خاطره‌‌ای از شهید «حسن مسلمی»
چهارشنبه, ۰۴ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۸
همسر شهید تعریف می‌کند: «وقتی می‌آمد از امامان برایمان صحبت می‌کرد. خیلی به نماز و واجبات سفارش می‌کرد. از جبهه می‌گفت، از توپ و خمپاره، از دوستانش که یکی یکی...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حسن مسلمی» يكم فروردين 1330، در شهرستان ميناب چشم به جهان گشود. پدرش حيدر (فوت1357) و مادرش سكينه نام داشت. خواندن و نوشتن نمی‌دانست. كارگر بود. پس از ازدواجش صاحب دو پسر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. هفتم بهمن ماه 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و صورت، شهيد شد. پيكر او را در بهشت‌زهرای زادگاش به خاک سپردند.

ب

همیشه از جبهه می‌گفت

دوران شاه بود که از دُبِی آمد. آن موقع شغلش کارگری بود، بعد از چند سال ازدواج کردیم. تظاهرات که می‌شد نمی‌گذاشت بیرون برویم.

به پدر و مادرش خیلی احترام می‌گذاشت. وقتی همسایه‌ای دعوا می‌کرد یا پشت دیگران حرف می‌زدند، صدای رادیو را بلند می‌کرد. سه ماه می‌شد که به جبهه رفته بود. وقتی می‌آمد از امامان برایمان صحبت می‌کرد. خیلی به نماز و واجبات سفارش می‌کرد. از جبهه می‌گفت، از توپ و خمپاره، از دوستانش که یکی یکی جلویش پَر می‌زدند.

وقتی به نماز می‌ایستاد چشمانش پر از اشک می‌شد، صبر می‌کرد تا گریه‌اش تمام شود بعد دوباره بلند می‌شد و نمازش را می‌خواند.

(به نقل از همسر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده