جبهه مدرسه ای است که فرزندان انقلاب بایستی در آن درس چگونه زیستن را بیاموزند
به گزارش نوید شاهد مازندران، شهید «مجید آصفی» یکم فروردین ۱۳۴۹، در شهرستان قائم شهر به دنیا آمد. پدرش داداش علی و مادرش ام الکلثوم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند. به عنوان کادر سپاه در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی ماه ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر جراحات وارده به بدن، شهید شد. پیکرش در گلزار سید نظام الدین به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید «مجید آصفی»:
ای امت عزیز! ایثارگریها و فداکاریهای شما آنقدر زیاد است که قادر بر زبان آوردن آن نیستم و اجر آن آنقدر عظیم است که خدا بایستی بدهد.ای امت عزیز انقلاب اسلامی ما، با حضور شما در صحنه و فداکاریها و ایثارهای شما و فرزندانتان به پیروزی رسید و بی شک با حضور مداوم شما در صحنه و پیروزی خالصانه و عاشقانه از ولایت فقیه روی پای خود خواهید ایستاد.
برادران عزیزم! به فرمان امام خمینی که در حقیقت خلیفه خدا و نائب امام زمان (عج) بر روی زمین است، لبیک گوئید و به سوی جبههها نبرد حرکت کنید و خود را به آن غافله برسانید و از آن عقب نیفتید که فردا دیر است، جبهه مدرسه است که فرزندان انقلاب بایستی در آن درس چگونه زیستن و تقوا را بیاموزند.
شعار جنگ جنگ تا پیروزی را از گفتار به عمل تبدیل کنید
پدر و مادر! نکند مانع از رفتن فرزندانتان به جبههها شوید که در این صورت غیر از اینکه مانع از رشد فرزندانتان شدید در روز قیامت در پیشگاه رسول خدا و معصومین سرافکنده خواهید بود.ای امت عزیز شعار جنگ جنگ تا پیروزی را از گفتار به عمل تبدیل کنید.
برادران و خواهرانم! دنیا مزرعهای برای آخرت است و این لحظاتی که در آن به سر میبریم فرصتی است تا توشه لازم را برای سفر طولانی که همه در پیش داریم جمع آوری کرده و خود را محیای مرگ سازیم.
تقوای الهی پیشه کنید که تنها راه سعادتمندی در دنیا است
همچنان که مرگ به سوی من آمد خلاصه روزی خواهد رسید که نوبت یکایک شما شود. پسای برادران و خواهرانم، خود را محیای مرگ کنید و به حساب خود، قبل از آنکه به حساب شما برسند برسید و وابستگی خود را از دنیا کم کنید و تقوای الهی پیشه کنید که تنها راه سعادتمندی در دنیا و آخرت، این است کهای مردمی که خود را با زد و بندهای دنیا مشغول کرده اید.ای کسانی که از خویشتن غافل شده اید، وای کسانی که از من منافع شخصی را طلب نمیکنید (وای کسانی که چشم طمع به انقلاب دوخته اید و انقلاب را فدای خود میکنید) وای کسانی که راه شیطان را در پیش گرفته اید و خود از آن آگاه نیستید و یا هستید، از مرگ من و دیگران عبرت گیرید و خود را از لجن زار جدا سازید و فضایل اخلاقی کسب کنید و در رضایت خدا کوشا باشید که فردا دیر است و مرگ هیچگاه به شما خبر نخواهد داد که کی میآید.
راهی را که قدم زده ام، راه امام حسین (ع) و یاران فداکار اوست
مادر عزیزم! میدانم که شنیدن خبر شهادتم شما را ناراحت میکند و افسرده خواهی شد. ولی شما باید خشنود و شاد باشید و خدا راسپاس گوئید، زیرا که با شهادتم افتخار بزرگی نصیبم گردیده است. مادرم، راهی را که قدم زده ام، راه امام حسین (ع) و راه یاران فداکار اوست راهی است که نه خدا مرا به آن فرمان میداد، راهی است که حسین (ع) از من یاری میخواست. راهی است که امام خمینی، ولی فقیه مرا به آن میخواند.
مادر عزیزم! راهی که من گام زده ام، راهی بود که خداوند مرا برای آن خلق کرده بود و تو در دامان پاک خود مرا برای آن پرورش دادی و من با چشم باز و با افتخار بر آن قدم برداشتم و برمی دارم. هرچند که میدانم برای من زحمات زیادی کشیدید و به یاد دارم که برای پرورش من چه خوبهایی را بر خود حرام کردی، و از چه خوشیهایی گذشتی و چه غم و غصههایی خوردی در هر صورت مرا بزرگ کردی، ولی از تو میخواهم که مرا ببخشی. از اینکه نتوانستم حق فرزندی را ادا کنم و برای من از خداوند طلب مغفرت بنما.
مادرم لباس عزا را از تن برکن، غم وغصهها را از خود دور کن و گریه و زاری مکن که من راضی نیستم و صبر پیشه کن تا خداوند اجر شما را زیاد گرداند؛ و بدان فرزند دلبند تو با چهرهای شاد و خندان خدا را ملاقات خواهد کرد. مادر عزیزم،ای مادری که در طول عمر برایم راهنما بوده ای، اگر جسدم به دست تو نرسید هیچ ناراحتی به خود راه مده، که جسد مشتی خاک بیش نیست و سزاوار نیست، آدم خود را برای مشتی خاک ناراحت کند. در اینصورت اندوهی به خود راه نده که در روز محشر همدیگر را ملاقات خواهیم کرد.
انتهای پیام/