زندانیان سربه‌سر مأمورین زندان می‌گذاشتند!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حجت‌الاسلام «نصرت‌الله انصاری»، دوم دی ۱۳۲۰ در روستای عصمت‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد، پدرش علی‌اصغر و مادرش بتول نام داشت، تا پایان دکترا در رشته اللهیات و معارف اسلامی درس خواند و روحانی و کارمند صندوق تعاون اسلامی بود.
وی جزو ۱۰ نفر روحانی اول طرفدار امام در شهر قزوین بود و همین موجب شد متضمن پرداخت هزینه‌هایی باشد که حداقل آن بازداشت و تعقیب شهربانی و ساواک بود. این شهید بزرگوار بیست و پنجم اسفند ۱۳۵۴ در زندان ساواک تهران بر اثر شکنجه توسط عوامل رژیم شاهنشاهی به شهادت رسید و مزار او در بهشت‌زهرای شهر تهران واقع است.
در خاطرات شهید حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری آمده است: سال ۱۳۵۴ سال مهمی برای مبارزات جریانات سیاسی علیه رژیم پهلوی به شمار می‌آید. در میانه‌های این سال ساواک و سیستم قضایی بر شدت مجازات‌ها علیه مبارزان افزودند. به‌گونه‌ای که تاوان توزیع یک اعلامیه که قبل‌ها چیز کمی بود. در این سال به بعد به زندان طولانی تبدیل شد.
با تسویه حساب‌های خونین در دوران سازمان مجاهدین خلق در اوایل این سال تغییر آرام و کمی بعد علنی مواضع ایدئولوژیک اعضای سازمان مجاهدین خلق همه مبارزان را شوکه کرد. بسیاری از جریانات اصیل اسلام‌گرا و طرفداران امام خمینی در طول سال‌های قبل کمک‌های مؤثری به تک‌تک اعضا و سمپات‌های سازمان نموده بودند.
کمی بعدتر اتفاق مهم و خوشایندی برای ساواک افتاد. وحید افراخته از اعضای مهم سازمان مجاهدین خلق به طور تصادفی و در یک قرار به چنگ ساواک افتاد. وی در جریان بازجویی و شکنجه مقاومت را شکست و لب به اعتراف گشود. اعترافاتی که موجی از دستگیری در سراسر کشور به راه انداخت. بذل گسترده اطلاعات توسط افروخته ضربه مهلکی به سازمان مجاهدین وارد نمود. حیرت اطلاعاتی توأم با خوشحالی سبب شد که ساواک در دستگیری‌ها با سرعت و شدت عمل زیادی برخورد کند.
شیخ حسین آقاخانی به یاد دارد که ساواک به زعم خودش شبکه اصلی است. مجاهدین را بعد از اعترافات وحید افراخته کشف کرده بود و همه من جمله او را مجاهدین حساب می‌کرد. ساواک به‌قدری آدم گرفته بود که دیگر جا نداشت. نه در کمیته مشترک و نه در بازداشتگاه. یادم است در زندان بعد از هواخوری ما را شمارش می‌کردند. وقت شمارش، زندانیان سربه‌سر مأمورین زندان می‌گذاشتند طوری که در شمارش به اشتباه می‌افتادند و باید از نو شمارش می‌شدیم.
منبع: کتاب شیخ نصرت (زندگی و مبارزه روحانی شهید نصرت‌الله انصاری)
