خاطرات شهید «شهمراد ابدالی چراغ» به نقل از فرزندش؛
يکشنبه, ۰۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۸
فرزند شهید «شهمراد ابدالی چراغ» در بیان خاطرات پدرش می گوید: پدرم زمانی که به جبهه رفت یک نوار کاست به مادرم داد که آن را نگه دارد. بعد از شهادتش متوجه شدیم که وصیتنامه خود را روی آن ضبط کرده و تنها یادگار پدرم بود.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید شهمراد ابدالی چراغ، یازدهم تیر۱۳۳۰، در روستای چراغ از توابع شهرستان دلفان به دنیا آمد. پدرش پاپی‌احمد و مادرش کشور نام داشت. او کشاورز بود و در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. در سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد و صاحب پنج پسر شد. بعد از انقلاب به عنوان بسیجی در جبهه‌ها حضور یافت و در بیست و یکم آذر۱۳۶۵، با سمت راننده تانکر نفتکش در بوکان، بر اثر سوختگی توسط اعضای گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.

تنها یادگار پدرم یک نوار کاست بود

فرزند شهید در بیان خاطرات پدرش می گوید:

روزهای آخر مرخصی پدرم که میخواست برای همیشه ما را تنها بگذارد و به جبهه برود. یک ضبط صوت کوچک داشتیم که آن را برداشت وارد اتاق شد. من هم به دنبال پدرم وارد اتاق شدم. همه اهل منزل خواب بودند به جز من. کنجکاو بودم و خواستم بدانم که پدرم میخواهد چکار کند،

او به من گفت: تو هم مثل همه ی برادرانت که خوابیدند برو بخواب اما من گفتم: خوابم نمیبرد، می خواهم پیش شما بشینم. گفت: پس بیا داخل و ساکت بشین و هر چیزی که می شنوی پیش مادرت نگویی!گفتم: باشه، در اتاق را بست و قرآن را از بالای طاقچه برداشت و نشست چند صفحه قرآن خواند و بعد ضبط را روشن کرد.

به من گفت: ساکت بشین و حرف نزن. من هم گفتم چشم، گفت میخواهم صدای خودم را ضبط کنم. آخر حرفهای پدرم بود که مادرم در اتاق را زد و پدرم با عجله ضبط صوت را خاموش کرد و رفت و در اتاق را برای مادرم باز کرد. 

مادرم از او پرسید این وقت شب چرا بیدارید؟ داری چکار میکنی؟ پدرم را قسم داد و او گفت: دارم برای یکی از رفقایم صدای خودم را ضبط میکنم، نوار کاست را درآورد دست مادرم داد و گفت: این را پیش خودت نگهدار تا روزی که من برگردم. ولی دیگر برنگشت و آن نوار کاست که جا گذاشت جز یک وصیت نامه چیز دیگری نبود.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده