دختر عمومی شهید «ابوالفضل خدامرادی وطن» می گوید: عطر که شهید هدیه داد حالا هم که سال‌های زیادی از آن زمان می‌گذرد در جمع قشنگ‌ترین لوازم ما و همیشه در امن‌ترین جا نگهداری می‌شود.

 

به گزارش نوید شاهد زنجان، شهید ابوالفضل خدامرادی یکم فروردین ۱۳۴۲‏، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش حبیب الله، و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی ۱۳۶۵‏، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله و ترکش به گردن و صورت، شهید شر. پیکر او را در مزار پایین زادگاهش به خاک سپردند.

 

دخترعموی شهید ابوالفضل خدامرادی روایت می کند؛

روزی از روزهای سرد زمستان بود. روز قبل برف سنگینی تمام بام‌ها را سفیدپوش کرده بود. صبح حدود ساعت ۷ بود. آفتاب تازه بر آستانه خانه تابیده بود و فضای جالبی بر خانه حکمفرما بود. ناگهان زنگ خانه به صدا درآمد. مادرم در را باز کرد و با هیکل قوی و نیرومند ابوالفضل مواجه شد. او را به داخل خانه دعوت کرد و تا خانه همراهیش کرد. پدرم از دیدن او تعجب کرد چون او به مشهد مقدس برای زیارت امام رضا (ع) رفته بود.

بدون هیچ معطلی پدرم را در آغوش کشید و گفت: شب به زنجان رسیدم. سفر خوبی بود. چون که دست شما درد می‌کند، گفتم سریع‌تر بیام و هم شما رو ببینم، هم برفای خونه‌تون رو پارو کنم.

پدرم از این کار او ممانعت کرد و به دلیل این‌که ایشان تازه از سفر برگشته و نیاز به استراحت داشت، از او خواست که به خانه‌شان برگشته و استراحت کند ولی او به هر طریقی که می‌توانست نظر پدرم را عوض کرد و خواست که برود پشت‌بام و آنجا را برف‌روبی کند ولی قبل از رفتن دست در جیب جلویی کتش کرد و یک عطر سبز رنگ در دستان پدرم گذاشت و گفت: این سوغات مشهده برای شما آوردم.

 پدرم عطر را از او گرفت و بی‌نهایت تشکر کرد. از اینکه پسری در سن حدود ۱۷ سالگی به فکر فامیل بوده و با هدیه‌ای هر چند کوچک دل‌های بسیاری را به تسخیر خود درآورده بود، در شگفت ماند. آن عطر حالا هم که سال‌های زیادی از آن زمان می‌گذرد در جمع قشنگ‌ترین لوازم ما و همیشه در امن‌ترین جا نگهداری می‌شود و گاهی هم عطر را می‌آوریم و همه‌مان بو می‌کنیم. واقعاً انگار بوی خودش را می‌دهد. رایحه دلپذیر آن عطر هرگز از مشام ما پاک نمی‌شود.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده