جمعه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۴۴
«سر به زیر انداخت و با چهره ایی ناراحت گفت: «چرا معلم ما یه خانمه؟! من خوشم نمیاد! اون بدون حجاب میاد سر کلاس! من تحملشو ندارم! خوشم نمیاد برم روبروی یه خانم بی­ حجاب بشینم! وقتی چشمم بهش میفته وحشت می­ کنم! ازش بدم میاد مامان!» در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان مادرش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید محمدحسین ناجی دزفولی در دهم شهریور 1337 در شهرستان دزفول به دنیا آمد. پدرش کاظم خیاط بود و مادرش گوهر نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و سرانجام در هفتم فروردین 1361، در نپه چشمه زادگاهش بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد.

متن خاطره شهید محمدحسین ناجی دزفولی:

از مادر شهید حسین ناجی خواستم تا خاطره ایی از فرزندش را برایمان بگوید:« لبخندی زد و گفت: حسین بسیار پسر مهربان و حرف گوش کنی بود ولب به خوبی بخاطر دارم که کلاس سوم دبستان، مرتب از مدرسه فرار می­ کرد. و این برای من بسیار سخت بود آخه حسین بسیار پسر درس خوانی بود. گاهی کار به تنبیه هم می­ کشید، اما اعتراضی نمی­ کرد و فقط در برابرم ساکت می­ نشست.

روزی نشاندمش و در نهایت محبت و ملایمت با او حرف زدم و اصرار کردم که دلیل مدرسه نرفتنش را بگوید. بالاخره زبان باز کرد و پرده برداشت از رمز و راز قصه­ اش.

سر به زیر انداخت و با چهره ایی ناراحت گفت: «چرا معلم ما یه خانمه؟! من خوشم نمیاد! اون بدون حجاب میاد سر کلاس! من تحملشو ندارم! خوشم نمیاد برم روبروی یه خانم بی­ حجاب بشینم! وقتی چشمم بهش میفته وحشت می­ کنم! ازش بدم میاد مامان!»

حرف­ های حسین کودکانه نبود. باطن مصفا و روح بزرگِ بزرگمرد کوچکی که روبرویم با بغض نشسته بود، با اصرار و دلیل و برهان آوردن و توجیه­، آرام نمی­ گرفت. حسین آنجا تصمیم بزرگی گرفت و من هم به دلیل خدایی بودن تصمیمش، مخالفتی نکردم. او مدرسه را رها کرد و به قول امروزی ها ترک تحصیل کرد. آن سال را به مدرسه نرفت و بعدها درش را حوزه علمیه قم ادامه داد.»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده