شهید «محمدرضا زرکار» حضور در جبهه را سعادت می دانست و مدام می گفت: «بارالها این چه سعادت بزرگی است که نصیبم کردی و من الان در جبهه با جوانان خالص و پاک هستم».

به گزارش نوید شاهد اصفهان، شهید «محمدرضا زرکار» حضور در جبهه را سعادت می دانست و مدام می گفت: «بارالها این چه سعادت بزرگی است که نصیب من کردی و من الان در جبهه با جوانان خالص و پاک هستم جایی که شاید هیچ موقع دیگر این لحظات به دست نیاید». زندگی نامه این شهید گرانقدر را در نوید شاهد اصفهان دنبال کنید.

حضور در جبهه را سعادت می دانست

تولد

شهید محمدرضا زرکار چهارم خرداد1347 در خانواده ای مذهبی در کاشان دیده به جهان گشود.

دوست داشتنی

فرزند آخر و مورد علاقه خانواده بود. با سپری شدن دوران کودکی برای تحصیلات ابتدایی وارد دبستان اسلامی شد. سال های اول و دوم راهنمایی را در مدرسه عارف گذراند. پس از آن در مغازه خواربارفروشی مشغول به کار شد.

خوش اخلاق و کوشا

محمدرضا پسری خوش اخلاق و کوشا بود. خوبی و شیرین زبانی وی زبانزد بود. هر کاری از دستش بر می آمد برای دیگران انجام می داد.

عشق به مادر

علاقه زیادی به مادرش داشت وقتی از جبهه برای خانواده نامه می نوشت نامه ای جداگانه هم برای مادر می فرستاد، سفارش مادر را به همه می کرد.

فعال در هیئت های مذهبی

در یکی از اتاق های منزلشان کتابخانه ای درست کرده بود و کتابهایش را به دوستانش امانت می داد. در هیئت های مذهبی محل شرکت فعال داشت وقتی به شهادت رسید به پیشنهاد افراد هیئت در زیارت درب زنجیر که محل هیئت شان بود به خاک سپرده شد.

حضور مستمر در مبارزات

محمدرضا در زمان انقلاب در مبارزات انقلابی مردم حضور مستمر داشت و همراه با دوستانش عکس ها و اعلامیه های امام را پخش می کردند.

بسیجی مخلص

پس از پیروزی انقلاب و تشکیل بسیج با علاقمندی عضو بسیج شد. دوره های آموزشی عمومی و مقاومت را گذراند. همیشه در جلسات بسیج شرکت می کرد. هفته ای چند شب به پایگاه می رفت و پست می داد. چیزی نگذشت که با شور و شوق فراوان برای حضور در جبهه دوره آموزشی را در زرین شهر اصفهان گذراند.

جنگ نامعلوم

عازم جبهه شد. در نقاط مختلف جبهه علیه متجاوزان جنگید. می‌گفت: «ماموریت من تا پایان جنگ است. منتظر من نباشید جنگ وقت معلومی ندارد. شما که برای امام حسین (ع) گریه می کردید الان موقع آن است که در عمل نشان دهید».

سعادت بزرگ

حضور در جبهه را سعادت می دانست و می گفت: «بارالها این چه سعادت بزرگی است که نصیب من کردی و من الان در جبهه با جوانان خالص و پاک هستم جایی که شاید هیچ موقع دیگر این لحظات به دست نیاید.»

شهادت

هنوز موقع سربازی اش نشده بود که به بهانه سربازی ثبت نام کرد و به عنوان پاسدار وظیفه عازم سردشت شد. 75 روز بعد در عملیات نصر 5 شرکت کرد. سرانجام هفتم تیرماه 1366 در این عملیات به شهادت رسید.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده