شهید «اسماعیل برهانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «خواهرم! زینب زمان باش و با ناملایمات، دست و پنجه نرم کن، در برابر سختی‌ها و دشواری‌ها استوار باش و حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی‌ات قرار بده.»

خواهرم! زینب زمان باش و حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی‌ات قرار بده

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید اسماعیل برهانی پنجم تیر ۱۳۳۷ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش یوسفعلی و مادرش ننه‌خانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند بنیاد مسکن بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن ۱۳۶۶ در ارتفاعات گوجار عراق بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای امامزاده اشرف زادگاهش به خاک سپردند.

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

اسلام به من فهماند که چگونه بیندیشم

برادران عزیز! شما را به تقوی سفارش می‌کنم. خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) می‌کنم. افتخارم این است مسلمانم؛ زیرا اسلام به من فهماند که چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم. این دفاع موقعیتی بود که عاشورای حسینی، بار دیگر در این سرزمین زنده شود و نشان داد که هنوز هم حسینی‌ها هستند که حکومت الله را در سراسر جهان برقرار سازند.

امروز در راه عقیده‌ای جهاد می‌کنیم که به حقانیت آن آگاهیم

من با کمال میل به جبهه آمدم؛ زیرا ما فقط به خودمان تعلق نداریم، یعنی خلق نشدیم که راحت طلب باشیم و فقط درپی آسایش دنیوی، بلکه برای آزمایش آفریده شدیم تا با سربلند بیرون آمدن از این آزمون به زندگی جاوید آن جهان دست یابیم. جوانان عزیز! درخت انقلاب احتیاج به خون دارد تا سیراب بماند. اکنون که صدای «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان به گوش می‌رسد، بر همه ملت مسلمان واجب است که لبیک بگوییم. امروز در راه عقیده‌ای جهاد می‌کنیم که به حقانیت آن کاملاً آگاهیم و غیر از این برای ما راهی نیست، یا پیروز می‌شویم و یا با شهادتمان اسلحه‌ای مرگبار بر فرق دشمنان اسلام فرود می‌آوریم. «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین [۱] را خداوند به بندگان صالح خود وعده داده است.»

بیشتر بخوانید: ندیدمش و آتش حسرت جانم را سوزاند

رمز جاودانگی در خون شهید نهفته است و بانگ تکبیر از قطره‌قطره خون او بلند است

راه و حرکت ما تازه آغاز نشده، بلکه از تاریخ هابیل و قابیل شروع شده است. ما با نثار خون خود، زمینه حکومت حضرت مهدی (عج) را فراهم می‌کنیم. عزیزان! نمی‌توانیم در این دنیایی که هر لحظه، خون بی‌گناهی به دست اربابان مزدوری چون کارتر، صدام و دیگر جنایتکاران به زمین می‌ریزد، ساکت باشیم و حرفی نزنیم. باید در صف حق قرار گیریم، چه بهتر که در این راه شهادت نصیب ما بشود. رمز جاودانگی در خون شهید نهفته است و بانگ تکبیر از قطره‌قطره خون او بلند است. راه ولایت فقیه استمرار راه انبیاست.

مناجات

خدایا! تو خودت به من جان دادی و خودت هم جانم را خواهی گرفت، پس مرا در صراطی قرار بده که در لحظه جان دادن حسرت نخورم. بارالها! آن‌قدر گناه کردم و از فرمانت سرپیچی نمودم، که شرمنده‌ام و از تو می‌خواهم مرا از آمرزیدگان درگاهت قرار بدهی و شهادت در راهت را نصیبم کنی. پروردگارا! اسلام و مسلمین را یاری ده و پیروزی را هر چه زودتر برای مسلمین نایل گردان. خدایا! از تو می‌خواهم در ظهور امام زمان تعجیل کنی و بر سلامتی نایبش بیفزایی و عمرش را افزون گردانی.

خواهرم! زینب زمان باش و حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی‌ات قرار بده

پدر و مادر گرامی! در شهادتم بی‌تابی نکنید؛ زیرا خداوند شما را امتحان کرده و فرزند، امانت خدا در نزد پدر و مادرش است. مادرم! درود بر تو که بر احساس مادرانه‌ات غلبه کردی و فرزندت را روانه میدان نبرد با کفار نمود‌ه‌ای، من به داشتن چنین مادری افتخار می‌کنم. مادر! می‌دانم زحمت زیادی برایم کشیدی، ان‌شاءالله حلالم کنی. خواهرم! زینب زمان باش و با ناملایمات، دست و پنجه نرم کن، در برابر سختی‌ها و دشواری‌ها استوار باش و حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی‌ات قرار بده. برادران عزیزم! امیدوارم اسلحه به زمین افتاده‌ام را به دست گیرید. همسرم! صبر و استقامت کن و در سوگ هجرتم اشک نریز، فرزندانم را طوری تربیت کن که ادامه دهنده راهم باشند.

 

*******

[۱] آیه ۵ سوره قصص

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده