ادامه دهنده راه من که همان شهادت است باشید/ شهید فتعلی بابانتاج

نوید شاهد مازندران: از آنجا که هر فرد مسلمان باید وصیت به بازماندگان خود بکند و حال آنکه من عازم جبهه های جنگی اسلام علیه کفر جهانی به سرکردگی آمریکای جهانخوار بدست نوکر سر سپرده این منطقه عراق بنام صدام است می شوم بر خود دیدم که وصیت نامه ای برای عزیزان بنویسم.

عزیزان من آگاهانه قدم در راهی گذاشتم که آن راه پیامبر و امامان معصوم است به شما وصیت میکنم انشاا... ادامه دهنده راه من که همان شهادت است باشید.

به ندای امام زمان (عج) که امروز از گلوی حسین زمان امام امت بت شکن عصر برمی خیزید لبیک گویند و با یک دست قرآن و با دست دیگر صلاح بر گیرید و از کیان کشور اسلامی و مکتب اسلام دفاع کنند و شما بازماندگان عزیزم را به صبر و شکیبایی دعوت می کنم بخصوص از پدر زحمتکش و مقاوم و مادر مهربان و پاکم می خواهم صبور باشید در غم دوری فرزند به خود ببالید و افتخار کنید که فرزندی را بزرگ کردید و نهایت او را پرورش داده که برای اسلام مبارزه و جنگید و شهید شده است.

 خداوند در قرآن می فرماید: که صابران را دوست دارند و اجری ، همچون اجری که به مجاهدان راستین داده به آنها عنایت می کند.

وصیت میکنم که از کفار بپرهیزید و از منافقین دوری کنید و آنها را هرگز به دوستی نگیرید که اسلام هر چه ضربت دیده از این دو قشر لعنتی دیده است.

سفارش می کنم به حبل الله که امروز خمینی بزرگ سرورم و امام است چنگ زنید و پراکنده نشوید.

سفارش می کنم ولایت فقیه که تداوم دهنده گان راه پیامبر(ص) و امامان معصوم است استمرار دهید پدر و مادرم و عزیزان من بیاد بیاورند زمانی را که شوهرشان را از دست داده اند و بچه هایی را که پدر و مادر و عزیزان خویش را فدای اسلام کرده اند و خانه هایشان ویران شده اند سفارش می کنم که آرام ننشینید و برعلیه منافقان که به نظر من این جنگ تحمیلی زیر سر آنها است به پا خیزید و آنها را از خود دور سازید. بازماندگان و دوستان و همرزمان و خواهران و برادران باوفایم شما را به خدای بزرگ می سپارم و از درگاه اقدس او خواهانم که به تمام مسلمانان جهان دیده ای هدایت کند تا به تمام فرامین اسلام جامعه عمل بپوشانم.

خداحافظ شما ای پدر و مادر و شما این سنگر بزرگ را حفظ کنید همیشه به مسجد بروید و به شما وصیت می کنم که به هیچ حزب و گروهی وابستگی نداشته باشید و حفظ خط امام و عزیزانمان که همان خط الله است ادامه دهید و در دنباله همان نامه از خانواده اش خواست که دیگر برایش نامه نفرستند و گفت اگر لیاقت شهید شدن داشتم چه بهتر و اگر این افتخار نصیب من نشد به همین روزها برمی گردم و چنین شد که در تاریخ 18 اسفندماه 1359 هنگام مشغول غذا دادن بود و در حال توزیع غذا توسط ترکش خمپاره رژیم بعثی عراق در جبهه ذوالفقاری آبادان به شرف شهادت نائل آمد و به لقاء الله پیوست.