شهید بهمن دالاندار «1»
شهید «بهمن دالاندار» در وصیت خود می نویسد: «هدفم از حرکت به سوی اين جهاد مقدس به دست آوردن رضايت خداوند تبارک و تعالی است و آرزو دارم که خداوند اين قدم کوچک را از اين بنده حقير پذيرا باشد. می‌روم تا...» متن کامل بخش اول وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

قدمی کوچک در راه اسلام

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «بهمن دالاندار» 20 دی ماه 1343 در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات دوره ابتدايی را در مدرسه دهخدا و راهنمايی را در مدرسه فرصت با موفقیت پشت سرگذاشت. دوره دبیرستان را در مدرسه صحبت لاری رشته اقتصاد گذراند.سال 1360 راهی جبهه جنگ شد و در عملیات ثامن الائمه برای شکست حصر آبادان شرکت کرد. سال 1362 پس از قبولی وارد مرکز تربيت معلم لار شد و آموزش ابتدایی را آغاز کرد. شهید دالاندار سال 1363 به عنوان آرپی جی زن گردان کمیل عازم جبهه هورالهویزه شد. وی سرانجام 15 بهمن سال 1363 در عملیات بدر منطقه شرق دجله مفقود شد. پیکر پاکش پس از 10 سال تفحص و به خانه بازگشت.

بیشتر بخوانید: جوانان بیدار باشید تا منافقين به سنگرها راه نيابند / وصیت «2»

متن وصیت «1» : قدمی کوچک در راه اسلام

بسم الله الرحمن الرحيم يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي
قرآن کريم. با سلام و درود فراوان به خاتم پيامبران گل سرسبد عالم بشريت محمد مصطفی(ص) که سلام و درود خداوند بر او باد. و با سلام و درود بيکران به يعقوب دوران، پير جماران خمينی بت شکن و درود و سلام به شهيدان از صدر اسلام تا کنون.

اميد دارم که خداوند تمامی خدمتگزاران اسلام و انقلاب را حفظ کند و دشمنانشان را اگر قابل هدايت نيستند نابود سازد و اميد است که همه کسانی که به نحوی می‌خواهند به اسلام ضربه بزنند بخصوص آنانی که در لباس اسلامند هلاک سازد ان‌شاءالله.

ما زنده به آنيم که آرام نگيريم، موجيم که آسودگی (سکوت) ما عدم ماست. هدفم از حرکت به سوی اين جهاد مقدس به دست آوردن رضايت خداوند تبارک و تعالی است و آرزو دارم که خداوند اين قدم کوچک را از اين بنده حقير پذيرا باشد. می‌روم تا امام امت را لبيک گويم. می‌روم تا ياوران اسلام را در کربلای ايران ياری نمايم.

.امروز سکوت ما ضربه‌ای بزرگ به اسلام است حال که خداوند به ما اين نعمت بزرگ را ارزانی داشته و حال که اسلام ياور می‌طلبد چه بهتر که فرصت را غنيمت شماريم و اسلام را ياری نمایيم ما که يک جان بيشتر نداريم چه بهتر که آن را فدای اسلام کنيم. ما در اين دنيا فانی مسافری بيش نيستيم بايد بالاخره روزی بار سفر را ببنديم و به جهان ديگر کوچ کنيم خوشا به حال آنان که با توشه کافی از دنيا می‌روند و خوشا به حال آنان که به سوی ديار معشوق حرکت کردند.

بار خدايا مرا توشه‌ای کافی در اين جهان نیست دستم خالی است و بار گناهانم بر من فشار آورده ولی خدای بزرگ از آن جا که نا اميدی نيز گناه بزرگی است و از آن جا که بخشنده و مهربانی به اميد آن هستم که به فضل خود اين بنده حقير و سيه روی را ببخشی. آمين

انتهای متن/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده