نامه شهيد ساجدی «2»
شهيد «ابراهيم ساجدی» در نامه‌ای به خانواده خود می‌نویسد: «ما مجهز به سلاح و تجهيرات جنگی شديم و ما را به شهر شوش آوردند، شهری که مانند شهرهای جنگی ديگر همانند سوسنگرد خونين شهر و... ويران گشته و هيچ آبادی ندارد و...» متن کامل نامه دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

با تجهیزات جنگی یه شهر جنگ زده شوش رسیدیم

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «ابراهيم ساجدی» یکم فروردين سال 1343 به دنیا آمد. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران تحصیلی را تا دیپلم با موفقیت پشت سرگذاشت. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام یکم فروردین 1361 در عمليات فتح المبين منطقه غرب شوش به شهادت رسید.

متن نامه: با تجهیزات جنگی به شهر جنگ زده شوش رسیدیم

بسمه تعالی به‌ تاريخ چهارشنبه 12 اسفند 1360. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم. اگر خداوند را ياری کنيد، خداوند هم شما را ياری می‌کند و قدمهايشان را ثابت و استوار می‌گرداند. حضور محترم پدر بزرگوارم و مادر عزيزم و برادرانم. سلام عرض می‌کنم. پس از تقديم عرض سلام، سلامتی شماها را از درگاه ايزد متعال خواستارم. اميدوارم که در تمام اوقات زندگيتان موفق و پيروز باشيد و پيوسته در عبادتهايتان و در سر نمازهايتان ما را دعا کنيد که پيروزی هر چه زودتر نزديک است. ان‌شاءالله.

باری اگر بخوايد از حال اينجانب برآمده باشيد، به حمدالله سلامتی برقرار است و ملالی نيست و آن هم پيروزی اسلام. ما روز شنبه اول اسفند ماه که از استهبانات به راه افتاديم، مدت يک روز در فسا و يک روز در شيراز و بعد مستقيما به اهواز آمديم و مدت چهار روز در اهواز مانديم و بعد مجهز به سلاح و تجهيرات جنگی شديم و ما را به شهر شوش آوردند، شهری که مانند شهرهای جنگی ديگر همانند سوسنگرد خونين شهر و... ويران گشته و هيچ آبادی ندارد.

نگفتم که در اهواز که بوديم دایی علی محمد يعقوبی و رضا صالح نژاد هنوز در اهواز بودند و معلوم نيست به کجا بروند. ما را مدت دو روز در شوش نگه داشتند و در عرض اين دو روز ما فرصت داشتيم قبر حضرت دانيال پيغمبر زيارت کرديم که اميدوارم به همين زودی کربلا را زيارت کنيم.

جبهه شوش

بعدا ما را آوردند به خط مقدم جبهه شوش و حال در جبهه با راحتی کامل به سر می‌بريم و از وضع حال ما هيچ ناراحت نباشيد، فقط تنها نياز ما دعای شماست. الان مدت 8 يا 9 روز از مأموريت ما می‌گذرد ، ان‌شاءالله به همين زودی شاهد پيروزی با شکوه ما در جبهه‌ها باشيد ديگر عرضی ندارم. ضمنا با 8 نفر از برادران استهباناتی همراه هستيم. احمد زکی‌پور، حبيب پاک‌باز و... . جواب نامه را فوری فوری بفرستيد حتی با يک کلمه، سلام تمام قوم و خويشان و دوستان و آشنايان را يک به يک برسانيد، برادران رزمنده سلام می‌رسانند.

برسد به دست ابراهيم ساجدی اعزامی از شيراز. اگر يک وقتی نامه را دير نوشتم مرا ببخشيد، به علت وقت نداشتن بوده. ضمنا هيچ ناراحت نباشيد اگر يک وقتی شنيديد که در اين طرف‌ها حمله شده است . بالاخره اين جا جبهه است و جنگ، اميدوارم که ان‌شاءالله خداوند قبول نمايد و ما فقط هدفمان الله است و خشنودی او. والسلام. خداحافظ. فرزندتان ابراهيم ساجدی.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده