مادر شهید «حسن تیری خطیر» میگوید: خواب دیدم مامور سیاه پوشی کاسه کریستالی که نمیدانم درون ان برنج بود یا کره هر چیزی بود عطر خوشی داشت. گفتم چه کسی این کاسه را داد مامور گفت: فردی به نام فضل الله این هدیه را به شما داد.
مادر شهید «احمد خلیلی» میگوید: به در نگاه میکنم، احمد دارد میآید صدای پوتین احمد میآید زود میروم دم در، در رو باز میکنم. میبینم هیچ خبری نیست. همینطور راه را نگاه میکنم که صدای پوتینش میآید. چشمم به در دوخته شده، انتظار میکشم.
همسر شهید سردار «سبزعلی خداداد» میگوید: برای رفتن به جبهه دوبار با من خداحافظی کرد هیچ وقت پیش نیامده بود که دوبار با من خداحافظی کند. دلم یهویی ریخت و به من الهام شد که این آخرین دیدار ماست.
نوید شاهد مازندران، کلیپی از تصاویر ۴۵ خانواده شهدای سردار ویژه ۲۵ کربلا منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت میکنیم.
مادر شهید «سید جعفر مظفری» میگوید: دوساله بود که به مشهد رفتیم همانجا مریض شد تا حدی که داشت میمرد. بغلش کردم و رفتم سمت حرم، یهو یه آقایی جعفر رو گرفت و گذاشت بالای ضریح. بعد زیارت از در حرم در نیومده دیدم جعفرم خوب شده. اثری از مریضی تو وجودش نبود.
نوید شاهد مازندران، به مناسب هفته بسیج کلیپی از اشعار خوانی حماسی توسط برادر بسیجی «حبیب الله گرایلی» پدر شهید بزرگوار «ولی الله گرایلی» که چند کتاب شعر نیز به چاپ رسانده منتشر کرده است که شما را به دیدن این کلیپ دعوت میکنیم.