«سام» روایت جانباز سام دليری در جبهه های عشق و ایثار
سهشنبه, ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۷
اين كتاب حكايت تلخ و شيرين سلحشوريها، دلاوريها و عشق و ايثار انسانی است كه بهترين لحظه های زندگی اش را وقف دفاع از ناموس و مملكت خود كرده است.
حكايتی از تجربه های بزرگ انسانی، تجربه های
ايثار و شهادت، روبرو شدن با انسانهای بزرگ، روح های عميق و دست نيافتنی، لمس كردن
عشق واقعی و پشت كردن به دنيا با تمام زرق و برق هايش، جايی كه بين نيروهای عادی و
فرماندهان هيچ فرقی نبود.
همه يكدل و يك زبان جان بر كف به دفع دشمن متجاوز پرداختند. خاطراتی از لحظه خداحافظی از پدر و مادر و وداع از خطه سرسبز چالوس و اعزام به سرزمين خاك سرخ جنوب، حركت به سوی جبهه، لحظه های گرم و صميمی با دوستان جديد در اتوبوس، آفتاب سرخ جبهه، شركت در عمليات بيت المقدس كه منجر به آزادسازی جاده اهواز به خرمشهر گرديد، فتح خرمشهر بعد از 575 روز اسارت، عمليات رمضان، محرم و والفجر(1)،شبهای عمليات و نجواهای عاشقانه رزمندگان با خدای خويش، وصيت نامه نوشتن ها، شكار تانك های دشمن،رويای ديدار با امام خمينی و امام مهدی صاحب الزمان به عنوان فرمانده عمليات، شكست دشمن،فتح خرمشهر و خواندن نماز شكر در مسجد جامع خرمشهر، حماسه سنگر سازان بی سنگر، معجزه طوفان شن كه سبب منصرف شدن دشمن از حمله سنگين شده است، فداكاريهای روحانيون در جبهه، به شهادت رسيدن محمود، مؤذن محور كه صدای اذانش دل هر كسی حتی عراقی ها را نرم می كرد. طوريكه هنگام اذانش خط خاموش می شد و صدای شليكی به گوش نمی رسيد. لحظه های جنگ تن با تانك ها و فرار تانكهای دشمن، محاصره و اسير شدن به دست عراقی و رسيدن بچه های سپاه و آزاد نمودن ما، به روی مين رفتن و شهيد شدنهای رزمندگان، تحويل سال نو همه و همه خاطرات تلخ و شيرينی است از يكسال حضور سبز بسيجی جانباز برادر ابراهيم سام دليری در جبهه های جنگ كه حكايتش درس جوانمردی است و عشق و ايثار.
همه يكدل و يك زبان جان بر كف به دفع دشمن متجاوز پرداختند. خاطراتی از لحظه خداحافظی از پدر و مادر و وداع از خطه سرسبز چالوس و اعزام به سرزمين خاك سرخ جنوب، حركت به سوی جبهه، لحظه های گرم و صميمی با دوستان جديد در اتوبوس، آفتاب سرخ جبهه، شركت در عمليات بيت المقدس كه منجر به آزادسازی جاده اهواز به خرمشهر گرديد، فتح خرمشهر بعد از 575 روز اسارت، عمليات رمضان، محرم و والفجر(1)،شبهای عمليات و نجواهای عاشقانه رزمندگان با خدای خويش، وصيت نامه نوشتن ها، شكار تانك های دشمن،رويای ديدار با امام خمينی و امام مهدی صاحب الزمان به عنوان فرمانده عمليات، شكست دشمن،فتح خرمشهر و خواندن نماز شكر در مسجد جامع خرمشهر، حماسه سنگر سازان بی سنگر، معجزه طوفان شن كه سبب منصرف شدن دشمن از حمله سنگين شده است، فداكاريهای روحانيون در جبهه، به شهادت رسيدن محمود، مؤذن محور كه صدای اذانش دل هر كسی حتی عراقی ها را نرم می كرد. طوريكه هنگام اذانش خط خاموش می شد و صدای شليكی به گوش نمی رسيد. لحظه های جنگ تن با تانك ها و فرار تانكهای دشمن، محاصره و اسير شدن به دست عراقی و رسيدن بچه های سپاه و آزاد نمودن ما، به روی مين رفتن و شهيد شدنهای رزمندگان، تحويل سال نو همه و همه خاطرات تلخ و شيرينی است از يكسال حضور سبز بسيجی جانباز برادر ابراهيم سام دليری در جبهه های جنگ كه حكايتش درس جوانمردی است و عشق و ايثار.
پديد آورنده: ابراهيم سام دليری
عنوان كتاب: سام
مشخصات نشر: تهران، نشر شاهد، 1388
موضوع: 1- سام دليری- ابراهيم 2- جنگ ايران و عراق، 59، 67، شهيدان، سرگذشتنامه
شماره رده بندی: 2س/1629DSR
تعداد صفحه: 192 صفحه
سفارش دهنده: با همكاری و حمايت سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران استان مازندران
نوبت چاپ: اول
تيتراژ: 3000 نسخه
چاپ و صحافی: مؤسسه فرهنگی هنری شاهد
قيمت: 28000 ريال
شابك: 2- 416- 394- 964- 978
نظر شما