شهيد هرمز عسگرى

من بايد انتقام خون برادرم را از صداميان بگيرم

شنبه, ۰۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۳

زندگينامه شهيد

شهادت: 7/ مرداد/ 1361؛ شهيد هرمز عسگرى فرزند اكبر در 20 مرداد 1340 در باهنر محله(بيزكى) قائمشهر در يك خانواده مسلمان ديده به جهان گشوده است دوره ابتدايى را در محله خود و راهنمايى را در جويبار گذراند

من بايد انتقام خون برادرم را از صداميان بگيرم

نويد شاهد مازندران ، شهيد هرمز عسگرى فرزند اكبر در 20 مرداد 1340 در باهنر محله(بيزكى) قائمشهر در يك خانواده مسلمان ديده به جهان گشوده است. شهيد عسگرى از همان كودكى با وضع بداقتصادى خانواده خو گرفته و پدرش با كشاورزى توانست ايشان را در سن هفت سالگى به مدرسه بفرستد. دوره ابتدايى را در محله خود و راهنمايى را در جويبار گذرانده و در حالى كه درس مى خواند پدرش را در امور كشاورزى و تامين معاش زندگى كمك مى كرد و در اول دبيرستان بود كه به علت گرفتارى خانوادگى از نظر مادى از ادامه درس منصرف شد و به كشاورزى و رانندگى پرداخت و در برابر اين همه تلاش كمترين انتظارى از كسى نداشت و تنها به فكر خود سازى بود و در اين راه از هرگونه خود پسندى دورى مى كرد. شهيد هرمز عسگرى به هيچ يك از گروههاى منافقين وابستگى نداشت و فقط وابسته به حزب اله بود. در مرداد ماه سال 1360 كه برادرش بنام مراد عسگرى كه در عمليات كرخه نور كه منجر به از دست دادن پاى چبش شده بود. شهيد هرمز عسگرى بارها ميگفت كه من بايد انتقام خون برادرم را از صداميان بگيرم تا اينكه برخلاف ساير جوانان اين محل در اواخر سال 1360 به اتفاق چندتن از دوستانش راهى خدمت مقدس سربازى در ارتش جمهورى اسلامى ايران شد. دوره 3 ماه آموزش سربازى را در پادگان چهل دختر گذراند و پس از تقسيم شدن ايشان به لشكر 21حمزه منتقل شدند. در همان موقع چون لشكر 21حمزه ماموريت در جبهه جنوب در نبرد با مزدوران عراق بود كه ايشان را به جبهه جنوب منتقل دادند. مدتى نگذشته بود كه سرانجام در تاريخ 7 مرداد 61 در مرحله پنجم عمليات رمضان المبارك در جبهه كوشك پاسگاه زيد مورد اصابت خمپاره كافران قرار گرفت و به آرزوى ديرينه خويش يعنى نعمت الهى شهادت نائل گرديد و به خيل شهيدان اسلام و انقلاب اسلامى پيوست، خداوند انشاا... او را با شهيدان كربلاى امام حسين(ع) محشورش بفرمايد.

مركز اسناد بنياد شهيد و امورايثارگران