شهید «قربانعلی سعیدی» در قسمت دوم وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «پدر و مادر عزيزم به خدا سوگند تا خون در رگهايم است با دشمنان خدا و قرآن و اسلام تا آخرين نفسی كه تنفس می‌كنم و تا آخرين قطره خونم كه در بدن دارم با اين مزدوران بعثتی صهيونيستی كه دشمنان خدا هستند.»

تا خون در رگهايم است، با دشمنان خدا، قرآن و اسلام مبارزه می‌کنم

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید قربانعلی سعیدی، یادگار «فتح‌الله» و «بهجت» سوم شهریورماه سال 1345 در شهرستان تهران به دنیا آمد. او دانش آموز دوم متوسطه بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر بیست و دوم فروردین ماه سال 1362 با سمت خمپاره‌انداز در ابوغریب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به گردن و سر به شهادت رسید. پیکر او را در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپردند.

 قسمت دوم متن وصیت‌نامه شهید «قربانعلی سعیدی» را در سالروز شهادتش مرور می‌کنیم:

مادرجان؛ خودت مي‌دانی كه من دنباله گم شده‌ای می‌گردم كه هنوز در پی آن هستم كه همان خدا است اميدوارم كه با شهادتم آن گم شده را پيدا كنم. مادرجان وقتی به عكس‌های شهدا نگاه می‌كنم به خدا قسم خجالت می‌كشم كه به خودم بگويم كه من هم يک رزمنده هستم، به خودم می‌گويم خدا چرا من هم شهيد نمی‌شوم و يا وقتی كه يكی از خانواده‌های شهدا يا پدر و مادر و يا خواهر و يا برادر شهيدی را می‌بينم به خدا قسم خجالت می‌كشم كه در روی آنها بنشينم يا به آنها بگويم كه من هم يک رزمنده اسلام هستم.

پدر و مادر عزيزم به خدا سوگند تا خون در رگهايم است با دشمنان خدا و قرآن و اسلام تا آخرين نفسی كه تنفس می‌كنم و تا آخرين قطره خونم كه در بدن دارم با اين مزدوران بعثتی صهيونيستی كه دشمنان خدا هستند. به جنگ با آنها بر مي‌خيزيم و با اين مزدوران تا آخرين نفس مي‌جنگم و سوگند به خداوند متعال راه كربلا را باز مي‌كنيم و به ياري مسلمانان و محرومان جهان مي‌رويم.

مادر توصيم به شما خانواده عزيزم اين است كه صبر و استقامت داشته باشيد و شما را به تقوای را كه پيشه خود كنيد و نيز اگر شهيد شدم بر مزار من گريه نكنيد و خدا را شكر كنيد كه هديه‌اي كه خداوند به شما خانواده عزيز عنايت فرموده است به خوبي از آنها نگهداري كرده و خداوند متعال عطا كرده و نيز دوست ندارم كه كسي كه به خدا و اين انقلاب و امام عزيز اعتقاد ندارد و به اسلام و قرآن اعتقاد ندارد در تشيه جنازه من شركت نمايد.

از شما پدر و مادر عزيزم خواستارم كه بازوي پُر توان اين نائب بر حق امام خميني را بگيريد و او را دسته تنها مگذاريد و نيز توصيم به شما پدر و مادر عزيزم اين است كه برادرهايم و پسرخواهرم عليرضا را به آنها قرآن را ياد دهيد و آنها را تربيت اسلامي نماييد، چون مادر بعد از ما اين عزيزان آينده انقلاب و آينده اسلام هستند و اينها هستند كه پيام ما ملت مظلوم را به جهانيان مي‌رسانند و رسالت ما را آنها به پايان مي‌رسانند.

توصيم به شما برادرهاي عزيزم اين است كه درس‌هايتان را به خوبي بخوانيد، مي‌دانم كه شما هم آرزو داريد به جبهه بياييد ولي شما عزيزان با درس‌خواندنتان هم مبارزه با دشمن خدا است آن هم درس خواندن در راه صحيح.

و نيز توصيم به شما پدر و مادر عزيزم اين است كه در اين دعاهايي كه برگزار مي‌شود، شركت كنيد. چون به قول امام عزيزمان همين دعاها و گريه‌ها بودن كه اين انقلاب را به اينجا كشاندن و اميدوارم كه ما رزمندگان را هم دعا كنيد چون خيلي ماها محتاج دعاها و گريه‌هاي شما امت عزيز هستيم، مادرجان از آخرسر از حضور پُر مهر و محبت شما مرخص مي‌شوم و شما را به خداوند متعال مي‌سپارم.

مادرجان ديگر شما را به خدا مي‌سپارم و تنها از شما مي‌خواهم كه امام را دعا كنيد و او را تنها نگذاريد.

والسلام عليكم و رحمه بركاته/ قربانعلي سعيدي

خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي حتي زمان مهدي/ خميني را نگهدار

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده