روایتی شنیدنی از آزاده جانباز «برومند یاری»
«برومند یاری»، میگوید: در منطقه موسیان- دهلران مستقر بودیم که محاصره شدیم و به اسارت عراقیها در آمدیم. هر روز از 8 صبح تا 5 عصر بعثیها شروع به شکنجه میکردند.
کد خبر: ۵۷۱۹۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۲
گفتگوی تصویری با آزاده و جانباز«امامعلی سهیلی»
«امامعلی سهیلی» میگوید: راننده اداره راه و ترابری بودم به تمام مناطق جنگی اعزام میشدم تا اینکه به اسارت بعثیها درآمدم. 45روز در یک سلول بودیم با ابعاد بسیارکوچک و شب و روز به اندازهی یک نشستن با زانوهای جمع شده، گذراندیم.
کد خبر: ۵۷۱۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
گلگز مرادخانی مادر شهید «قربان حاجی صادقلو» میگوید: «قربان با شروع جنگ تحمیلی تمام توانش را گذاشت تا به جبهه برود، شور و شوق عجیبی داشت. هر بار که به او میگفتم: بگذار دیگران به جبهه بروند میگفت: من همسر و فرزندی ندارم که نگران باشم. کسانی که شرایط مثل من را دارند در اولیت هستند که به جبهه بروند.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
غلامحسین زرگری پدر شهید «قاسم زرگری» نقل می کند: «قاسم هر دو سه ماه یکبار به مرخصی میآمد. سعی میکرد بیشتر اوقالت در جبهه بماند و کمتر به مرخصی بیایید. من به او میگفتم: پسرم بیشتر به مرخصی بیا و به ما سر بزن. میگفت: حضورم در جبهه مهمتر است و به من احتیاج دارند. روزی هم که به شهادت رسید، همرزمانش به ما اطلاع دادند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۹۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
بتول مرادی مادر شهید «قاسم اکبری» میگوید: «زمانی که قاسم به جبهه رفت به من اطلاع نداد، نگران بود نکند حس مادریام اجازه رفتن او را به جبهه بگیرد، به خانه پدرم رفت و از آنجا به جبهه اعزام شد. در جبهه که بود مدام برای پدرم نامه مینوشت؛ به مادرم بگویید نگران من نباشد. به فکر خانواده شهدا باشید که فرزندانشان در راه خدا شهید شدند.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۸۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
احمد مولایی سروندانی پدر شهید «فردین مولایی سروندانی» نقل میکند: «همیشه میگفت دوستدارم در جبهه شهید شوم. هر چه به شهید گفتم که به جبهه نرود قبول نکرد. میگفت دوستدارم برای نجات کسی جانم را فدا کنم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
فرنگیس خاکسار مادر شهید «علیرضا زغل» میگوید: «مادرم دعا کن شهید شوم. مادر عزيز، از دست فرزند خودت ناراحت نباش. فقط دعا کن که خدا مرا ببخشد و شهيد کند. چون ما خيلی آرزوی شهادت داريم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۸۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۹
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «رضا مهدوی زفرقندی» میگوید: وظیفه میهنی و انسانی تمام مسلمانان بود که به جبهه بروند؛ من هم به عنوان جوانی که تازه تشکیل خانواده داده بود، به جبهه اعزام شدم.
کد خبر: ۵۷۱۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۹
خاطرات شفاهی همسران شهدا
همسر شهید «غریب ترکی چاهستانی» میگوید: «شهید خیلی مردمدار و باخدا بود، اگر از همسایهها و آشنایان کسی برایش مشکلی پیش میآمد شهید کمکش میکرد. برای شناسایی شهید به بیمارستان رفتم، پاشنه پای شهید را که دیدم گفتم این غریب من است و...»
کد خبر: ۵۷۱۶۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
رقیه کریمی مادر شهید «علیرضا براتی» میگوید: «علیرضا وقتی به مرخصی آمده بود من خیلی بیتابی میکردم، مدام به او اصرار میکردم که نرود ولی او میگفت: رفتن به خدمت سربازی مقدس است.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۶۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۶
گفتگوی تصویری با جانباز«امین کاکایی نسب»
«امین کاکایی نسب» میگوید: یکی از خمپاره ها به تیوتای همرزمانمان اصابت کرد که روده یکی از برادران وسط خیابان افتاده بود. از او میپرسیدم اصغر جان در چه حالی، در جواب میگفت: خیلی خوبم، در آن حالت ابراز خوبی میکرد و این موضوع همیشه برای من ماندگار شد.
کد خبر: ۵۷۱۶۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۴
گفتگوی تصویری با جانباز«بخش علی عزتی»
جانباز«بخش علی عزتی» میگوید: بعد از اتمام دوره آموزشی به منطقه مهران اعزام شدیم وقتی فرمان حمله صادر شد به طرف چنگوله رفتیم حین عملیات ترکش خمپاره به من اصابت کرد. رزمندگان با شوق وارد جبهه شده بودند و برای شهادت از هم سبقت میگرفتند.
کد خبر: ۵۷۱۶۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۵
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «تورج حیدری»
«تورج حیدری» میگوید: منافقین اسلام آباد رو گرفته بودند و ما قبل از اسلام آباد مجبور شدیم که بمانیم. دو هواپیمای عراق به یکباره آمدند و منطقه را به بمب بستند که متأسفانه همان لحظه، خواهر و 6 خواهر زادهام شهید و 2 خواهر دیگرم نیز جانباز شدند. در یک چشم بهم زدن 36 جانباز و 10 نفر شهید دادیم.
کد خبر: ۵۷۱۶۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۴
خاطرهنگاری والدین شهدا
مادر شهید «محمد زینعلی موخر» میگوید: محمد من 18 ساله بود که به جبهه رفت. او بقیه با بقیه فرزندانم متفاوت بود و بسیار خوش اخلاق و مومن بود.
کد خبر: ۵۷۱۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۲
خاطرات شفاهی همسران شهدا
همسر شهید «حسن نظری» میگوید: همیشه به ما سفارش خواندن نماز اول وقت می کرد و میگفت حافظ خاک وطن باشید. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۷۱۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۱
آزاده و جانباز سرافراز علی علیزاده؛
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده جلگه پور» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۱۴۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۱
خاطرات شفاهی همسران شهدا
همسر شهید «حسین زرافشان» میگوید: «شهید اخلاق خیلی خوبی داشت، همیشه نمازش را میخواند و مرتب در حال تلاوت قرآن بود. روی حلال و حرام بودن مال خیلی حساس بود. شهید پاسدار کمیته بود، در حال گشتزنی بود که با منافقین درگیر میشود و...»
کد خبر: ۵۷۱۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۱
خاطرات شفاهی همسران شهدا
شهید ایرج چنگیزی آرزو داشت که بی سر به دیدار خدا برود که به آرزویش رسید.
کد خبر: ۵۷۱۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۱۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مرتبه عباسخوشروزی مادر شهید «علی محمدی» روایت میکند: «علی پسر خیلی مهربانی بود. در میان اقوام و آشنایان هم زبانزد بود. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد. قبل از اینکه به شهادت برسد، من خوابش را دیده بودم و در خواب به من توصیه میکرد، نگران نباشم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۱۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مدینه عبدالملکی مادر شهید «علیمحمد نادری» میگوید: «خدا رو شکر میکنم که فرزندم در راه میهنش به شهادت رسیده است. به من توصیه میکرد؛ خواهران و برادرانش را انقلابی تربیت کنم و در راه امام حسین(ع) باشند.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد میبینید.
کد خبر: ۵۷۱۰۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۰۵