همسر شهید گمنام «محمدعلی بلبلی قرا» میگوید: وقتی شهید از مرخص آمد خبر شهادت دوست شهیدش غنیزاده که همسایه ما بود را شنید میگفت؛ من چطور زن و بچهاش را ببینم از خیابان پشتی میرفت تا شرمنده زن و بچه دوست شهیدش نشود. خودش دوست داشت شهید شود، همیشه میگفت: مثل حضرت زهرا (س) بینام و نشان باشم و هیچ خبری از من نباشد.
پدر شهید «سید مجتبی حسینی» میگوید: یک شب خواب دیدم یک شهیدی از طرف غرب برایم آوردند که خیلی نسبت نزدیک با من دارد تعجب کردم خوابم را برای کسی تعریف نکردم بزرگ شد سربازی رفت و استخدام نیروی انتظامی شد و در زاهدان خدمت میکرد، بعد از آن خوابم به یادم آمد گفتم پسرم شهید میشه اون عاشق شهادت بود عکسهای خود را کنار شهدا میگذاشت، ذاکر امام حسین ع بود، اول محرم شهید شد. بدن مبارکش تکه تکه شده بود که قابل شناسایی نبود.
مادر شهید «محمد رضایی» میگوید: پسرم میگفت حضرت محمد (ص) آمد به خوابم و روی صورتم تا گردنم دست کشید و گفت: آن شب که اسمت را انتخاب کردم تو پیرو من شدی و باید بیای تو رزمنده من هستی. گاهی در خواب میدید و گاهی حضوری امام زمان (عج) را ملاقات میکرد.
همسر شهید «نظرعلی اصغری» میگوید: یک روز چند نفر به همراه آن پسرعمویش که در جهاد کار میکرد به منزل ما آمدند گفتم چی شده است گفتند هیچی پسر عمو مجروح شده است گفتم نه شهید شد من خواب دیدم که شهید شد پسرم مهدی آن زمان ۳ ساله بود او هم خواب دید گفت مامان بابا آمد به بابا تفنگ زدن بابا تفنگش را به زمین انداخت و به آسمان رفت.
مادر شهید «غلامرضا اسدی» میگوید: موقع غواصی که اسیر شدند، دست و پاهای آنها را بستند و زنده زنده دفنشان کردند و رویشان خاک ریختند طوری که فقط سرشان بیرون بود.
نوید شاهد مازندران، همزمان با شب شهادت امام حسن عسکری (ع) کلیپی از یادواره شهدای محله اسلام آباد با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران در مسجد موسی بن جعفر (ع) اسلام آباد شهرستان قائم شهر برگزار شد را منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت میکنیم. این مراسم با سخنرانی «سردار کرمی» فرمانده یگانهای ویژه فراجا کل کشور و با نوای «کربلایی علی کلهر» همراه بوده است.