برگی از خاطرات شهید دولت، ناصرخانی؛
«پسرم در نامه نوشته بود، مادر من را ببخش که به شما نگفتم که به جبهه می‌روم، هر وقت جایم معلوم شد، برایت نامه می‌نویسم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «ناصر باباخانی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

مادر! مرا ببخش که نگفتم به جبهه می‌روم
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید ناصر باباخانی، سی‌ام شهریور ماه سال ۱۳۴۵، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش نجف، راننده بود و مادرش بانوعزیز نام داشت و تا اول راهنمایی درس خواند. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، یکم آذر ماه سال ۱۳۶۱، در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

مادر! مرا ببخش که نگفتم به جبهه می‌روم

بانوعزیز شاه‌محمدی مادر شهید ناصر باباخانی روایت می‌کند: پسرم در نامه نوشته بود، مادر من را ببخش که به شما نگفتم که به جبهه می‌روم، هر وقت جایم معلوم شد، برایت نامه می‌نویسم.

پسرم در نامه خودش نوشته بود عکس خواهرزاده‌هایش را برایش بفرستم و همچنین نوشته بود اینجایی که ما هستیم چهارده - پانزده کیلومتر به کربلا مانده ان‌شاءالله آن‌جا را می‌گیریم و می‌آییم.

هم‌سنگرش از جبهه که برگشت پیشم آمد و گفت پسرت از حمام که آمد گفت غسل شهادت کرده‌ام.

یک شب هم آقای مهدوی آمد و گفت ناصر شهید شده است با شنیدن خبر شهادت فرزندم فقط گفتم خدایا فقط پدرش را برسان، خدا همه شهدا را بیامرزد و امام را برایمان نگه دارد.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده