خاطرات/
همسر شهید «علی رضا عبادیان» می‌گوید: «ما ۵ سال با هم زندگی مشترک داشتیم، در طول این مدت هم تلخی دیدیم و هم شیرینی، علیرضا، به اعضای خانواده اش بسیار اهمیت می‌داد و با احترام با آنان برخورد داشت. در صحبت با من، همیشه می‌گفت: «آرزو دارم نوه‌هایم را ببینم و روی شانه‌هایم بگذارم.» در ادامه خاطره این شهید بزرگوار را از زبان همسرش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «علی رضا عبادیان» سوم خرداد ۱۳۳۰، در شهرستان بهشهر به دنیا آمد. پدرش محمود و مادرش طیبه نام داشت. تا مقطع فوق دیپلم درس خواند. از سوی بسیج وارد جبهه شد. بیست‌وهشتم بهمن ۱۳۶۴، در فاو بر اثر اصابت ترکش به کتف، شهید شد. پیکر او گلزار شهدای بهشت فاطمه شهرستان بهشهر به خاک سپرده شد.

آرزو دارم نوه هایم را ببینم و روی شانه هایم بگذارم


خاطراتی از همسر شهید «علی رضا عبادیان»:

در شخصیت بی نظیر او اعمال و رفتاری بی نظیری نقش آفرینی داشتند در این باره، همسر شهید، با ذکر موارد و مطالب ارزشمندی می‌گوید: «بنده در شخصیت او تواضع، پاکی و خالص بودن را دیدم که به ازدواج با او جواب مثبت دادم.

آن زمان من ۱۸ ساله و او ۲۸ ساله بودیم. ایشان با تواضع بسیار، از مادرم خواستند که به ازدواج، رضایت دهد؛ و تنها تمجیدی که از خود داشت، پاک و صاف بودن او بود.

ما ۵ سال با هم زندگی مشترک داشتیم، در طول این مدت هم تلخی دیدیم و هم شیرینی، علیرضا، به اعضای خانواده اش بسیار اهمیت می‌داد و با احترام با آنان برخورد داشت. در صحبت با من، همیشه می‌گفت: «آرزو دارم نوه هایم را ببینم و روی شانه هایم بگذارم.»

آن زمان بچه‌ها خیلی کوچک بودند و او اندیشه‌های مثبتی داشت. فرد متعادلی بود و همیشه می‌گفت: «اسلام دین متعادلی است» ۱۰ روز قصد روزه می‌کرد؛ و در نیروگاه می‌ماند و روزه اش را نیز می‌گرفت.

همیشه به ما می‌گفت: «نباید غصه گذشته و آینده را خورد. به فکر حال باشیم و از تک تک لحظات زندگی لذت ببریم.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده