گفتگو با خواهر اولین شهید انقلاب شهرستان گیلانغرب؛
خواهر شهید« اله داد الفتی»، گفت: یکی از برادرانم که آن زمان 10 سال بیشتر نداشت برایمان تعریف می کرد که به هنگام انتقال پیکر شهید از سرپل ذهاب به روستا کفش های شهید را در دست گرفته بودم و بارها زمین افتادم تا پیکرش را به خانه رساندیم، روز بسیار تلخی بود که با گذشت حدود ۴۰ سال از آن روز هنوز فراموش نکرده ایم.

شمسی الفتی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد کرمانشاه، گفت: برادرم20 شهریور 1331 به دنیا آمد و فرزند اول بزرگ خانواده بود. دوران تحصیلی ابتدایی را در روستای انجاورود از توابع شهرستان گیلانغرب به پایان رساند. با اینکه سن و سالی زیادی نداشت، همواره در کارهای کشاورزی و باغداری کمک کار و یاور پدرم بود. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد. بسیار زرنگ و تیزهوش بود.

 

شهادت مظلومانه هیچگاه فراموش نمی شود

خواهر شهید انقلاب در ادامه افزود: به لحاظ اخلاقی و شخصیتی زبانزد همه بود قرآن را هر شب قرائت می کرد و هیچگاه نمازش را ترک نکرد تا روز شهادت در کارهای عمومی روستا و کمک کردن به مردم و اطرافیان همیشه حاضر می شد.

الفتی ادامه داد: اوایل انقلاب، هشتم آبان 1357 برادرم در یکی از مبارزات خیابانی به عنوان اولین شهید شهرستان سرپل ذهاب در چهارراه احمد ابن اسحاق در مبارزه با رژیم شاهنشاهی مورد اصابت مستقیم تیر قرار گرفت و به شهادت رسید. از طریق اقوام و برادر کوچکترم که در مدرسه بودند مطلع شدیم و پیکر شهید را از جاده اصلی تا روستا که حدود پنج کیلومتر فاصله دارد به سختی روی دوش گرفته و آوردند.

وی گفت: یکی از برادرانم که آن زمان 10 سال بیشتر نداشت برایمان تعریف می کرد که به هنگام انتقال پیکر شهید از سرپل ذهاب به روستا کفش های شهید را در دست گرفته بودم و بارها زمین افتادم تا پیکرش را به خانه رساندیم روز بسیار تلخی بود که با گذشت حدود ۴۰ سال از آن روز هنوز فراموش نکرده ایم.

خواهر شهید در پایان گفت: خیلی وقتها حرف از شهادت می زد و می گفت آرزوی شهادت دارم چند روز قبل از شهادتش من و پدرم ایشان در کنار مزرعه بعد از کار کشاورزی نهار را با هم خوردیم و خاطرات شیرینی به همراه پدر با هم داشتیم. آن روز چون آخرین روزهایی بود که با برادرم بودم همیشه در خاطرم مانده است.

انتهای پیام/

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده