انتشار همزمان با فرارسیدن طولانی‌ترین شب سال
چهارشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۰
سهراب سپهری در سروده‌ای می‌گوید: «من اناری را می‌کنم دانه؛ به دل می‌گویم خوب بود این مردم دانه‌های دلشان پیدا بود» گویی رزمندگان و شهدای دوران دفاع مقدس از همین جنس بودند. همزمان با فرارسیدن شب یلدا، خاطراتی زلال از چگونگی سپری شدن بلندترین شب سال توسط رزمندگان در جبهه‌های جنگ تحمیلی و آزدگان را در دوران اسارت مرور کرده‌ایم.

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، آخرین شب پاییز که با نام «یلدا» شناخته می‌شود از روزگاران قدیم تا امروز  شبی متفاوت با دیگر شب‌های سال در میان ایرانیان به حساب می‌آمد. رزمندگان هم در جبهه این شب را فراموش نمی‌کردند و به هر نوعی سعی می‌کردند مراسم‌های مربوط به شب یلدا را به جا آورند. البته در همه مراسم‌ها یک شباهت وجود داشت. آن‌ هم اینکه در تمام مناسبت‌ها یادی از دوستان شهیدشان می‌کردند و برپایی این مراسم‌ها به نوعی زنده نگه داشتن نام و یاد دوستان شهیدشان هم بود.

شب یلدا با آنانی که دانه‌های دلشان پیدا بود

زنده نگه‌داشتن سنت‌های دینی و ملی در مناطق عملیاتی و اردوگاه‌هایی که اسرا در آنجا نگه‌داری می‌شدند، با معنویت رزمندگان پیوند می‌خورد و حال و هوای خاصی به آن‌ها می‌بخشید. به طور مثال در محرم و در دسته‌های عزاداری که داخل جبهه برپا می‌شد عکس دوستان‌ شهیدشان را بر دست‌ می‌گرفتند یا روی علم‌ها می‌زدند یا در لحظه تحویل سال عکس دوستان شهیدشان را بر سفره هفت‌سین می‌گذاشتند تا سال را با یاد و خاطره این عزیزان تحویل کنند. در شب یلدا هم این سنت رعایت می‌شد. رزمندگان در طولانی‌ترین شب سال عکس دوستانشان که شهید شده بودند را تهیه می‌کردند و بر سفره‌ای که به مناسبت شب یلدا چیده شده بود، می‌گذاشتند. به مناسبت فرارسیدن طولانی‌ترین شب سال، خاطرات چند رزمنده و آزاده جنگ تحمیلی از شب یلدا در دوران هشت سال دفاع مقدس را مرور کرده‌ایم.

همزمانی شب یلدا با عملیات کربلای 4

دی ماه سال 1365 به دلیل انجام عملیات‌‌کربلای4 ماه مهمی برای رزمندگان بود. «فولادزاده» هم یکی از رزمندگانی بود که خودش را برای انجام این عملیات آماده می‌کرد ولی پیش از انجام عملیات، او و دیگر رزمندگان مراسم شب یلدا را در سنگرشان برگزار کردند. آنها در سنگری که مساحتش به 10 متر هم نمی‌رسید به سختی دور هم نشستند و سفره‌ای پهن کردند و در آن آینه، قرآن، کاسه آب و اسلحه گذاشتند و در کنار تمام اینها عکس همرزمان شهیدشان را هم جای دادند تا شب خاطره‌انگیزی را رقم بزنند. شبی که با سایر شب‌های یلدایی که تا به حال در آن حضور داشته بودند فرق می‌کرد و تک تک لحظاتش مثل یک فیلم کوتاه در ذهنش مانده است.

او درباره تهیه میوه‌های شب یلدا گفت: ‌در آن شب توسط یکی از بچه‌های «اهواز»، هندوانه‌ای تهیه شد، من نیز تخمه و پسته‌ای را که یک ماه قبل در مرخصی تهیه کرده بودم، در سفره گذاشتم و بچه‌های «شمال» هم چند دانه ازگیل و گلابی جنگلی آوردند. سوغات بچه‌های «طارمِ زنجان» هم زیتون بود.

«فولادزاده» نیز خاطره‌اش از شب یلدا را اینگونه به پایان ‌رساند: همگی با خواندن دو رکعت نماز از خدای بزرگ خواستیم تا در این شب که جزء فرهنگ ملی و باستانی ما است و خانواده‌های ایرانی در کنار هم جمع‌شده‌اند ما را دعا کنند تا در این عملیات مهم پیروز شویم؛ چه حالت روحانی و وصف‌ناشدنی بود وقتی بچه‌ها با دادن نامه خود به یکدیگر وصیت می‌کردند. هر کس که زودتر شهید شد دیگری نامه‌اش را به خانواده‌اش برساند و این عملیات هم با پیروزی ما همراه شد.»

نقل‌های خوشمزه ارومیه در سفره شب یلدای رزمندگان

«بیوک آذری‌زبان» نیز نُقل‌های معروف و خوشمزه از «ارومیه» آورده بود و خلاصه هر کسی به نحوی نقشی در آماده‌ کردن سفره شب یلدا آن هم در شرایط سخت منطقه و در فاصله کمتر از 100 متر با عراقی‌ها ایفا کرد. اینها همه در شرایطی بود که ما باید برنامه‌مان در 40 دقیقه تمام می‌شد و به دلیل نزدیکی با نیروهای رژیم بعث عراق نگهبانی هم می‌دادیم. آن شب در کنار سفره یلدا هر کس در فضای صمیمی لطیفه‌ای شیرین یا خاطره‌ای از دوست شهید خودش تعریف می‌کرد.

زنده‌نگه‌داشتن این آیین‌های ملی و مذهبی در دوران اسارت

زنده‌نگه‌داشتن این آیین‌های ملی و مذهبی در دوران اسارت در میان آزادگان وجود داشت. آزادگان در شرایط سخت اردوگاه به هر طریقی مراسم‌های مختلف را برپا می‌کردند. آزادگان کمپ 9 رمادیه تعریف می‌کنند که در کنار به جا آوردن نمازهای قضا، قرآن و ادعیه‌ها، برای هم فال حافظ می‌گرفتند و میوه‌هایی را که از چند روز قبل به دستشان رسیده بود و نگه‌داشته بودند، وسط سفره‌ می‌گذاشتند و میان هم تقسیم می‌کردند.

تمامی این مناسبت‌ها برای رزمندگان جایی برای خاطره‌سازی و بازی با خاطرات گذشته بود. در روزهای سخت و طاقت‌فرسای جبهه، این مناسبت‌ها بهانه‌‌ای برای دورهم نشستن و گپ‌و‌گفت بوده است. رزمندگان به خوبی ارزش چنین مناسبت‌هایی را درک می‌کردند و به سادگی از کنارش رد نمی‌شدند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده