خاطراتي از شهید مدافع حرم محمود رادمهر؛ شهیدی که به درخواست سردار همدانی به سوریه رفت
دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۲
دیده بانی
محمود رادمهر مردی بود که استعداد نظامی بالایی داشت و برای همین پست و جایگاه بالایی در لشگر 25 کربلا داشت.شهید رادمهر خواب نداشت و در دیده بانی بی نظیر بود. او در کار بنایی استاد کار بود.
وقت تعطیلات و فراغت از کار اصلی اش، برای مردمی که بضاعت مالی اندکی داشتند بنایی می کرد.
منزل شان را تعمیر می کرد و اجرتی برای کارش طلب نمی کرد.
گوشی هندلی
در لشگر کربلا مداحی می کنم، هر بار مرا می دید می گفت: تو آهنگران ما هستی.
نام من را هم در تلفن اش آهنگران ثبت کرده بود و هر وقت تماس می گرفتم با نام حقیقی ام مرا به جا نمی آورد،
تا صدایم را می شنید می گفت: خب از همان اول بگو که آهنگرانی برادر! یا گاهی هم می گفت:
داداش ما گوشی مان از این هندلی هاست و خیلی دفترچه تلفنم ظرفیت دارند.
همیشه مشغول مطالعه و فکر و انجام کار شناسایی بود. باور دارم که محمود خستگی را شکست داده بود.
راوی : همرزم شهید
نام من را هم در تلفن اش آهنگران ثبت کرده بود و هر وقت تماس می گرفتم با نام حقیقی ام مرا به جا نمی آورد،
تا صدایم را می شنید می گفت: خب از همان اول بگو که آهنگرانی برادر! یا گاهی هم می گفت:
داداش ما گوشی مان از این هندلی هاست و خیلی دفترچه تلفنم ظرفیت دارند.
همیشه مشغول مطالعه و فکر و انجام کار شناسایی بود. باور دارم که محمود خستگی را شکست داده بود.
راوی : همرزم شهید
ترک گناه
رادمهر از جمله نیروهایی بود که در جنگ 33 روزه نیز نقش داشت.
سری قبلی که به سوریه رفته بودیم، محمود برای اینکه نیروهای افغانستانی را آموزش بدهد یک هفته بیشتر ماند.
او غالبا بعد از نمازها قرآن می خواند. یک خصلت بد زبانی در آموزش داشت و آن هم بدزبانی بود.
یک روز گفت من با خودم عهد کردم این کار را ترک کنم.
با همتی که داشت سر عهدش ایستاد، آنقدر خوب شد که حتی به بقیه بچه ها تذکر می داد.
راوی : همرزم شهید
سری قبلی که به سوریه رفته بودیم، محمود برای اینکه نیروهای افغانستانی را آموزش بدهد یک هفته بیشتر ماند.
او غالبا بعد از نمازها قرآن می خواند. یک خصلت بد زبانی در آموزش داشت و آن هم بدزبانی بود.
یک روز گفت من با خودم عهد کردم این کار را ترک کنم.
با همتی که داشت سر عهدش ایستاد، آنقدر خوب شد که حتی به بقیه بچه ها تذکر می داد.
راوی : همرزم شهید
درجه تشویقی
دوبار درجه تشویقی برایش آمده بود وی در جواب گفت :
اگر برای کل بچه های لشگر تشویقی داده اید قبول میکنم اگر نه آن را نمی خواهم.
وتشویقی خود را باز گرداند.
اگر برای کل بچه های لشگر تشویقی داده اید قبول میکنم اگر نه آن را نمی خواهم.
وتشویقی خود را باز گرداند.
نظر شما