شهید کاظم علیزاده فرزند عليجان در سال 1340 در شهرستان بابلسر ديده به جهان گشود. ایشان فرمانده گردان موسى بن جعفر لشگر 25 کربلا بوده است که در تاریخ 21 دی ما 1365 به درجه شهادت نائل آمد. وصيت نامه سردار شهید كاظم عليزاده كه در تاريخ 30 خرداد 1365 نوشته شده است.
كاظم عليزاده فرمانده گردان لشكر 25 كربلا
نوید شاهد مازندران، در وصيت نامه كاظم عليزاده كه در تاريخ 30 خرداد 1365 نوشته شده چنين آمده است:
حيف است كه روزگار ما را بكشد /  صياد زمانه زار ما را بكشد
گفتا بكشم هر آن كه شد عاشق من  /  آيا بود آنكه باز ما را بكشد
دگر بار زمان آن رسيد كه وداعى صورت گيرد به همان صورتى كه بارها رخ داده است و هر بار آماده و مهيا براى اين موضوع بوده ام. اما نصيبمان نشد و به شرف آن نايل نيامدم. خواست خدا بر بقايمان بود و بر سالم ماندنمان و به هر حال هر كس را مرگ است و در اين نوشتن انتخاب باقى است. آن مرگى پسنديده است و بجا كه به انتخاب صورت گيرد؛ مرگى كه باعث افتخار و سربلندى انسان در صحراى محشر گردد. مهم اين است كه انسان با نيت خالص و توكل بر حضرت دوست در اين انتخاب حركت كند؛ باقى به عهده خدا است. انسان مردانه بايد در اين عهد بماند و تعهد داشته باشد كه خدا پسندانه عمل كند. 
سر سخن با شما خانواده عزيز است اول با مادرم: تو كه فراوان برايم زحمت كشيده اى و غم خورده اى و سختى كشيده اى و فراوان غصه خورده اى. مادرى كه عشق فرزندش در نهادش مى باشد و با او عجين شده است تو بايد همچون فاطمه زهرا پايدار بمانى؛ سرى بلند داشته باشى كه هديه اى به پيشگاه حضرت احديت فرستاد ه اى كه شايد با گذشتى كه خداوند از گناهان مى نمايد مقبول افتد.
تو پدرم ! تويى كه تمام مشقت و رنج پرورش و بزرگ كردن فرزندان به عهده شما بود. چه سختيهايى كه تحمل كردى تا به پرورش و تربيت فرزندان همت گماشتى . صبور باش و صابر و قوى باش و قامت استوار، به اين فكر كن كه ا ن شاءاللَّه به بركت اين محمل خداوند از گناهان من و تو بگذرد. اگر به شهادت رسيدم بايد تعهد تو به اصلاح و حركت در راه انقلاب و امام و روحانيت بيشتر گردد و بايد بيشتر در حركت باشى كه اين وصيت من و فرياد خون شهيدان است و بايد كه فرياد شاهدان هم باشد. و اما شما خواهرانم! شما كه مشوق من بوديد كه در اين راه باشم. ثابت و مقاوم باشيد و اين را بدانيد كه با داشتن خواهرانى چون شما افتخار مى كنم و شما خوب مى دانيد كه چگونه بايد باشيد و چگونه بايد عمل كنيد. فقط اين را بدانيد كه رضايت خدا در زينب گونه بودن و ماندن است . و اما شما برادرانم كه با حركت خود از اول تا به اكنون براى من مسير حركتى را مشخص نموديد كه به امام مى رسد. شما كه تعهد و تقليدتان به انقلاب اسلام باعث شد كه من هم به اين حركت معتقد گردم. شما همه بايد سرتان بلند باشد كه اگر خدا به شهادتم برساند و اين رساندن را با همه آن وعده هايى كه امر فرموده است قبول نمايد يقيناً شما به سبب آن كه شريك راهم بوديد شريك اجرم هم خواهيد بود ليكن تكليف همچنان باقى است....
همسرم بر تو بيشتر از همه سفارش هست به اين كه صبورى كنى به اين كه آرام باشى. بدان كه در هر حال بايد ذكر خدا به لب داشته باشى. بدان كه ذكر خدا دلها را آرام مى گرداند. بدان كه سايه حمايت خدا و سرپرستى خدا بر همه جا سيطره دارد كه هيچ سرپرستى با اين، نه اين كه مقابله نمى كند بلكه از براى او هماوردى و مقياسى نيست. همسر عزيزم ! بايد به اين فكر كنى حركتى كه ما آغاز نموده ايم همان ادامه حركت امام حسين(ع) است كه همان ادامه حركت اسلام محمدى (ص) است كه همان فرياد وحى خدايى است كه بكشيد سران كفر را، احتياج به آن دارد كه دست اين حركت پرباشد از نيرو. اگر قرار باشد كه دشمنان خدا به دست پرتوان مؤمنين و مجاهدين و ياران خدا عذاب گردند اين دست بايد هميشه آماده و پرتوان باشد. بايد اين دست عذاب كننده هميشه گره كرده و شمشيرى بران دربر داشته باشد. اين يد الهى بايد هميشه آماده باشد. 
آن يدى، يد است كه در صحنه باشد. دستى كه در سكون و خاموشى باشد بر اين دست هيچ امر خدايى قرار نمى گيرد و رزمندگان در اين زمان دستهاى خداوندى جهت عذاب دشمنان خداوند هستند. اگر اينان همواره نباشند و صحنه را پر نكنند اگر اينان دمى از اجراى مأموريت الهى غافل بمانند فيض و نعمت خداوند خواهد رفت و رخ برخواهد چيد. سفره اى كه الان به اسم جنگ پهن شده است اين سفره اى است كه خدا در آن خير فراوان قرار داده، هر چند كه بر ما تحميل شده است. اما اين همان مكرو و مكراللَّه واللَّه خيرالماكرين است. 
اين همان قدرت خداست كه در همان جايى كه فكرش را هم نمى كنيم برايمان خير قرار مى دهد و اين فقط از خدا برمى آيد و بس. خدايى كه آب شيرين و شور را در كنار هم چنان نگه مى دارد كه در هم ادغام نمى گردند. همان خدايى كه برگ درختى نمى افتد مگر به اذن او و هيچ جنبنده اى نمى جنبد مگر به خواست او؛ هيچ نيستى هست نمى گردد مگر كه او اذن مى فرمايد؛ و هيچ هستى نيست نمى گردد مگر به امر او. اين را بدانيد كه كربلا كه نه كربلا بلكه تمامى جهان زمانى فتح و به تسخير مسلمين و مستضعفين در خواهد آمد كه اين وعده خدايى است .... 
اما اين فتح به چه يدى باشد. اكمل قضيه به دست حضرت امام زمان مهدى موعد (ع) خواهد بود. ولى در اين بين هستند امتهايى كه به لحاظ قابليتى كه در امر خدايى پيدا مى كنند بر آنان بعضى مأموريت خدايى بار مى گيرد و بعضى پيروزيها به دست آنها صورت مى گيرد. و اين قابليت در اين زمان در اين امت پيدا شده است و بايد با دقت و هوشيارى حراست و پاسدارى كرد و از اين فرصت به دست آمده نهايت سود را برد.


فرهنگنامه جاودانه های تاریخ/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده