولی برایم تعریف نکرد.

دلم آرام و قرار نداشت. اضطراب سر تا پای وجودم را گرفته بود. هر شب گریه می‌کردم. انگار به این باور رسیده بودم که شهید می‌شود. عید قربان در عملیات مرصاد شهید شد و عید غدیر، پیکر او را آوردند و سه روز بعد هم تشییع شد.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده