«نیمه ماه رمضان شهید اندرزگو نقشه ترور شاه را به اطلاع ابوترابی رساند و گفت من با کسی که داخل کاخ زندگی می‌کند رابطه برقرار کردم. باید نقشه‌ای بکشیم که به وسیله آن، شاید شاه را از پا در بیاید ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

نقشه از پا درآوردن شاه!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابی‌فرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی در جنگ ایران و عراق کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. همچنین ایشان نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.
سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علی‌بن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیت‌اللَّه سیدعباس ابوترابی‌فرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شده است.

نقشه ترور شاه!

ابوترابی همسر، دختر ۵ -۶ ساله، سید یاسر و سید میثم ۲- ۳ ماهه را راهی قم کرد تا در آسایش بیشتر باشند خودش نیز هرازگاهی با همسرش به وسیله تلفن در تماس بود در این مدت همسرش نمی‌دانست سید علی‌اکبر کجاست و در چه موقعیتی به سر می‌برد. ابوترابی به زاهدان رفته و در حوزه علمیه زاهدان- زیر نظر آیت‌الله کفعمی ساکن شد و با یکی از دوستانش در پاکستان تماس گرفت تا مقدمات خروج از کشور را فراهم کند.

ابوترابی هم در «کویته» پاکستان بود تا اینکه پاسپورتش درست شد بعد با پاسپورت پاکستانی رفت. لبنان درست‌کننده پاسپورت او من بود. گیرنده‌اش هم یک آقای دیگر بود و خودش هم ویزای سوریه گرفت. ایشان از لبنان به نجف هم با پاسپورت پاکستانی رفت مجدداً و موقع بازگشت تا لب مرز بدون پاسپورت بدرقه‌اش کردم.

زمستان سال ۱۳۵۶ ه. ش سیدعلی اندرزگو از راه افغانستان و پاکستان به سوریه می‌رود در آن‌جا با محمد منتظری ارتباط برقرار می‌کند سپس به واسطه علی جنتی راهی لبنان می‌شود و پس از چند روز با جلال‌الدین فارسی دیدار می‌کند.

جلال‌الدین فارسی او را برای یک دوره آموزشی کوتاه‌مدت به پایگاه الفتح در امور در فلسطین اشغالی می‌برد. اندرزگو از اسفند سال ۱۳۵۶ ه. ش تا خرداد ۱۳۵۷ ه. ش توانست علاوه بر آموزش‌های جدید در زمینه کاربرد سلاح‌های ضدتانک و ساخت بمب‌های دستی برای آموزش افراد مورد اطمینان و نیز تهیه اسلحه از لبنان و انتقال آن به ایران هماهنگی لازم به عمل آورد.

او یک ماشین آمریکایی ۲ در را یکصد و ۳۵ هزار تومان خرید این نوع ماشین فضای مناسبی برای جاسازی اسلحه داشت ماشین در اختیار اکبر شالچی قرار گرفت تا به لبنان برود و آن را برای جاسازی اسلحه به جلال‌الدین فارسی و دوستانش بسپارد و بازگرداند؛ که این زمان دیگر مصادف با شهادت سیدعلی اندرزگو شد.

پس از بازگشت شهید سیدعلی اندرزگو از لبنان سید علی‌اکبر ابوترابی به این تصمیم رسید که خود نیز برای گذراندن آموزش‌های لازم به لبنان برود این تصمیم را با اندرزگو مطرح کرد و قرار شد همراهی اکبر شالچی راهی لبنان شوند ابتدا قرار بود که اول ماه رمضان بروند، اما به پیشنهاد اندرزگو این سفر به تاخیر افتاد: چرا که بنا بود چند نفر هم از گروه خوان‌سالار بیایند لذا سفر به آخر ماه رمضان موکول شد.

نیمه ماه رمضان شهید اندرزگو نقشه ترور شاه را به اطلاع ابوترابی رساند و گفت من با کسی که داخل کاخ زندگی می‌کند رابطه برقرار کردم. باید نقشه‌ای بکشیم که به وسیله آن، شاید شاه را از پا در بیاید. روز‌های ۱۵ و ۱۶ ماه رمضان وسایل آماده شد چند روز بعد هم مسافرتی پیش آمد اندرزگو برای انتقال اسلحه راهی همدان بود و ابوترابی باید به ساوه می‌رفت. ابوترابی راهی قزوین شد و اندرزگو در تهران ماند و غروب همان روز ابتدا به خانه مرتضی صالحی رفت و سپس راهی خانه برادر مرتضی - اکبر صالحی شد.

منبع: کتاب جاودانه‌ها

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده