زندگی‌نامه شهید «عباس جهان‌پناه»
سه‌شنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۱۹
در زندگی‌نامه شهید «عباس جهان‌پناه» آمده است: وقتی مادرش به او می‌گوید عباس جان ما دیگر سهم خودمان را به انقلاب پرداخته‌ایم پاسخ داده بود برادرم برای خودش رفته من هم باید بروم و بعد از من نیز حسین زمانه نباید تنها بماند و شهید نیز عزاداری لازم ندارد بلکه پیرو می‌خواهد.

به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «عباس جهان پناه» فرزند موسی سوم فروردین سال 1343 خورشیدی در محیط باصفا و مذهبی روستای طاهر آباد دماوند چشم به جهان گشود. او از همان کودکی دارای اخلاقی نیک و روحیه‌ای شاد بود. در سال دوم راهنمایی بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. او نیز برای پاسداری از دستاوردهای خون شهدا به عضویت بسیج مسجد درآمد و ضمن شرکت در دعاهای کمیل و ندبه از مزار شهدا زیارت می‌کرد و با آنان پیمان می‌بست که راهشان را ادامه دهد.

شهید عزاداری لازم ندارد بلکه پیرو میخواهد.

در سال 1362 برای نخستین بار پس از مجروح شدن غلامرضا برادر بزرگش به مدت سه ماه به جبهه غرب کشور اعزام گردید و در بازگشت به استخدام صنایع دفاع درآمد و ضمن خدمت در بسیج پایگاه درس خود را در کلاس‌های شبانه ادامه داد.
در سال 1363 در جبهه جنوب حضور یافته در طول سه ماه خدمتش در تیپ سیدالشهدا (ع) در طی عملیات ظفرمند خیبر با دشمن بعثی به ستیز پرداخت و در سال 1364 نیز برای سومین بار عازم صحنه‌های نبرد حق و باطل گردید و این بار در جنوب و در گردان عمار لشگر 27 حضرت رسول (ص) تیربارچی بود و در ضمن حضور در جبهه‌ها درس خود را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم متوسطه چون نوبت کارش در صنایع دفاع به شب منتقل گردید روزها در یکی از واحدها سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که ارتباط مستقیم با جبهه‌ها داشت مشغول گردید اما همواره روح پر عظمتش بی‌قرار بود برای حضور در خط مقدم جنگ بود و تنها با بودن در آنجا آرامش می‌یافت و در جواب مادرش که گفته بود: عباس جان ما دیگر با جانباز شدن برادرت سهم خودمان را به انقلاب پرداخته‌ایم و تو هم سه بار به جبهه رفته‌ای کافی است، پاسخ داده بود: چطور به خودتان اجازه می دهید که سهم تعیین کنید، برادرم برای خودش رفته من هم باید بروم و بعد از من نیز حسین زمانه نباید تنها بماند و من برای پیروزی به جبهه می‌روم، اگر لیاقت داشته باشم به شهادت می رسم و شهید نیز عزاداری لازم ندارد بلکه پیرو می‌خواهد.

شهید نیز عزاداری لازم ندارد بلکه پیرو میخواهد.

در 20 بهمن ماه سال 1365 برای چهارمین بار راهی جولانگاه حق و باطل گردید و در گردان حضرت علی اصغر لشگر سیدالشهدا با سمت تیربار چی به مدت 23 روز به سرکوب دشمنان بعثی پرداخت و پس از کشته و مجروح کردن عده زیادی سرانجام در ساعت یک بعدازظهر چهاردهم اسفندماه سال 1365 به دنبال گرفتن مناطق از پیش تعیین شده در طی آخرین مراحل عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه هنگام پاتک زدن بعثی‌ها بر اثر اصابت ترکش خمپاره 60 به جمجه‌اش به شهادت رسید.

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی
ای نفس قدسی مطمئن و دل آرام امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود به نعمتهای ابدی و او نیز راضی از (اعمال نیک ) تو است، باز ای و در صف بندگان خاص من در آی ودر بهشت رضوان من داخل شو

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده